دانلود و خرید کتاب هنر عشق‌ورزیدن (خلاصه کتاب) اریک فروم ترجمه فاطمه فراهانی
تصویر جلد کتاب هنر عشق‌ورزیدن (خلاصه کتاب)

کتاب هنر عشق‌ورزیدن (خلاصه کتاب)

معرفی کتاب هنر عشق‌ورزیدن (خلاصه کتاب)

هنر عشق‌ورزیدن نوشته اریک فروم، جامعه‌شناس مشهور آمریکایی- آلمانی و روان‌شناس برجسته مکتب فرانکفورت است. سبکتو  در این میکروکتاب چکیده‌ای از این کتاب ارزشمند را برای علاقه‌مندان به مباحث روان‌شناسی آماده کرده است.

 درباره میکروکتاب هنر عشق‌ورزیدن

زندگی در دنیای امروزی در کنار ویژگی‌های برجسته‌ای که دارد، معایبی را در دل خود پنهان کرده است. یکی از بزرگ‌ترین این معایب ناتوانی بشر در عشق ورزیدن است. کتاب هنر عشق‌ورزیدن به بررسی علت بروز عشق، باورهای نادرستی که در گذر زمان بر این مفهوم وارد شده و همچنین راه‌هایی ساده برای عاشق بودن و عشق ورزیدن می‌پردازد. این کتاب تصور شما از عشق را تغییر می‌دهد و شکل درستی از آن را معرفی می‌کند.

این کتاب یک دستورالعمل آسان برای یاد گرفتن عشق‌ورزیدن نیست پس از خواندن کتاب می‌فهمید عشق احساسی نیست که هر انسانی بدون اعتنا به سطح رشد و بلوغ بتواند به آن دست پیدا کند. این کتاب قصد دارد خواننده را متقاعد کند که باید با جدیت بسیار برای تکامل کل شخصیت خود بکوشد تا به تعیین جهت سازنده‌ای دست یابد، والا همه کوشش‌های او برای عشق ورزیدن بی‌نتیجه خواهد ماند. این کتاب به شما می‌گوید باید برای خوسازی تلاش کنید زیرا زیرا بدون عشق ورزیدن به همسایه و بدون فروتنی راستین، شهامت، ایمان و انضباط، برخورداری از یک عشق فردی حقیقی‌امکان‌ناپذیر است.

 خواندن کتاب هنر عشق‌ورزیدن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر باور دارید که عشق‌ورزی هنر است و می‌خواهید هنر عشق‌ورزیدن را بیاموزید، این کتاب را بخوانید.

 درباره اریک فروم

اریش یا اریک فروم ۲۳ مارس ۱۹۰۰ در فرانکفورت متولد شد. اریک فروم روانکاو، جامعه‌شناس آمریکایی-آلمانی‌تبار، روان‌شناس اجتماعی بلندآوازهٔ مکتب فرانکفورت و همچنین یک سوسیال دموکرات و از برجسته‌ترین فیلسوفان مکتب اومانیستی است. اریک فروم تحصیلات خود را در دانشگاه‌های هیدلبرگ و مونیخ و انستیتو روانکاوی برلین ادامه داد. 

بعد از ظهور نازیسم در آلمان به ژنو رفت و سرانجام در سال ۱۹۳۴ به آمریکا مهاجرت کرد و تابعیت این کشور را پذیرفت و در دانشگاه کلمبیای نیویورک مشغول به فعالیت شد، سپس به مکزیک رفت و در دانشگاه مستقل ملی مکزیک کرسی روانکاوی را تأسیس کرد. فروم در انتهای عمر خویش به سوئیس رفت و در ۱۸ مارس ۱۹۸۰ درگذشت. بسیاری از آثار اریک فروم به فارسی ترجمه شده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به هنر عشق‌ورزیدن، به نام زندگی، هنر بودن، روانکاوی و ادیان و گریز از آزادی اشاره کرد.

فروم در بسیاری از آثارش سعی کرده تا بتواند ارتباطی متقابل بین روانشناسی و جامعه‌‌شناسی برقرار کند.

Zahra🌿
۱۳۹۹/۰۷/۲۱

عالی بود.مختصر و مفید با ترجمه روان

آوا داوودی فر
۱۴۰۱/۱۰/۱۲

فقط به این دلیل که چند مطلب خیلی مهم و جالب از این کتاب یاد گرفتم 5ستاره دادم. قطعا باید کتاب اصلی مطالعه بشه و میکرو کتاب رو به شدت بد ، ناکافی و مضر می دونم. این نمونه ای

- بیشتر
وقتی روح نادیده گرفته شود، دستیابی به عشق سخت خواهد شد.
hadi_mn97
عشق و زندگی از هم جدا نیستند، همانطوری که زندگی کردن هم به نوعی هنر است، عشق ورزیدن هم یک هنر تلقی می‌شود.
hadi_mn97
در جامعه امروز که روی مصرف‌گرایی و کالا بودن بشر تاکید دارد، برای پیدا کردن عشق باید در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تغییراتی ایجاد کنیم. اگر قرار باشد انسان بتواند دوباره عشق بورزد باید در جایگاه برتر و متعالی خودش قرار بگیرد.
hadi_mn97
انسان عصر سرمایه‌داری به مصرف‌گرایی روی آورده است. او همیشه در حال مصرف محصولاتی چون غذا، لباس، نوشیدنی و خوراکی است. ما منتظریم که همیشه مصرف کنیم و همیشه هم در حالت نرسیدن و ناامیدی به سر می‌بریم. فرقی هم نمی‌کند که چه چیزی را مصرف کنیم، مادی و معنوی بودن آن اهمیتی ندارد. چیزی که در این بین اهمیت دارد این است که ما به همه چیز به شکل یک کالا نگاه می‌کنیم. متاسفانه این وضعیت در مورد عشق هم صدق می‌کند. انسان‌های ماشینی نمی‌توانند به دیگران عشق بورزند. یکی از روشن‌ترین مظاهر عشق در ساختار انسان عصر سرمایه‌داری، اصل تیم است.
mahdi79
عشق تنها در صورتی رخ می‌دهد که دو نفر بتوانند از عمق کانون هستی خود با دیگری وارد رابطه شوند. در این کانونِ واحد است که بشر می‌تواند واقعیت‌های عشق را به طور کلی احساس کند. عشق به عنوان یک چالش دائمی است. هر دو طرف باید برای آن حرکت، رشد و کار کنند و لحظه‌ای متوقف نشوند.
hadi_mn97
انسان می‌داند که به نوعی همیشه تنهاست و این تنهایی در کنار همه نیروهای طبیعت و فشارهایی که از جامعه دریافت می‌کند، باعث می‌شود که خود را در زندانی تاریک ببیند. او باید به نوعی خودش را از این زندان بیرون بکشد و با دیگران ارتباط برقرار کند. اگر این کار را انجام ندهد، بدون شک دیوانه خواهد شد. جدا بودن از دیگران انسان‌ها را دچار اضطراب می‌کند، چون در استفاده از قدرت‌های بشری ناتوان می‌شود.
hadi_mn97
عشق در هر جامعه‌ای معنا و مفهومی متفاوت و همراه با فرهنگ آن جامعه دارد. اینجا می‌خواهیم از عشق در فرهنگ غرب حرف بزنیم. آیا فرهنگی که در غرب وجود دارد و ساختارهایی که به خاطر این فرهنگ در جامعه به وجود آمده، به رشد عشق کمک می‌کند یا آن را به نابودی می‌کشاند. اگر از هر جامعه‌شناس و روانشناس غربی این سوال را بپرسید می‌گوید که عشق از هر نوع آن «برادرانه، مادرانه، پدرانه، اروتیک و...» تنها شبه عشق هستند و جای عشق‌های حقیقی را گرفته‌اند. عشق‌های امروزی، خودِ مفهوم فروپاشی را در جامعه غرب تداعی می‌کند که نشان می‌دهد پدیده نادرستی شکل گرفته است. در جامعه سرمایه‌داری روی اصل آزادی سیاسی و اصل بازار تاکید می‌شود.
mahdi79
اما در زندگی این «دادن» می‌تواند معنایی انسانی‌تر داشته باشد. فردی که به سمت عشق می‌رود، از زندگی‌اش می‌بخشد. چه چیزی ارزشمندتر از زندگی است؟ این افراد چیزهایی که درون خودشان زنده است را به دیگری می‌دهند. از منفعت‌های شخصی، خوشی‌های زندگی، شادی و ناراحتی و هر چیزی که وجود او را تشکیل می‌دهد به دیگری می‌بخشند. دادنی که از ته وجود باشد و فرد از آن لذت ببرد، به همان اندازه هم دریافت خواهد کرد.
mahdi79
«عشق احساساتی» نوع دیگری از شبه عشق است. ریشه اصلی این عشق بر این اساس است که تنها می‌توانیم طعم آن را در خیالات شیرین دنبال کنیم. این افراد عشق را در پرده سینما دنبال می‌کنند. به رابطه خود اهمیت نمی‌دهند ولی وقتی رابطه عشقی در یک فیلم، ناراحت کننده باشد، اشک می‌ریزند. برخی از زوج‌هایی که در دام عشق احساساتی گیر کرده‌اند، در گذشته و آینده زندگی می‌کنند. مثلا ممکن است در دام عشق گذشته خود یا خیال‌پردازی برای آینده زندانی شوند. این افراد در حال زندگی نمی‌کنند، همانطوری که در گذشته زندگی نمی‌کردند و در آینده هم زندگی نخواهند کرد.
hadi_mn97
اگر واقعا کسی را دوست داریم، نشان دهنده این است که باید زندگی و دیگران را هم دوست داشته باشیم. ضمن عشق ورزیدن به شخص خاص باید بتوانیم عشق خود را به نوع بشری و طبیعت و جهانی که در مقابل‌مان قرار دارد هم ابراز کنیم.
hadi_mn97
یکی دیگر از عشق‌های غیرواقعی این است که فرد ایرادها و کاستی‌های خود را فراموش می‌کند و به مشکلات و ضعف‌های معشوق می‌پردازد. چنین افرادی از ساز و کارهای فرافکنانه برای آزاد شدن از مشکلات خود استفاده می‌کنند. چنین افرادی همیشه در حال تذکر دادن، ایراد گرفتن و متهم کردن طرف مقابل خود هستند.
mahdi79
عشق می‌تواند در سایه ایمان به شکل مطمئنی خود را نشان دهد.
Elham
ایمان داشتن به شهامت نیاز دارد. فرد باید به دریا بزند و با دردها روبرو شود. اگر در زندگی فقط به ایمنی و امنیت توجه کنید، نمی‌توانید به ایمان برسید. در این صورت خود را زندانی می‌کنید و نمی‌توانید به کشف ناشناخته‌ها بپردازید.
hadi_mn97
تاریخ بشر ثابت کرده نظام‌های سیاسی که برپایه ایمان شکل گرفته‌اند و بعد از مدتی وارد قدرت می‌شوند، فساد همه آن دستگاه نظام سیاسی را آلوده خواهد کرد.
hadi_mn97
در حال حاضر، بالاترین درجه ایمان، خود را در قالبِ ایمان به نوع بشر نشان می‌دهد. این ایمان به نقش حقوق بشر تاکید می‌کند و باور دارد که بشر می‌تواند با ایمان به ایجاد نظم اجتماعی، برابری و عدالت بپردازد که با اصلی به نام عشق اداره شود. با وجود این سطح از پیشرفت، انسان نتوانسته که چنین کاری را انجام دهد.
hadi_mn97
ایمان داشتن به دیگری یعنی ما به فرد، شخصیت و عدم تغییرپذیری‌اش ایمان داریم. ممکن است فرد در طول یک رابطه دیدگاهش تغییر کند، اما تغییری در انگیزه‌های بنیادی او ایجاد نمی‌شود.
hadi_mn97
عشق به عدم خودشیفتگی نیاز دارد و اگر بخواهد رشد کند به فروتنی و عینیت‌گرایی نیازمند است. اگر می‌خواهید که هنر عشق ورزیدن را یاد بگیرید باید برای دستیابی به عینیت‌گرایی تلاش کنید. همچنین موقعیت‌هایی که در آن عینیت‌گرا نیستید را مورد بررسی قرار دهید و نسبت به آن حساس شوید.
hadi_mn97
همانطوری که باید از حرف زدن‌های بیهوده خودداری کنیم، باید از آدم‌هایی که ذهن و قلب ما را مسموم می‌کنند هم فاصله بگیریم. منظور من این است که از کسانی دوری کنیم که مانند مرده‌های متحرک هستند، دائم در مورد موضوعات سطحی حرف می‌زنند و اضافه‌گویی می‌کنند و دائم به دفاع از عقاید خود می‌پردازند. چنین افرادی تمرکز و آسایش فکری را از شما دور می‌کنند.
hadi_mn97
وقتی قرار است که یک هنر را بیاموزید، باید همه زندگی خود را صرف آموختن آن کنید. هر فردی باید در هنر مورد علاقه‌اش حل شود. بنابراین کسی که می‌خواهد هنر عشق ورزیدن را بیاموزد باید منظم بودن، تمرکز و صبر را به خوبی بیاموزد.
hadi_mn97
بیشتر مردم معتقد هستند که عشق تنها به دست معشوق ایجاد می‌شود و در این بین قوه ذهنی هیچ نقشی ندارد. این افراد معتقدند که عشق خالص و حقیقی تنها زمانی اتفاق می‌افتد که افراد تنها به معشوق خود عشق بورزند و به دیگران اهمیتی ندهند. چنین رفتاری مانند این است که فردی می‌خواهد هنر نقاشی کردن را یاد بگیرد. اما تمایل به یادگیری ندارد و اصرار می‌کند که تنها در صورتی می‌تواند یک نقاشی خوب بکشد که یک تصویر زیبا در مقابل چشمانش قرار داشته باشد. عشق معنای وسیعی دارد.
hadi_mn97

حجم

۴۲٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۴۲٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۹,۸۰۰
تومان