بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هنر عشق‌ورزیدن (خلاصه کتاب) | طاقچه
تصویر جلد کتاب هنر عشق‌ورزیدن (خلاصه کتاب)

بریده‌هایی از کتاب هنر عشق‌ورزیدن (خلاصه کتاب)

۴٫۵
(۶)
وقتی روح نادیده گرفته شود، دستیابی به عشق سخت خواهد شد.
hadi_mn97
عشق و زندگی از هم جدا نیستند، همانطوری که زندگی کردن هم به نوعی هنر است، عشق ورزیدن هم یک هنر تلقی می‌شود.
hadi_mn97
انسان می‌داند که به نوعی همیشه تنهاست و این تنهایی در کنار همه نیروهای طبیعت و فشارهایی که از جامعه دریافت می‌کند، باعث می‌شود که خود را در زندانی تاریک ببیند. او باید به نوعی خودش را از این زندان بیرون بکشد و با دیگران ارتباط برقرار کند. اگر این کار را انجام ندهد، بدون شک دیوانه خواهد شد. جدا بودن از دیگران انسان‌ها را دچار اضطراب می‌کند، چون در استفاده از قدرت‌های بشری ناتوان می‌شود.
hadi_mn97
انسان عصر سرمایه‌داری به مصرف‌گرایی روی آورده است. او همیشه در حال مصرف محصولاتی چون غذا، لباس، نوشیدنی و خوراکی است. ما منتظریم که همیشه مصرف کنیم و همیشه هم در حالت نرسیدن و ناامیدی به سر می‌بریم. فرقی هم نمی‌کند که چه چیزی را مصرف کنیم، مادی و معنوی بودن آن اهمیتی ندارد. چیزی که در این بین اهمیت دارد این است که ما به همه چیز به شکل یک کالا نگاه می‌کنیم. متاسفانه این وضعیت در مورد عشق هم صدق می‌کند. انسان‌های ماشینی نمی‌توانند به دیگران عشق بورزند. یکی از روشن‌ترین مظاهر عشق در ساختار انسان عصر سرمایه‌داری، اصل تیم است.
mahdi79
«عشق احساساتی» نوع دیگری از شبه عشق است. ریشه اصلی این عشق بر این اساس است که تنها می‌توانیم طعم آن را در خیالات شیرین دنبال کنیم. این افراد عشق را در پرده سینما دنبال می‌کنند. به رابطه خود اهمیت نمی‌دهند ولی وقتی رابطه عشقی در یک فیلم، ناراحت کننده باشد، اشک می‌ریزند. برخی از زوج‌هایی که در دام عشق احساساتی گیر کرده‌اند، در گذشته و آینده زندگی می‌کنند. مثلا ممکن است در دام عشق گذشته خود یا خیال‌پردازی برای آینده زندانی شوند. این افراد در حال زندگی نمی‌کنند، همانطوری که در گذشته زندگی نمی‌کردند و در آینده هم زندگی نخواهند کرد.
hadi_mn97
اما در زندگی این «دادن» می‌تواند معنایی انسانی‌تر داشته باشد. فردی که به سمت عشق می‌رود، از زندگی‌اش می‌بخشد. چه چیزی ارزشمندتر از زندگی است؟ این افراد چیزهایی که درون خودشان زنده است را به دیگری می‌دهند. از منفعت‌های شخصی، خوشی‌های زندگی، شادی و ناراحتی و هر چیزی که وجود او را تشکیل می‌دهد به دیگری می‌بخشند. دادنی که از ته وجود باشد و فرد از آن لذت ببرد، به همان اندازه هم دریافت خواهد کرد.
mahdi79
عشق در هر جامعه‌ای معنا و مفهومی متفاوت و همراه با فرهنگ آن جامعه دارد. اینجا می‌خواهیم از عشق در فرهنگ غرب حرف بزنیم. آیا فرهنگی که در غرب وجود دارد و ساختارهایی که به خاطر این فرهنگ در جامعه به وجود آمده، به رشد عشق کمک می‌کند یا آن را به نابودی می‌کشاند. اگر از هر جامعه‌شناس و روانشناس غربی این سوال را بپرسید می‌گوید که عشق از هر نوع آن «برادرانه، مادرانه، پدرانه، اروتیک و...» تنها شبه عشق هستند و جای عشق‌های حقیقی را گرفته‌اند. عشق‌های امروزی، خودِ مفهوم فروپاشی را در جامعه غرب تداعی می‌کند که نشان می‌دهد پدیده نادرستی شکل گرفته است. در جامعه سرمایه‌داری روی اصل آزادی سیاسی و اصل بازار تاکید می‌شود.
mahdi79
در جامعه امروز، برابری مفهوم متفاوتی به خود گرفته است و بیشتر به مفهوم «یکسانی» اشاره دارد. مثلا کسانی که شغل یکسانی دارند، درآمد یکسانی دارند و علاقه‌مندی‌هایشان با هم یکسان باشد را در دسته برابری قرار می‌دهند. در چنین جوامعی از برابری حقوق زنان و ارزش‌های آن‌ها هم حرف می‌زنند که نمی‌تواند به معنای واقعی کلمه، حقیقت را نشان دهد. در این بین قطبیت زن و مرد در حال ناپدید شدن است. اصطلاحاتی با این عنوان که «روح، جنسیت ندارد» به این موضوع دامن‌زده است. حالا زن و مرد به جای اینکه هم‌تراز هم باشند و یکدیگر را تکمیل کنند، به یکسانی می‌رسند. چنین مفاهیمی را جامعه ایجاد می‌کند تا بتواند از طریق آن نیروهای زن و مرد را برای داشتن یک کارکرد بدون نابودی، مورد استفاده قرار دهد.
hadi_mn97
وقتی قرار است که یک هنر را بیاموزید، باید همه زندگی خود را صرف آموختن آن کنید. هر فردی باید در هنر مورد علاقه‌اش حل شود. بنابراین کسی که می‌خواهد هنر عشق ورزیدن را بیاموزد باید منظم بودن، تمرکز و صبر را به خوبی بیاموزد.
hadi_mn97
همانطوری که باید از حرف زدن‌های بیهوده خودداری کنیم، باید از آدم‌هایی که ذهن و قلب ما را مسموم می‌کنند هم فاصله بگیریم. منظور من این است که از کسانی دوری کنیم که مانند مرده‌های متحرک هستند، دائم در مورد موضوعات سطحی حرف می‌زنند و اضافه‌گویی می‌کنند و دائم به دفاع از عقاید خود می‌پردازند. چنین افرادی تمرکز و آسایش فکری را از شما دور می‌کنند.
hadi_mn97
عشق به عدم خودشیفتگی نیاز دارد و اگر بخواهد رشد کند به فروتنی و عینیت‌گرایی نیازمند است. اگر می‌خواهید که هنر عشق ورزیدن را یاد بگیرید باید برای دستیابی به عینیت‌گرایی تلاش کنید. همچنین موقعیت‌هایی که در آن عینیت‌گرا نیستید را مورد بررسی قرار دهید و نسبت به آن حساس شوید.
hadi_mn97
ایمان داشتن به دیگری یعنی ما به فرد، شخصیت و عدم تغییرپذیری‌اش ایمان داریم. ممکن است فرد در طول یک رابطه دیدگاهش تغییر کند، اما تغییری در انگیزه‌های بنیادی او ایجاد نمی‌شود.
hadi_mn97
عشق می‌تواند در سایه ایمان به شکل مطمئنی خود را نشان دهد.
Elham
یکی دیگر از عشق‌های غیرواقعی این است که فرد ایرادها و کاستی‌های خود را فراموش می‌کند و به مشکلات و ضعف‌های معشوق می‌پردازد. چنین افرادی از ساز و کارهای فرافکنانه برای آزاد شدن از مشکلات خود استفاده می‌کنند. چنین افرادی همیشه در حال تذکر دادن، ایراد گرفتن و متهم کردن طرف مقابل خود هستند.
mahdi79

حجم

۴۲٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۴۲٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۹,۸۰۰
تومان