کتاب سفر با اپیکور
معرفی کتاب سفر با اپیکور
کتاب سفر با اپیکور: سفری به یونان باستان در جستجوی یک زندگی رضایت بخش، نوشته دانیل ام کلاین به فلسفه و زندگی فیلسوف برجسته اپیکور میپردازد و تلاش میکند از این طریق راز دستیابی به یک زندگی لذتبخش را پیدا کند. این کتاب با ترجمه مهدی نمازیان منتشر شده است.
درباره کتاب سفر با اپیکور
دانیل کلاین میخواهد حقیقت راز و رمز پیر شدن شادمانه را پیدا کند، به همین دلیل به جزیرهی یونانی هیدرا سفر میکند. او سعی میکند به چگونگی زندگی دوستان یونانیاش و فیلسوفانی مثل سارتر و اپیکور پی ببرد و حقیقت زندگیشان را درک کند، او کمکم یاد میگیرد سالمندی هم بخش تکرار ناشدنی و بینظیر زندگیاست.
نویسنده در کتاب سفر با اپیکور به لذتهای پیشپاافتادهای توجه میکند که تنها در زمان پیری و سالخوردگی امکان تجربه آنها پیش میآید و فقط ذهنهای قدرتمند میتوانند آنها را مانند لذتهای بزرگتر ستایش کنند. این کتاب یک سفرنامه خیالی و لذتبخش و شاد است به دنیای فیلسوفان یونان باستان و سالمندی.
خواندن کتاب سفر با اپیکور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به فلسفه و درک بهتر زندگی شاد و کسانی که از پیری میترسند پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب سفر با اپیکور
اپیکور در یکی از جزایر دریای اژه به نام ساموس دیده به جهان گشود. حدود سیصد کیلومتر دورتر از اینجا، نزدیک آناتولی یا آسیای صغیر. او در ۳۴۱ قبل از میلاد به دنیا آمد، یعنی هشتادوهشت سال پس از تولد افلاطون، اما تأثیر کمی از او پذیرفت. مسئلهای که بیش از همهچیز ذهن او را به خود مشغول کرد، این بود که چگونه میتوان بهترین زندگی ممکن را داشت، خصوصاً اینکه تنها یکبار فرصت زندگی داریم و با این توجه که اپیکور به زندگی پس از مرگ اعتقادی نداشت. مسئلهای که به یک پرسش اساسی فلسفی شبیه است و چهبسا مهمترین پرسش باشد. دانشجویان فلسفهٔ غرب اغلب سالها دربارهٔ پرسشهای متداول فلسفه صحبت کردهاند و از این مهمترین پرسش غفلت کردهاند که درمورد زندگی آنها صحبت میکند و با روزمرگیهایشان سروکار دارد. به عبارت دیگر به چه دلیل به پرسشِ «چرا بهجای هیچ، چیزی وجود دارد؟» هایدگر پرداختهاند یا سعی کردهاند به این پرسش بپردازند که «چگونه به واقعیت چیزی پی میبریم؟» و از پرداختن به زندگی خود غفلت کردهاند. اپیکور نیز گاهوبیگاه درگیر اینگونه پرسشها میشد، اما درنهایت به اساسیترین پرسش خود بازمیگشت: «چگونه میتوان از زندگی بیشترین بهره را برد؟»
اپیکور پس از سالها تعمق و تفکر در این مورد، بهترین زندگی ممکن را زندگی شاد نامید، یعنی نوعی از زندگی که سرشار از رضایتمندی بود. شاید در نگاه اول، این حرف بیپایه و سطحی بهنظر برسد، اما به عقیدهٔ اپیکور این پرسش، پایه و اساس تمام پرسشهایی بود که موجب بهوجود آمدن یک زندگی شاد و رضایتمندانه میشد. اینکه چه لذتهایی به شادکامی میانجامد، کدامیک به معنای واقعی، رضایتبخش و پایدار هستند و همچنین چه لذتهایی گذرا هستند و موجب درد و رنج میشوند. همهٔ این پرسشها فارغ از این پرسش همیشگی است که چرا و چگونه خود را از دستیابی به شادکامی محروم میکنیم.
باید اعتراف کنم وقتی فهمیدم خود اپیکور، اپیکوری نبوده است، بسیار تعجب کردم؛ مخصوصاً آنطور که امروزه واژهٔ اپیکوری را بهکار میبریم و به شخصی هواپرست میگوییم که هوسهای سیریناپذیر دارد. درواقع، اپیکور رویکردی خلاف این داشت و به بیان ساده، کاسهای عدس را به دیسی از مرغ بریان ترجیح میداد. تمایل او به سادهزیستی نتیجهٔ گرایش سیاسی خاص او نبود، بلکه تمایلش را به آسایش فردی نشان میداد.
حجم
۹۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۹۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب روان و جذابی بود فلسفه های اپیکور بسیار دلنشینه با خوندن این کتاب دلم خواست سالمندی رو تجربه کنم برای کسایی که از پیرشدن میترسن توصیه میکنم
خواندن این کتاب به شناخت فلسفه اپیکور کمک میکند. نمیتوان این کتاب را بهترین کتاب کلاین دانست اما به مانند سایر کتاب های این نویسنده تصویری روشن و قابل درک از فلسفه ارائه میدهد. توصیه: پیش از خواندن این کتاب،
نظرات اپیکور خیلی جاها راهگشاست