دانلود و خرید کتاب بال‌های شکسته جبران خلیل جبران ترجمه مهدی سرحدی
تصویر جلد کتاب بال‌های شکسته

کتاب بال‌های شکسته

انتشارات:کلیدر
امتیاز:
۴.۱از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بال‌های شکسته

کتاب بال‌های شکسته نوشتهٔ جبران خلیل جبران و ترجمهٔ مهدی سرحدی است. انتشارات کلیدر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، داستان‌ عشق‌ نافرجام‌ جبران‌ و سلمی‌ کرامه‌ است. پدر سلمی کرامه به‌ خواست‌ یکی‌ از کشیشان‌، دختر را به‌ عقد برادرزاده‌ٔ او درمی‌آورد. کتاب، جلد ۲ از مجموعه آثار جبران خلیل جبران است.

درباره کتاب بال‌های شکسته

کتاب بال‌های شکسته، روایت‌گر داستانی عاشقانه است.

خواندن کتاب بال‌های شکسته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جبران خلیل جبران

جبران خلیل جبران در ۶ ژانویۀ ۱۸۸۳ و در خانواده‌‌ای مسیحی مارونی به دنیا آمد. او اهل بشرّی لبنان و یک نویسندهٔ لبنانی-آمریکایی است.

جبران خلیل در کودکی در فقر مطلق زندگی کرد و به همین خاطر از سواد و تحصیل بی‌بهره ماند. او پس از مهاجرت مادرش به آمریکا، توانست به مدرسه برود؛ پس در جوانی، تصمیم گرفت به آمریکا بازگردد تا زبان عربی را یاد بگیرد.

در جنگ جهانی اول جبران خلیل در جبهه‌ٔ آزادی‌خواهان فعال بود و در نشریه‌های عربیِ مهاجران عرب در آمریکا، مقالات، شعر و داستان منتشر می‌کرد. مهم‌ترین کتاب او یعنی پیامبر در سال ۱۹۲۳ منتشر شد.

این نویسنده و شاعر، به نگارش اشعار معنوی و عرفانی پرداخت؛ اشعاری که می‌توانند تأثیرات عمیقی بر روی خوانندگان خود بگذارند. از این رو است که قلم خلیل جبران، لطافتِ خاصّ این‌گونه نوشتارها را در خود دارد.

لحن شعر‌های خلیل جبران اغلب رسمی اما صمیمی است. او در شعرهایش از کلمات معنوی و عرفانی استفاده می‌کند.

آثار جبران خلیل جبران به دو دسته تقسیم می‌شوند: آثاری که به زبان عربی نوشته‌اند و آثار انگلیسی‌زبان.

از میان آثاری که جبران خلیل به زبان عربی نوشته است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

موسیقی

عروسان دشت

ارواح سرکش

اشک و لبخند

بال‌های شکسته

کاروان‌ها و توفان‌ها

نوگفته‌ها و نکته‌ها

و از میان آثاری که وی به زبان انگلیسی نوشته است، باید به موارد زیر اشاره کرد:

دیوانه

نامه‌های عاشقانه

آیا آدم ندید!

پیامبر و رازهای دل

ماسه و کف

مسیحا

پیشتاز

خدایان زمین

سرگردان

مسیح، فرزند انسان

پیامبر

باغ پیامبر

کتاب پیامبر (The Prophet)، مشهورترین اثر خلیل جبران است. این کتاب جز معدود کتاب‌هایی در طول تاریخ بوده که چاپ آن هرگز متوقف نشده است.

بخش‌هایی از کتاب بال‌های شکسته

«هجده ساله بودم که عشق، دیدگانم را به پرتو سحرآمیز خود گشود و نخستین بار، با انگشتان خود، جانم را لمس کرد. سلمی کرامه نخستین زنی بود که با خوبی‌هایش، روحم را بیدار کرد و پیشاپیش من، به سوی بهشت احساسات والا رهسپار گردید؛ آنجا که روزهایش همچون رؤیا و شب‌هایش به‌سانِ جشن عروسی است. سلمی بود که به زیبایی خویش، مرا پرستش جمال آموخت و با لطافت خود، زوایای پنهان عشق را نشانم داد. هم او بود که نخستین بیت از قصیده‌ی روحانی زندگی را در گوشم نجوا کرد.

کیست که نخستین عشق زندگی‌اش را از یاد ببرد؟ آیا کسی را که بی‌خبری نوباوگی را به هوشیاری آکنده از هراسِ دوست‌داشتنی، بی‌رحمی شیرین و تلخی گوارا مبدل ساخته، فراموش می‌توان کرد؟ کیست که دلش در اشتیاق آن لحظه‌ی شگفت‌انگیز، پرپر نزند؟ لحظه‌ای که چون نیک‌ بنگری، تمامی هستی آدمی را دگرگون می‌سازد، ژرفای وجودش را فراخ و گشاده می‌گرداند و آن را از هیجانی لذتبخش آکنده می‌کند، هرچند با تلخی انکار درآمیخته؛ و از اشک و اشتیاق و دلتنگی لبریز باشد.

هرجوانی یک سلمی دارد که به هنگام بهار جوانی، درست در لحظه‌ی بی‌خبری، از راه می‌رسد، تنهایی او را مفهومی رؤیایی می‌بخشد، اضطراب روزهایش را به الفت می‌آمیزد و آرامش شب‌هایش را از نغمه‌های دل‌انگیز مالامال می‌کند. من نیز در میان کشمکش طبیعت و گفته‌های صفحه‌ها و کتاب‌ها سرگردان بودم، که ناگاه صدای عشق را شنیدم که از زبان سلمی در گوش جانم نجوا می‌کرد. زندگی‌ام، همچون خواب آدم در بهشت، تهی، بی‌حاصل و سرد بود که یک‌باره سلمی را چون ستونی از نور در برابر خویش دیدم. بدین ترتیب، سلمی برای این دلِ مالامال از اسرار و شگفتی‌ها، حوّا بود. او بود که ژرفای هستی را بر دلم عیان ساخت و آن را همچون آینه در برابر شبح‌ها برآورد. حوّا، به نیروی اراده‌ی خویش و فرمانبری آدم، او را از بهشت بیرون برد، اما سلمی کرامه، به جمال خویش و لیاقتِ من، دروازه‌ی بهشت عشق و پاکی را به رویم گشود. اما آنچه بر سر انسان نخستین آمد، مرا نیز گرفتار کرد؛ شمشیر آتشینی که او را از بهشت راند، و حتی پیش از آن که نافرمانی کنم و طعم میوه‌ی خیر و شر را بچشم، از بهشت بیرونم راند.

اکنون، سال‌های تاریکی گذشته با گام‌های خود، نقشِ آن روزها را زدوده و از آن رؤیای زیبا جز خاطرات دردآور، چیزی برجا ننهاده است. خاطراتی که بال‌های نامریی‌اش را بر سرم گشوده، از ژرفای سینه‌ام آهِ حسرت؛ و از دیدگانم سرشک نومیدی و افسوس بر می‌آورد.. و سلمی، سلمی زیبا، در پس افق آبی آسمانی پنهان گشته و در این دنیا جز آهی دردناک در دل من؛ و قبری سنگی به زیر سایه‌ی درختان سرو، از او هیچ برجا نمانده است. آن قبر و این قلب، همه‌ی بازمانده‌ای است که می‌تواند هستی را از سلمی خبر دهد. هرچند آرامش نهفته در گور، سِرِّ نهانی را که خدایان در تاریکی تابوت به ودیعت نهاده‌اند برملا نمی‌کند و خش‌خش برگ‌های شاخه‌هایی که عصاره‌ی پیکر آدمی را به درون خود می‌کشند، رازهای پنهان در حفره‌ی قبر را بازگو نمی‌کنند، اما آه برآمده از این مصیبتِ برآمده از زیبایی و عشق و مرگ را در برابر روشنایی به تصویر می‌کشد.»

معرفی نویسنده
عکس جبران خلیل جبران
جبران خلیل جبران
لبنانیی | تولد ۱۸۸۳ - درگذشت ۱۹۳۱

جبران خلیل جبران در ۶ ژانویه‌ی ۱۸۸۳ در شهر باستانی بشاری، در جبل لبنان واقع در شمال لبنان، در خانواده‌ای از مسیحیان مارونی متولد شد. در زمان تولد او، محل تولدش در نیمه‌ی خودمختار امپراتوری عثمانی قرار داشت. پدر خلیل، بدهی‌های هنگفتی از قمار انباشته کرده بود و شغل خود را از دست داده بود، اما بعدها توسط یک مدیر محلی به مقام و منصب دست یافت. مادر خلیل پیش از ازدواج با پدر خلیل، دو بار ازدواج کرده بود و از ازدواج اولش صاحب یک پسر شده بود. خلیل به غیر از برادر ناتنی خود، پیتر، دو خواهر کوچک‌تر نیز داشت. او هرگز به مکتب نرفت، اما توسط کشیشانی که به خانه‌ی آن‌ها رفت‌وآمد داشتند، زبان عربی و خواندن انجیل را آموخت.

Mohammad
۱۴۰۱/۰۵/۱۴

(۵-۱۵-[۹۱]) داستان شروع خوبی داره، توانایی نویسنده در ایجاد فضاهای عاطفی و احساسی ستودنیه. معشوق در اینجا بر خلاف تصویری که از اون در اکثر اشعار شاعرامون داریم، یه شخصیت سنگدل، سطحی و منفعل نیست که عاشق رو با خط و

- بیشتر
nedsalehani
۱۳۹۸/۰۵/۰۴

فقط میتونم بگم عالیه😑❤ جبران حرف نداره👌

سعید جان
۱۳۹۶/۰۲/۱۰

اونایی که خوراکشون رمان های عشقی کشکی آبکی هستش حتما بخونن تا بفهمن داستان یعنی چی

محمد رضا
۱۳۹۸/۰۵/۲۴

عالی پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را مخصوصا کسانی که رمان های عاشقانه دوست دارن بخونن. داستان:عشق عمیق و واقعی نویسنده به دختری به نام سلمی کرامه و روایت هایی از همین جنس با جملاتی طلایی. نسخه چاپی کتاب را با ترجمه

- بیشتر
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
۱۴۰۱/۰۶/۰۶

برآمده از درد دلتنگی، زجر عشق، و شکستی که تا واپسین روز زندگانی همراه نویسنده است...

سعید جان
۱۳۹۶/۰۲/۰۹

من قبلنا خوندمش کتاب پر از احساس و زیباییه

شلاله
۱۳۹۵/۰۴/۱۳

داستان غم انگیز عشق دوران نوجوانی جبران خلیل جبران با عباراتی شاعرانه 💕

کاربر ۱۸۰۲۹۱۶
۱۴۰۲/۰۷/۲۲

کلا جالب نبود خیلی سطحش پایین بود

تنهایی، یاور همیشگی اندوه و یار دیرین همه‌ی دگرگونی‌های روحی است.
Mohammad
به خاطرم اندوهگین مشو، زیرا جانی که یک بار سایه‌ی خداوند را دیده باشد، دیگر از شبح شیاطین نمی‌هراسد و دیده‌ای که یک بار بر ملأ اعلی گشوده گردد، به تأثیر رنج های این جهانی بسته نمی‌شود....
آلوین (هاجیك) ツ
آدمی زاده‌ای که اندوه، او را در زهدانش نَپروَرد؛ نومیدی، او را نزاید و محبت در گاهواره‌ی رؤیاها بزرگش نکند، به کسی می‌ماند که در کتاب هستی، صفحه‌ی زندگی او سپید و تهی مانده است.
Mohammad
انقلاب‌های عظیمی که جوی‌هایی از خون به راه انداخت و آزادی را چون الهه‌‌ای، پرستیدنی کرد، بی‌گمان روزی اندیشه‌ای لرزان در ذهن مردی بوده که در میان هزاران انسان دیگر می‌زیسته است.
Mohammad
گویند نادانی.، گهواره‌ی آسایش است و بی‌خیالی.، مایه‌ی آرامش.
Pariya
هرجوانی یک سلمی دارد که به هنگام بهار جوانی، درست در لحظه‌ی بی‌خبری، از راه می‌رسد، تنهایی او را مفهومی رؤیایی می‌بخشد، اضطراب روزهایش را به الفت می‌آمیزد و آرامش شب‌هایش را از نغمه‌های دل‌انگیز مالامال می‌کند.
Pariya
چه نادان‌اند آنان که می‌پندارند عشق، پس از همزیستی طولانی و همراهی مستمر پدید می‌آید. حقیقت آن است که عشق حقیقی، حاصل تفاهم روح است و این تفاهم، اگر در یک لحظه ایجاد نگردد، با گذر سال‌ها و نسل‌ها نیز به وجود نخواهد آمد.
nedsalehani
کیست که نخستین عشق زندگی‌اش را از یاد ببرد؟ آیا کسی را که بی‌خبری نوباوگی را به هوشیاری آکنده از هراسِ دوست‌داشتنی، بی‌رحمی شیرین و تلخی گوارا مبدل ساخته، فراموش می‌توان کرد؟ کیست که دلش در اشتیاق آن لحظه‌ی شگفت‌انگیز، پرپر نزند؟
Pariya
جوانی را بال‌هایی است بافته از تار و پود خیال و پندار که با این بال‌ها، جوانان را به ماورای ابرها فرا می‌برد، آنجا که هستی را در پرتو اشعه‌ی رنگین‌کمان می‌توان دید و ترانه‌ی شکوه و عظمت را از لبان زندگی می‌توان شنید. افسوس که آن بال‌ها با وزش تندباد تجربه، به سرعت درهم می‌شکند و آنان به دنیای واقعی فرو می‌افتند. دنیای واقعیت‌ها، آینه‌ای است که آدمی، جان تحقیر شده و سرگشته‌ی خویش را در آن می‌نگرد.
nedsalehani
عشقی که سرشک دیدگان شستشویش داده باشد، هماره پاک، زیبا و جاودان خواهد ماند.
hooriyas

حجم

۷۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۷۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۳۷,۵۰۰
تومان