دانلود و خرید کتاب ذهن، بدن، سرطان سدگورو جاگی واسودو ترجمه یلدا یزدان پناه
تصویر جلد کتاب ذهن، بدن، سرطان

کتاب ذهن، بدن، سرطان

معرفی کتاب ذهن، بدن، سرطان

ذهن، بدن، سرطان کتابی نوشته سدگورو جاگی واسودو ، یوگی و عارف مشهور اهل هند است. 

 درباره کتاب ذهن، بدن، سرطان

کتاب ذهن، بدن، سرطان یک کتاب پزشکی نیست. این اثر درواقع سه کتاب از جاگی واسودو عارف هندی درباره ذهن، بدن و سرطان است. 

 کتاب اول سرشار از شوخی‌های سرزنده واسودو درباره ذهن و بدن است. او در این کتاب یک سفر و سیاحت درونی به بدن انسان کرده و تمام کلیشه‌های نخ‌نما و تصورات رایج اشتباه درباره توانایی کنترل ذهن و فکر پاک را آشکار می‌کند. او به ورای اخلاقیات و نصایح غیرعملی می‌رود و ذهن را سیرکی می‌نامد که می‌تواند شما را در دورن خودتان به اعماق جهنم ببرد یا شما را بر فراز قله ها بنشاند. 

 کتاب دوم درباره بدن انسان است. سدگورو در این کتاب درباره فیزیولوژی (زیست شناختی) یوگایی و بسیاری از ابعاد ظریف دیگر بدن صحبت می‌کند. سدگورو  توضیح می‌دهد که چگونه یوگا، سرچشمه درد و ناخوشی‌های بدن را آشکار می‌کند و به دنبال روش‌هایی برای ساخت دوباره بدن است، دوباره‌سازی بدن به نحوی که کاملاً از شر بیماری رها شود. او همچنین آجرهای اولیه ساخت بدن را معرفی می‌کند.

این کتاب به معرفی ناب‌ترین و شگفت انگیزترین گجت روی زمین یعنی بدن انسان می‌پردازد.

کتاب سوم برگرفته شده از سخنرانی‌های گوناگون سدگورو و درباره سرطان است. در سراسر کتاب اشخاص مبتلا به سرطان که در روند بهبودشان از تمرینات ایشا یوگا بهره‌مند شده‌اند، تجارب شان را با ما در میان می‌گذارند. همچنین چندین جعبه اطلاعاتی در این کتاب وجود دارد که شامل مقاله های مربوط به آخرین تحقیقات علوم پزشکی است.

 خواندن کتاب ذهن، بدن، سرطان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه علاقه‌مندان به کتاب‌های مراقبه و خودسازی و کتاب‌هایی درباره رابطه بدن و ذهن از خواندن این اثر لذت خواهند برد.

ALl
۱۳۹۹/۰۵/۰۸

سد گورو فوق العاده زیبا بدن ذهن و سرطان رو در این کتاب به چالش کشیده و بدون هیچ کم و کاستی میتونه برای همه مفید باشه.

پگاه فرهنگ مهر
۱۳۹۹/۰۶/۰۱

مادرم که به این مباحث علاقه دارن مطالعه کردن و گفتن عالی بوده.

sheen
۱۳۹۹/۰۶/۰۶

بهتره تو خوندن این کتاب شک نکنین:)

ناهید
۱۴۰۲/۱۰/۲۳

در باره اعتبار و سادگی کلام گورو شکی نیست،جوری ساده مسایل سخت رو مطرح میکنه که لذت میبرید،اما متاسفانه بقدری ترجمه پر ایراد و ضعیف که لذت خوندن رو از ادم میگیره،معادل های نابجا،ترجمه ضعیف،ارزش این کارو کم کرده،

نغمه میلانی
۱۴۰۱/۰۷/۱۱

کتاب عالیه، برای روشن ساختن مفاهیم پایه ی یوگا و تندرستی عمیق،ساد گوروی عزیز با مثال ها و تشبیهات بی نظیرشون،ما رو هدایت میکنند😊🌹

کاربر 2473849
۱۴۰۱/۰۵/۱۸

توصیه میکنم

صبح که از خواب بیدار می شوید اولین کاری که باید انجام دهید، این است: لبخند بزنید. به چه کسی؟ به هیچ کس. زیرا همین که از خواب بیدار شده اید چیز کوچکی نیست. میلیون ها نفر دیشب به خواب رفتند و امروز صبح بیدار نشده اند، اما شما بیدار شده اید. این عالی نیست که شما بیدار شده اید؟
ALl
پرسش: هر زمان که شروع به انجام مراقبه می کنم، ذهنم شروع به بهانه آوردن می کند و در نهایت حواسم را پرت می کند. این طور به نظر می رسد که آرام بنشینم و مراقبه کنم. چطور با این مشکل مقابله کنم؟ سدگورو: ذهن شما مراقبه کردن را دوست ندارد. هر وقت می خواهید به مراقبه بنشینید، ذهن هر کاری را برای منصرف کردن شما از آن، انجام می دهد. ابتدا می گوید: "اوه، ما فردا مراقبه می کنیم." "فردا" به تعویق انداختن بزرگ ترین حیله ذهن است. ذهن شما نمی گوید "نمی خواهم مراقبه کنم." اگر ذهن بگوید "من نمی خواهم آن کار را انجام دهم" نفس تان خواهد گفت: "من انجام اش می دهم." طبیعت نفس شما اینگونه است. اگر من از شما بخواهم برایم کاری انجام دهید، یک راه ساده برای انجام شدن اش این است که به شما بگویم: "لطفا این کار را نکن. نه نباید این کار را بکنی. این کار را نکن." شما آن کار را انجام می دهید زیرا طبیعت نفس اینگونه است. از اینرو، ذهن هرگز نمی گوید: "من این کار را انجام نمی دهم." بلکه آن را به فردا موکول می کند. می گوید: "بگذار باشد برای فردا" و فردا هرگز نمی آید.
ALl
اگر بخواهید محتوای ذهن خود را نادیده بگیرید، اگر واقعاً بخواهید، یک کار که می توانید انجام دهید این است که بگویید: "من احمقم". اگر احمق باشید، هیچ گونه اهمیتی برای افکار خود قائل نمی شوید اما اگر فکر کنید که "من خیلی باهوشم" افکارتان را خیلی مهم تلقی خواهید کرد. خودتان امتحان کنید: "من فردی کاملاً احمق ام".
ALl
اگر به مدت پنج دقیقه نسبت به چیزی خشمگین و برآشفته شوید، شما به معنای واقعی کلمه، سیستم بدنی تان را مسموم کرده اید.
ALl
تمام هستی اینجاست (در درون شما).
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
آن چه مردم در صد سال پیش حتی خوابش را هم نمی دید، امروزه در زندگی شهروندان معمولی در دسترس است. با این حال، بشریت هنوز هم احساس سلامت و خوشی نمی کند زیرا ما فقط به بیرون پرداخته ایم اما هرگز مراقبت از درون دغدغه ما نبوده است.
حامد
اشتباه بزرگی که بسیاری از افراد مرتکب آن می شوند این است که به کرات و با فواصل زمانی کم غذا میخورند. جمع کثیری از پزشکان معتقدند شما باید تا حد ممکن تعداد وعده های غذایی تان را زیاد کنید، می گویند: "وعده های غذایی کوچکی داشته باشید (غذای سنگین نخورید)، هر دو ساعت یکبار غذا بخورید." تا زمانی که در معده غذا وجود دارد، پاکسازی در سطح سلولی انجام نمی شود. سلول ها برای مدت های طولانی ناپاکی ها را نگه می دارد زیرا هنگام هضم غذا همه چیز در بدن خاموش می شود، حتی مغز شما.
ALl
اگر من برای دو یا سه روز بدون خورد و خوراک یا خواب سر کنم، بی بدنی را تجربه خواهم کرد. اگر انرژی تان در مسیر معینی قرار گیرد، بدن حس نخواهد شد، فکر خوردن یا رفتن به توالت از سرتان بیرون می رود. وقتی زمان دارید و در فراق بال به سر می برید، شکم تان را پر و تخلیه می کنید. اگر فرصت نداشته باشید، تمام روز را بدون غذا سر می کنید، تنها به این دلیل ساده که انرژی های تان در حالتی از هیجان و تحرک قرار دارند، از این رو هرگز به چیز بیشتری نیاز ندارد.
ALl
یک افسانهٔ زیبای مصری هست که می گوید، اگر می خواهید وارد بهشت شوید، قبل از ورود دو پرسش از شما می شود. تنها در صورتی که به این دو پرسش یک "بلهٔ بزرگ بگویید اجازه ورود به بهشت را پیدا می کنید. در غیر اینصورت بیرون می مانید. پرسش اول: "آیا به خوشی و سرور دست پیدا کرده اید؟" پرسش دوم: "آیا دست به خلق خوشی برای اطرافیان تان زده اید؟" اگر این دو را انجام نداده باشید، نمی توانید مجوز ورود به بهشت را بدست آورید
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
هر آن چه را که با میل و اشتیاق انجام دهید، همان بهشت شماست. هر آن چه را که از روی بی رغبتی و اجبار انجام دهید، همان جهنم شماست.
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
صحبت بر سر دست کشیدن از دنیای بیرون از خود نیست. بلکه تغییر توجه است، توجه ای که به واسطه آن در می یابید اگر درون تان را به خوبی مدیریت نکنید، زندگی تان از کیفیت خوبی برخوردار نخواهد شد.
پگاه فرهنگ مهر
غذا تنها مربوط به بدن است. بنابراین زمانی که صحبت از غذاست از بدن تان بپرسید با چه غذایی واقعا شاد و خرسند است. غذاهای مختلف را امتحان کنید و احساس بدنی تان را پس از خوردن آن ها مشاهده کنید. اگر در اثر خوردن یک غذا بدن تان چالاک، پرانرژی و سرحال شد، یعنی شاد و خرسند است. اگر پس از خوردن غذا در بدن تان احساس رخوت کردید و نیاز داشت با مصرف کافئین یا نیکوتین سرحال بیاید و بیدار بماند، هوشیار باشید که بدن تان خوشحال نیست. اگر به رژیم غذایی خود مقداری سبزیجات تازه (غذای گیاهی خام) اضافه کنید، موجب سلامتی بدن شده و انرژی بخش نیز می باشد. با ۲۵% غذای طبیعی (خام گیاه خواری) شروع کنید و آهسته آهسته ظرف چهار تا پنج روز، آن را به ۱۰۰% برسانید. یک یا دو روز را در آن حالت (مصرف سبزیجات تازه) بگذرانید و سپس ظرف پنج روز دوباره آن را به ۵۰% غذای طبیعی و ۵۰% غذای پخته کاهش دهید. این دستور غذایی، ترکیب ایده الی برای کسانی ست که می خواهند ۱۶ تا ۱۸ ساعت در طول شبانه روز فعالیت داشته باشند.
ALl
زیباترین لحظه ها در زندگی تان، لحظاتی اند که به چیزی فکر نمی کردید
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
اگر این سه بعد، بدن فیزیکی، بدن ذهنی و بدن انرژی در حالت معینی از تعادل و اتحاد باشند، براساس طبیعت شان، عمیق تر عمل می کنند. چنین بُعدی سرچشمه صِرف خلقت است.
ALl
هر آن چه را که با میل و اشتیاق انجام دهید، همان بهشت شماست. هر آن چه را که از روی بی رغبتی و اجبار انجام دهید، همان جهنم شماست. با بی رغبتی و اجبار، آنچه بسیار زیبا بنظر می رسد، می تواند وحشتناک شود و آنچه که یک معاشقه شگفت انگیز است، در اثر بی رغبتی، به تجاوز جنسی تبدیل میشود. تفاوت تنها بر سر میل و رغبت و بی میلی ست. اگر اشتیاق را از زندگی حذف کنید، جریان زندگی بطور طبیعی زجرآور خواهد شد.
Sajjad
" اگر سعی کنید (چیزی) محدود را نامحدود کنید، رنج خواهید کشید."
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
اگر بخواهید خود به حقیقت برسید باید به درون رجوع کنید.
Sajjad
تنها در صورتی که از سیرک ذهن تان خارج شده باشید، صد در صد از دیوانگی رهایی یافته‌اید.
Sajjad
هر آن چه که از آن بیزارید، بر ذهن تان چیره و مسلط می شود. ماهیت ذهن بدین شکل است که اگر بگویید: "من چیزی را نمی خواهم"، درست همان چیز ذهن شما را تسخیر می کند. هیچ چیزی از ذهن کم نمی شود، هر آن چه هست فقط جمع و ضرب است (فقط اضافه می شود). نمی توانید با فشار و اجبار چیزی را از ذهن بگیرید. برای درک این نکته نیازی به روشن بینی نیست (فهم اش آسان است).
Sajjad
چیزی درون شما وجود دارد که نمی تواند برده و اسیر باشد. خواه برده چیزی یا کسی باشید، تا زمانی که برده هستید، به تدریج، ندانسته افسرده خواهید شد. وقتی بچه بودید، سرشار از خنده و شادی بودید چون آنچنان بردگی ای در کار نبود. به تدریج و با مسلط شدن انواع مختلف جبر، بدون اینکه علت اش را بدانید و با وجود اینکه همه چیز (شغل، خانواده، روابط) در زندگی تان خوب پیش می رود اما غم ها و ناراحتی تان روز بروز بیشتر می شود. برای خوشحال شدن، دست به اعمال ناامید کننده ای می زنید. انسان ها را می بینید که با بالا رفتن سن و ثروتمند شدن، برای کسب شادی و خشنودی، اعمال ناامید کننده تری را انجام می دهند.
ارمین عبدلی

حجم

۳۰۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

حجم

۳۰۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان