دانلود و خرید کتاب مسیر آرامش جف فوستر ترجمه فرزانه نژاده
تصویر جلد کتاب مسیر آرامش

کتاب مسیر آرامش

نویسنده:جف فوستر
انتشارات:نشر ترنگ
امتیاز:
۳.۳از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مسیر آرامش

مسیر آرامش یا شجاعت کشف عشق در همه چیز اثری نفیس از جف فورستر، نویسنده‌ انگلیسی است که پس از صرف سالیان متمادی در جهت رسیدن به بینش و نگرش درون و جستار معنوی، به آن دست یافته است.

درباره کتاب مسیر آرامش 

فورستر کوشیده است تا با به تصویر کشیدن نمونه‌های پیش‌پاافتاده‌ زندگی روزمره و عینی‌سازی و ملموس کردن آن‌ها، انسان را به اندیشیدن و درون‌بینی عمیقی وادار کند که در نهایت به روشن‌ضمیری و بیداری نفس او منجر شود. جف فورستر با شمردن بن‌بست‌های احساسی در طول حیات، نظیر جدایی، طلاق، خوکشی و مرگ عزیزان از یک سو و رویدادهای اساسی مانند تولد، آشنایی، ازدواج، آغاز احساسات مادرانه و غیره از سوی دیگر، با گره‌گشایی و ارائه‌ راه‌حل‌و رهنمودهای کارگشا، به یاری مخاطب می‌آید. از این‌رو، مطالعه‌ موشکافانه و نکته به نکته‌ کتاب، بسیار ارزشمند خواهد بود.

تلاش نویسنده این است که نگاه مخاطب را به تجربیات روزمره‌ای مثل نفس کشیدن معطوف کند که او را به شهودی معنوی می‌رساند. او همچنین با تأکید بر احساسات درونی انسان، مثل خشم، ترس، حسادت، کینه، شادی، اندوه و غیره مخاطب را به چگونگی برخورد و رویارویی با آن‌ها، در عصر مدرن دعوت می‌کند؛ بی‌شک، این کار، مهم‌ترین دغدغه‌ حال حاضر بشر است. فورستر برای قابل درک بودن هرچه بیشتر مطالب، اشاره‌ای مستقیم به عامل آرامش در ابتدای هر فصل می‌کند.

برای حفظ اصالت متن، شعرهای ناموزون دقیقاً به ترتیب متن اصلی برگردانده شده‌اند. در اثر حاضر، از اصطلاحات بسیاری در حوزه‌ سلوک و پویش معنوی استفاده شده که مترجم تا حد امکان، در پاورقی به توضیح آن‌ها پرداخته است. 

خواندن کتاب مسیر آرامش را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

 همه دوست‌داران کتاب‌های روان‌شناسی و موفقیت  به ویژه بر مبنای معنویت و شهود مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب مسیر آرامش

گاهی زندگی شما حتی با وجود بهترین اهداف و سخت‌کوشی، چنان‌که آرزویش را داشتید یا برای آن برنامه‌ریزی یا رؤیاپردازی کرده بودید، پیش نمی‌رود.

قلب شما شکسته است. ذهن‌تان آشفته و مغشوش است. با ناامیدی و اندوه زمین می‌خورید. حسی کهنه از دلواپسی به دیدار حسی آَشنا از رهاسازی کیهانی می‌آید. حسی خام، سست و رو به افول را در شکم و فشاری را در حنجره و سر خود درمی‌یابید.

«گند زدم.»در اثنای جراحت‌دیدگی خود، وسوسه می‌شوید که در برابر خود و دنیا بایستید. کسی را سرزنش می‌کنید و به شخص دیگر یورش می‌برید. در پی انتقام هستید و با رفتاری اعتیادگونه خود را مجازات و به خود حمله می‌کنید. سریعاً درد را بی‌حس کنید. چیزی بنوشید، بخورید، چیزی بخرید و بکوشید چیزی احساس نکنید.

به خود برچسب «بد»، «اشتباه» یا «شکست‌خورده» زده‌اید. خود را با القابی نظیر «شکست‌خورده»، «مزاحم» و غیره که در جوانی آموخته‌اید می‌خوانید و سپس ذهن شما به آینده پناه می‌برد. به این ترتیب، نه تنها امروز دچار شکست می‌شوید، بلکه سال‌هایی از شکست را پیش رو خواهید داشت. عمر ناکامی با مرگ به‌پایان می‌رسد.شما از لحظه‌ی اکنون دل بریده‌اید و به سرگذشتی دوگانه از گذشته و آینده، موفقیت و شکست، صحیح و غلط، خوب و بد کشانده شده‌اید.

اما شما دعوت شده‌اید. آرام‌باشید. کنجکاو شوید.

توجه گشوده و کنجکاو را به لحظه‌ی اکنون معطوف دارید. آیا می‌توانید به خود اجازه دهید مجذوب و شیفته‌ی حس حقیقی شکست شوید؟ چطور می‌توانید بفهمید این شکست است؟ آن را در کدام قسمت بدن احساس می‌کنید؟ به همان احساس متزلزل خام و جراحت غریزی که اکنون زنده است بازگردید. به تهوع، سنگینی، فشار و حس افول در شکم خود بازگردید. تنها برای یک لحظه از خود فرار نکنید و خود را نسبت به این حرکات زندگی بی‌حس نکنید. نسبت به احساسات کنجکاو شوید. به آن‌ها فضا دهید، اجازه دهید برقصند و حرکت کنند. توجه خود را از این بخش‌های ارزشمند برنگردانید چرا که آن‌ها به‌سادگی و درست اکنون در تمنای توجه توأم با عشق شما هستند.

شما در حال ترک طرح داستان سنگین «من و شکست من» هستید. شما در حال حضور یافتن در زندگی و اتصال به خود در زمانی هستید که بیش از هر زمان دیگر محتاج دلسوزی و عطوفت خود هستید.

حیاتی جدید و دگرگونه از پسِ ویرانه‌ای از توقعات در هم‌شکسته در حال پدیدار شدن است. ممکن است اکنون متزلزل و شکسته و گشوده شده باشید، ممکن است قلبی زودرنج و ناپخته داشته باشید، قطعیتی که داشتید به مشتی خاک بدل شده باشد؛ اما زنده و حساس هستید و مشتاق به حس‌کردن هرچیز حس‌کردنی هستید. بزرگ‌ترین شکست و بزرگ‌ترین سرآغاز شما زمانی خواهد بود که بیش‌ازپیش درباره‌ی خود و صحنه‌ای از فیلم که در آن تواضع، پشتکار و عزت نفس کشف کرده‌اید، چیزی آموخته‌اید.

اگر نزدیک بمانید؛ نمی‌توانید شکست بخورید.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
پیام کتاب پیش روی شما ساده است: تلاش برای خوشبخت بودن را متوقف کنید، فرار از ناخوشی را متوقف کنید، خود را همان‌طور که هستید در آغوش بگیرید و خوشبختی عمیق‌تری را تجربه و کشف کنید
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
از فیلم گذشته و آینده، زمان و مکان، خارج شوید و لحظه‌ی مقدس، همین لحظه و تنها لحظه‌ای را که هست ببینید.
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
شفای خویش، تغییر خویش و حتی بیدار ساختن خویش را رها کنید. جلو زدن فیلمِ زندگیِ خود را متوقف کنید. «رها کردن» را رها کنید. شفا مقصد نیست. همین‌جا باشید. درد و اندوه تو، تردیدها و آرزوهای تو افکار هراس‌انگیز تو اشتباه نیستند،آن‌ها نمی‌خواهند «شفا» یابند. آن‌ها می‌خواهند بمانند، همین‌جا، همین حالا، به‌آرامی، در میان بازوان عاشقانه و شفابخش بیداریِ اکنون... جف فوستر
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
۱۰۷: ترانه‌ای عاشقانه برای خودم تو همان هستی که من هر روز صبح با او بیدار می‌شوم. کسی که با او نفس می‌کشم و هر ضربان قلب او را همچو ضربان قلب خودم احساس می‌کنم. تو کسی هستی که با او قدم می‌زنم، با او صحبت می‌کنم و می‌خوانم، کسی که در هر لحظه‌ی بیداری از هر روز مقدس با من می‌ماند. تو کسی هستی که من با او بیمار می‌شوم، با او می‌گریم، کسی که خشم، شادی، و تردید او مانند آتش از درون من شعله می‌کشد. تو کسی هستی که من با او خواهم مرد. کسی که به آغوش او بازمی‌گردم.
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
فرزندم، بدان که اگر موفق شوی، دوستت خواهم داشت و اگر شکست بخوری نیز به همان میزان دوستت دارم.
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
به هر رویدادی که رخ می‌دهد، هرچقدر ناخواسته، ناامیدکننده یا گذرا باشد، بگویید: «شما چیزی جز خودِ حیات نیستید! من به شما سر تعظیم فرود می‌آورم.»
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
اجازه دهید همه‌چیز در زمان اکنون جریان یابد. تسلیم شوید. جدا شوید. بشکنید. اجازه دهید رؤیاهای کهن به زیباترین شکل ممکن بمیرند. اجازه دهید تمام قطعات گمشده در بازوان عشق شما آرام گیرند. و خود را در سقوط خود پیدا کنید و در شکستن خود نفس بکشید. این‌گونه تمام مخلوقات فرمانروایی‌های فراموش‌شده به شما سر تعظیم فرود می‌آورند. ناجیان آن‌ها. عشق آن‌ها.
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
«گند زدم.»در اثنای جراحت‌دیدگی خود، وسوسه می‌شوید که در برابر خود و دنیا بایستید. کسی را سرزنش می‌کنید و به شخص دیگر یورش می‌برید. در پی انتقام هستید و با رفتاری اعتیادگونه خود را مجازات و به خود حمله می‌کنید. سریعاً درد را بی‌حس کنید. چیزی بنوشید، بخورید، چیزی بخرید و بکوشید چیزی احساس نکنید.
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
اگر اینجا و اکنون تنهایی به دیدار شما آمد، از آن روی برنگردانید. اگر ترس به سراغتان آمد، آن را پس نزنید و سعی نکنید بگریزید. اگر در درون شما احساساتی نظیر درماندگی، خشم یا حس ناامیدی کامل جریان یافت، این انرژی‌ها را رد نکنید. آن‌ها تنها می‌خواهند همین‌حالا حس شوند. این احساسات اشتباه نیستند. آن‌ها فرزندان گمشده‌ی شما و کودکان یتیم بیداری هستند که فقط می‌خواهند احساس شوند و جریان یابند
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰
گاهی زندگی چنان ما را به زانو درمی‌آورد که احساس خواهیم کرد هر آنچه در زندگی می‌خواستیم از ما می‌گریزد. البته که بله، این «ملاقات» ممکن است دردناک باشد.
کاربر ۴۸۳۷۴۲۰

حجم

۳۱۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۹ صفحه

حجم

۳۱۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۹ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان