کتاب کتابهما

کتاب کتابهما نوشته محمود فرجامی نویسنده، مترجم و پژوهشگر طنز و ادبیات است. این کتاب روایت داستان گربه‌ای به نام هما خانم است که با صاحبش زندگی می‌کند و با او صحبت می‌کند. این گربه پرتوقع و پر حرف هربار یک داستانی دارد و در این بین خواننده گم می‌کند انسان صاحب گربه است یا گربه صاحب انسان. زبان طنز و شوخ‌طبعانه داستان تا انتها خوانده را با خودش همراه می‌کند و او را می‌خنداند. نویسنده روی کتاب عنوان دیگری هم نوشته است «ماجرای گربه‌ و آدمش» همی عنوان فرعی نشان می‌دهد این گربه چندان هم عادی نیست و با رفتارش چیزی را به خواننده می‌گوید که انتظارش را ندارد.

خواندن کتاب کتابهما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی طنز پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب کتابهما

یه سؤالی بپرسم ناراحت نمی‌شی؟

قطعاً ناراحت می‌شم.

ئه... چرا؟

چون سؤالی که اینطوری شروع میشه لابد یه چیز بدی توش داره و گرنه مثل گربه سؤالتو می‌پرسیدی.

مشکل شما با سگ‌ها...

چخه... چخه!

مشکلتون با این بیچاره‌ها چیه؟

ما مشکلی نداریم باهاشون... فقط دوست نداریم ریختشون رو ببینیم و حیف که اهل خشونت نیستیم وگرنه نسلشون رو منقرض می‌کردیم.

آخه چرا؟ مگه از یک تیر و طایفه نیستید؟

هیسس... نشنوم دیگه این حرفو! ما کلا تافته جدابافته‌ایم... اشرف‌تر مخلوقاتیم، با هیچ کی نسبتی نداریم... حالا شیر و پلنگ و ببر شاید... ولی سگ آخه؟! باز صد رحمت به گرگ که یه خشونت و وحشی‌گری نسبتاً جذابی در وجود کثیفش هست.

خب میشه دقیقاً بگی مشکل سگ چیه؟

روی اعصابه.

خب این همه موجود روی اعصاب دیگه هم هست... چرا تو فقط هر وقت از پنجره یه سگ می‌بینی روت رو می‌کنی اون‌طرف و اه و پیف راه می‌ندازی؟

چون سگ‌ها توی همون قلمرویی هستند که گربه‌ها هستند. البته واقعاً جای تأسفه که شأن گربه‌ها تا این حد پایین اومده باشه که بعضیا ما رو با اونا مقایسه کنن... آدمید دیگه، درکتون از زیبایی همین‌قدره، چیکارتون میشه کرد...

حالا چرا اونطوری نگاه می‌کنی به من؟ مگه من سگ و گربه رو با هم مقایسه کردم؟