کتاب شاترتون
معرفی کتاب شاترتون
کتاب شاترتون نوشته آلفرد دووینی است که فرخ صادقی کلی آن را ترجمه کرده است. این نمایشنامه در مکتب رمانتیسم فرانسوی است. مکتب رمانتیسم بعد از دوران سخت قرون وسطی بهوجود آمد و نتیجه نوزایی یا رنسانس بود. در این مکتب توجه به خود انسان افزایش پیدا کرد و انسان خودش را در مرکز جهان میدید و نه نیروهای الهی. رمانتیسم آغازگر شکل جدیدی از ادبیات شد که در آن احساسات انسان اهمیت ویژهای داشت. دیگر مهم نبود جامعه و مذهب به کدام سمت میرود انسان خودش در مرکز انتخابهایش بود. این نمایشنامه هم توانسته است از این ویژگیها بیشترین استفاده را بکند.
خواندن کتاب شاترتون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم
بخشی از نمایشنامه شاترتون
جان بل: چون شما کوئیکر هستید، به حرف شما گوش نمیدهم؛ اما، کاش بدانم کدامیک از آنها اکنون حرف زد! آه!... مرد بیایمانتر از کسی که این حرف را زده! آیا همهٔ شما مرا همراهی میان خودتان نیافتهاید؟ من چگونه به آسایش رسیدهام که دیده شوم؟ آیا من تمام خانههای نورتون و کارخانهاش را یکهو خریدهام؟ اگر من تنها ارباب فعلیاش هستم، آیا من الگوی کار و اقتصاد نبودهام؟ آیا با فروش تولیدات روزانهام نبوده که سالها امرار معاش کردهام؟ آیا در کردارم تنبل یا ولخرج بودهام؟ - هرکس چنین کند، به اندازهٔ من ثروتمند خواهد شد. دستگاهها درآمد شما را کاهش میدهند، اما مال مرا افزایش میدهند؛ من برای شما بسیار متاسف و برای خودم بسیار خوشحالم.- اگر دستگاهها مال شما بود، به نظرم خیلی خوب میآمد که تولیداتش هم مال شما باشد؛ اما من این آلات را با پولی کم و با عرق جبین به دست آوردهام و خریدهام. شما هم چنین کنید، سختکوش و اهل پسانداز باشید. - این ضربالمثل خردمندانهٔ پدرانمان را به یاد بیاورید: به بدبختیهای خویش فکر کنیم، از ما بهتران خودشان کارشان را بلدند. و حالا که دیگر با من حرفی از توبی ۱۲زده نمیشود، او برای همیشه اخراج است. بیآنکه چیزی بگویید کنار بروید، چون اولین کسی که حرفی بزند، مانند او، اخراج خواهد شد و نه نان خواهد داشت، نه مسکن، نه کاری در روستا.
(بیرون میروند.)
کوئیکر: دلیر باش، دوست من! هرگز در پارلمان استدلالی به درستی مال تو نشنیدهام.
جان بل: (همچنان خشمگین، در حالیکه صورتش را پاک میکند، بازمیگردد.)
و شما، هرکجا که هستید، از کوئیکر بودنتان، برای به دردسر انداختن همه استفاده نکنید. _ شما بهندرت حرف میزنید، اما هرگز نباید حرف بزنید. - در میان بلبشو، حرفهایی میزنید که مانند ضربات چاقوست.
کوئیکر: این از روی چیزی نیست مگر عقل، ارباب جان؛ و وقتی مردها دیوانهاند، سرشان درد میگیرد. اما من از این بابت هم پشیمان نیستم؛ درک یک حرف واقعی بیشتر از زمان گفتنش طول نمیکشد. کار یک لحظه است.
حجم
۷۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
حجم
۷۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه