کتاب ایفیژنی
معرفی کتاب ایفیژنی
ایفیژنی اثر ژان راسین، درامنویس برجسته فرانسوی از مجموعه نمایشنامههای برتر جهان نشر افراز است که سپهر یحیوی آن را به فارسی برگردانده است. این اثر یک سوگنامه منظوم پنج پردهای است.
درباره ایفیژنی
ایفیژنی موضوعی اساطیری دارد و یونانیان باستان را آماده حمله به تروا در سواحل آئولیس نشان میدهد. خدایان بادها را برای کمک به حرکت کشتیها میفرستند و در عوض میخواهند که ایفی ژنی، دختر آگاممنون پادشاه یونان، قربانی شود.
این اثر را راسین از نمایشنامه ایفیژنی در آئولیس، اثر اوریپید اقتباس کرده و در پایانبندی آن تغییراتی داده است.
خواندن کتاب ایفیژنی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به ادبیات نمایشی از این اثر کلاسیک و باشکوه لذت خواهند برد.
درباره ژان راسین
ژان راسین همراه کورنی و مولیر از درامنویسان برتر قرن هفدهم فرانسه است. تخصص او بیشتر نگارش تراژدی بود اما یک کمدی- تراژدی هم از خود بهجا گذاشت.
راسین در یک خانواده متوسط در سال ۱۶۳۹ به دنیا آمد در کودکی والدین خود را از دست داد و پیش پدربزرگ و مادربزرگش رشد کرد. مادربزگ پس از مرگ پدربزرگ به صومعه رفت و راسین را هم با خود برد، آنجا راسین نوجوان ادبیات و آیین ژانسیوس را آموخت که در مذهب کاتولیک فرانسه بدعت شناخته میشد. در ۱۸ سالگی به نوشتن و کمکم به نمایشنامه روی آورد که طبق آیین ژانسنیوس نامشروع و تحقیر شده بود.
اولین نمایشنامه موفق او اسکندر بزرگ نام داشت که توسط مولیر بر صحنه رفت. او کتابهایی هم در انتقاد از اساتید خود نوشت که از حرفه نمایشنامهنویسی بیزاری میجستند. تراژدیهای راسین آندروماک، بریانکوس و فدر که از مشهورترین آثار او هستند در زمان خود بسیار محبوب شدند.
راسین در سال ۱۶۹۹ بر اثر یک تومور درگذشت و در کنار یکی از اساتید قدیمیاش دفن شد.
نمایشنامههای ژان راسین پر از شور و عشق هستند او شور و عشق را به شیوهای کشنده به تصویر میکشد جوری که قهرمان را از پای درمیآورد. قهرمانان راسین توانایی مقاومت و تصمیمگیری و طغیان ندارند، آنها محکوم به پذیرش هستند و نمیتوانند سرنوشت خود را تغییر دهند و این متاثر از آموزههای ژانسیوس راسین است.
تقریباً همهٔ تراژدیهای او زوجی بیگناه را به تصویر میکشند که در عین حال توسط عشقی امکانناپذیر با هم متحد و از هم جدا شدهاند.
راسین بزرگترین نمایشنامهنویس کلاسیک دورهٔ رنسانس و عصر مدرن اروپا محسوب میشود، چرا که تمام آثار او قوانین کلاسیک را به بهترین شکل رعایت میکنند.
بخشی از کتاب ایفیژنی
ایفیژنی: از بازداشتن من دست برگیر! برو، آئهگین!
بازگرد بهسوی مادرم! باید آرام سازیم خدایان خشمگین.
بنگر از بهر نهفتن این خون شومبخت از دیدگان ایشان،
کدامین توفان آمادهٔ فرودآمدن است، کدامین توفان؟
دریاب جایگاهی را که شهبانو بدان فروافتاده!
ببین که چگونه سراسر سپاه با گریز ما به مخالفت برخاسته!
با چه گستاخی بسیاری از هر سمتوسویی اینان،
نیزههای تیزشان را نمودهاند به چشمانمان.
شهبانو مدهوش شده است، نگهبانانْ ما را به کنار میکشانند...
آه، بپذیر که من او را بگریزانم! چون این کار جان وی را به خطر میافکند،
و بگذار بیآنکه اینجا چشم در راه یاریگرانِ ناتوان بمانم،
بِهل تا از مدهوشی وی بهرهای بسنده بجویم!
افسوس دارم از واگویهاش! خود پدرم،
با نجات دادن من دستور داده جان بسپارم، خود پدرم!
آئهگین: او، بانوی من؟ یعنی چه؟ چه روی داده است مگر؟
ایفیژنی: آشیل، که آتش تیزی داشت، او را اهانت روا داشته است مگر.
لیکن پادشاه، که از وی در نفرتِ فراوان باشد، از من نیز انتظار انزجار دارد.
بنابراین چنین قربانی دهشتباری را به من فرمان میدهد.
او خواستههای خود را از زبان آرکاس به من بازگو نموده است،
آری، آئهگین! او مرا از هر سخنی با وی بازداشته است.
آئهگین: آه، بانوی من!
ایفیژنی: آه، کیفر! آه، چه سرسختی بینظیر و ناشنیدهای!
ای خدایان نرممنش! شما تنها مرا درخواسته بودید زندگانی.
درگذریم و گردن نهیم. امّا اینک چه میبینم؟
ای خدایان! آشیل؟
حجم
۱۰۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۰۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
اینکه تو ترجمه سعی شده بود که آهنگ و شعرگونه بودن متن حفظ بشه یه جوری بود، همزمان هم خوب بود و هم ناآشنا. ولی در کل دوست داشتم.
نمایشنامه ای در حاشیه جنگ تروا ایندفعه با روایت راسین.بسیار جذاب و با ترجمه خوب