کتاب مدرسهی ریاضت
معرفی کتاب مدرسهی ریاضت
کتاب مدرسهی ریاضت نوشته لمونی اسنیکت است که با ترجمه فرزانه کریمی منتشر شده است. این کتاب جلد پنجم از ماجراهای ناگوار است. این کتاب با فضای فانتزی و جذاب است که مخاطب را با خودش همراه میکند.
درباره کتاب مدرسهی ریاضت
ماجرای مجموعه «ماجراهای ناگوار» از این قرار است که ویولت، کلاوس و سانی بودلر سه خواهر و برادر هستند که زندگیشان با شنیدن خبر مرگ پدر و مادرشان ناگهان تغییر میکند. آنها بعد از مرگ والدینشان، باید در خانه کُنت اُلاف (یکی از اقوام دور) زندگی کنند. کنت الاف برای ثروت خانوادگی آنها نقشههایی دارد که این نقشهها و اقدامات بچهها داستانهای این مجموعه ۱۳ جلدی را میسازد. «ماجراهای ناگوار» تا کنون به ۴۱ زبان مختلف ترجمه شده و در مجموع ۵۵ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است. این اثر جوایز مختلفی را نیز از آن خود کرده است. جایزه ادبی کتاب کودک کلورادو، جایزهی کتابخوانهای نوجوان نوادا، جایزه نن از آن جمله است.
خواندن کتاب مدرسهی ریاضت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام نوجوانان علاقهمند به دنیای فانتزی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب مدرسهی ریاضت
آقای پو گفت: «چه کلمهٔ بامزهای! گندوکیکها! معنیاش را نمیدانم، ولی من را به یاد شیرینی میاندازد. خوب، دیگر رسیدیم.» آنها به انتهای پیادهروی آجرفرشی و خزهپوش رسیده بودند و حالا جلو مدرسه بودند. بودلرها به خانهٔ جدیدشان نگاه کردند و از تعجب دهانشان باز ماند. اگر در تمام راهِ میان چمنها به پیادهرو خیره نشده بودند، میدیدند که مدرسه چه شکلی است، ولی شاید هم این دیر دیدن تا آخرین لحظهٔ ممکن، بهترین کار بوده باشد. به کسی که ساختمانی را طراحی میکنـد معـمار میگویند، ولی در مورد مقدماتی پروفراک شاید عنوان ''معمار غصهدار'' مناسبتر باشد. مدرسه از چند ساختمان تشکیل شده بود که همه آنها را با سنگهای صیقلی و خاکستری ساخته بودند، و همه به شکلی نامنظم و آشفته کنار یکدیگر قرار داشتند. بودلرها برای رسیدن به آن ساختمانها باید از زیر طاقی سنگی و عظیمی میگذشتند که سایهای منحنیشکل روی چمنها انداخته بود، درست مثل رنگینکمانی که همهٔ رنگهای آن خاکستری یا سیاه باشد. روی طاق سنگی، عنوان ''مدرسه مقدماتی پروفراک'' را با حروف خیلی بزرگ و سیاه، و بعد، با حروفی کوچکتر شعار مدرسه، ''مِمِنتو موری'' را نوشته بودند. ولی ساختمانها یا طاق ورودی مدرسه نبود که باعث شد بچهها از تعجب دهانشان باز بماند، بلکه شکل مستطیلی با طاق قوسمانند ساختمانها بود که آنها را متعجب کرد. مستطیل با طاق قوسمانند شکل عجیبی است، و بچهها با دیدن آن فقط به یاد یک چیز افتادند. از نظر بودلرها، هر ساختمان درست شبیه یک سنگ قبر بود.
آقای پو اظهارنظر کرد: «واقعاً معمار عجیبی بوده. ساختمانها شبیه انگشت شستاند. در هر صورت، شما باید فوری خودتان را به دفتر رئیس نِرو معرفی کنید. دفترش طبقهٔ نهم ساختمان مرکزی است.»
حجم
۲۹۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۱۵ صفحه
حجم
۲۹۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۱۵ صفحه
نظرات کاربران
مجموعه ۱۳ جلدی فوق العاده زیبا با یک عالمه چاشنی ترس و دلهره اینکه هر چقدر هم اذیت شدی دست از تلاش برای رسیدن به شادی و آرامش و امنیت برنداری رو به طور کامل می توانیم از این مجموعه
عالی بود 👍 من به شدت پیشنهاد میکنم که سریال این مجموعه رو هم نگاه کنید من از ترجمه کتاب خیلی راضی نبودم 👎
کتاب جالبی است من این کتاب را چند بار خوندم ولی چرا بقیا کتاب را نمی گذارید قسمت ششم را هم بگذارید
بعضی از صفحات برای من نمی یاد و این که کتاب ششمش توی سایت نیست در حالی که کتاب هفتم هستش
خسته نباشید طاقچه جان میشه جلدای دیگشم بذارید ؟
من همه ی جلد های این مجموعه رو خوندم و واقعا یکی از بهترین کتابایی بود که خوندم پیشنهاد میکنم حتما حتما حتما شما هم بخونیدش💓 واقعا این مجموعه هم از اون کتاباییه که آدم دوست داره هیچ وقت تموم نشن🍭 کاشکی
چرا بقیه شو هم نمیذارید؟💔
عالی بود من کل این مجموعه رو تا جایی که طاقچه گذاشته خوندم خیلی مجموعه ی جذابیه با اینکه غمگین کننده است . پیشنهاد می کنم کل کتاب های این مجموعه رو بخونید.باتشکر😄
کتاب خوبی بود تو دو نوبت خوندم یه بار ۶۰ صفحه حدودا و دفعه دوم تموم کردم دویست و خورده ای صفحه رو بد نبود کارهای شخصیت های اصلی تو شرایط ناراحت کننده امید بخش بودند از این داستان خوشم اومد خیلی خوب
چی بگم که آقای لمونی اسنیکت یا بهتر بگم آقای دنیل هندلر یه دغل باز حرفه ای هستن ، تو ایران شاید کسی خبر نداشته باشه ولی تو خارج واقعاً این بحث مطرح بوده که این داستانها و سازمان وی