دانلود و خرید کتاب میس‌جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر اوگوست استریندبرگ ترجمه نوشین مهران
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب میس‌جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر اثر اوگوست  استریندبرگ

کتاب میس‌جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر

معرفی کتاب میس‌جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر

کتاب میس جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر نوشته اوگوست استریندبرگ نویسنده قرن بیستم سوئدی با ترجمه نوشین مهران، قاسم نجاری و حنیف میرحسینی توسط انتشارات یکشنبه منتشر شده است.

درباره کتاب میس جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر

کتاب میس جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر شامل سه نمایشنامه با نام‌های میس جولی، پدر و طلبکار است. نویسنده طبیعت‌گرا (ناتورالیست) است. او جهان را نازیبا می‌بیند و زشتی‌ها را نتیجه وراثت و جامعه می‌داند. زن داستان در مرز مدرنیته اسیر شده است و نمی‌تواند مسیر زندگی اش را انتخاب کند. شخصیت‌های این نمایشنامه بدبختی را نتیجه رفتار پدرانشان می دانند. پدرانی که رنج و عذاب را برای آنان به همراه داشتند.

خواندن نمایشنامه میس جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی که به مکتب‌های ریج قرن بیستم علاقه دارند پیشنهاد می‌کنیم

بخش‌هایی از کتاب میس جولی و دو نمایشنامه‌ی دیگر

ژان: میس جولی اگه روی نُه‌تا گلِ مختلفِ تابستونی بخوابیم، آرزوهامون برآورده می‌شه.

جولی و ژان نزدیک درگاهی می‌چرخند. ژان سریع دست به چشمش می‌برد.

جولی: چیزی تو چشمت رفته؟ بذار ببینم.

ژان: چیزی نیست. گرد و خاکه. الان خوب می‌شه.

جولی: گردیه که از آستین من رفت توی چشمت؛ بشین کمکت می‌کنم. [بازویش را می‌گیرد و می‌نشاندش؛ سر ژان را می‌گیرد و به عقب فشار می‌دهد؛ با لبهٔ دستمالش تلاش می‌کند تا گرد را از چشمش پاک کند] حالا آروم بشین، کاملاً آروم. [روی دستش می‌زند] آهان! از من اطاعت می‌کنی! - تو داری می‌لرزی، با اینکه مرد قوی‌ای هستی. [بازویش را لمس می‌کند] با همچین بازوهایی.

ژان: [به او اخطار می‌دهد] میس جولی!

کریستین در حالت خواب و بیداری به‌طرف تخت خوابش می‌رود.

جولی: بله موسیو ژان! 

نظرات کاربران

shakiba
۱۳۹۹/۰۸/۲۷

نگاه زن ستیزانه تو نمایشنامه های این کتاب ممکنه اذیت کننده باشه ترجمه اصلا خوب نبود.مخصوصا نمایشنامه ی طلبکارانش نمایشنامه ی پدرش از همه بهتر بود

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۲)
لارا: [به او نزدیک شده و دستش را روی پیشانی او می‌گذارد] چی؟ مرد و گریه! سرهنگ: بله، گریه می‌کنم، با اینکه مَردم. مگه یه مرد چشم نداره؟ مگه یه مرد دست، اعضای بدن، احساسات، عواطف و ترحم نداره؟ مگه همون غذا رو نمی‌خوره، با همون اسلحه صدمه نمی‌بینه، مگه با همون زمستون و تابستونی که زن‌ها رو گرم و سرد می‌کنه گرم و سردش نمی‌شه؟ اگه بهمون ضربه بزنی، مگه خون‌ریزی نمی‌کنیم؟ اگه قلقلکمون بدی، نمی‌خندیم؟ اگه بهمون زهر بدی، نمی‌میریم؟ چرا یه مرد نباید شکایت کنه، چرا یه سرباز نباید گریه کنه؟ چون مردونه نیست! چرا مردونه نیست؟
shakiba
گوستاو: امیدوارم منو بابت چیزی که می‌گم ببخشی ـ اما عشق زنانه یعنی گرفتن و بردن. و کسی که زن ازش هیچ‌چیزی نمی‌گیره، صاحب دل اون زن نیست. اون هیچ‌وقت دوستت نداشته!
shakiba

حجم

۱۷۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۱۷۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۴۰,۵۰۰
تومان