کتاب اتوبوس انرژی
معرفی کتاب اتوبوس انرژی
کتاب اتوبوس انرژی اثر جان گُوردُون، یک داستان تمثیلی است که به خوانندگان میآموزد برای شکوفایی بیشتر شخصی و حرفهایشان، نگرش خوشبینانهای را در خود پرورش دهند.
درباره کتاب اتوبوس انرژی
اتوبوس انرژی بر داستانِ ساختگی کارمند بیچارهای به نام جُورج متمرکز است که بدبینیاش، بهای گزافی برای شغل و زندگی زناشویی او داشته است. وقتی جورج مجبور میشود دو هفته با اتوبوس به محل کارش برود، با راننده پرجذبهای به نام جُوی آشنا میشود که ۱۰ قانون برای داشتنِ زندگی بهتر، به او یاد میدهد. هر قانون راهی به خوانندگان پیشنهاد میدهد تا کنترل انرژی احساسیشان را برعهده بگیرند، و افرادی را جذب خود کنند که میتوانند به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک کنند.
تجسم و پیشبینی نتایج مثبت به انسان اجازه میدهد به اهدافش نزدیکتر شود. هر چیزی و همینطور افکار در دنیا از انرژی ساخته شده است. افکار بدبینانه، نتایج منفی را جذب میکنند، اما افکار خوشبینانه، تغییر مثبت ایجاد میکنند. وقتی انسان به آرزوهایش فکر میکند، تواناییاش برای تحقق آن آرزوها بیشتر میشود.
تمرکز ذهنی بر اهداف آنقدر مؤثر است که ورزشکاران با تجسم یک بازی بهینه و مطلوب، عملکردشان را بهتر میکنند. بعضی کارآفرینان نیز از این روش استفاده میکنند، بخصوص وقتی استراتژیهایی برای بهبود حرفهشان یا راهاندازی محصولات جدید توسعه میدهند.
هر کسی با مشکلات و چالشهایی در زندگی مواجه میشود. اما همه میتوانند تصمیم بگیرند چطور با وضعیت پُرتنش برخورد کنند. انرژی و بلندپروازی، مُسری هستند؛ طبیعتاً کارمندان میخواهند بخشی از تلاشی باشند که شادی را بین اعضای دخیل در آن کار گسترش میدهد. یک پروژه جدید مدت کوتاهی به اعضای گروه انرژی و اشتیاق میدهد، اما اگر اعضا دلیل معنادارتری برای تکمیل وظایفشان پیدا نکنند، خیلی زود انرژی و عزم حرکتی که با هیجان اولیه ایجاد شده است، از دست خواهند داد.
درباره جان گوردون
جان گُوردُون، کتابهای متعددی درباره مثبتاندیشی و خودسازی تألیف کرده است؛ اتوبوس انرژی یکی از اولین کتابهای پرفروش او بود. او سخنران و مشاوره انگیزشی خوبی نیز هست.
خواندن کتابچه اتوبوس انرژی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر به کتابهای حوزه موفقیت و خودیاری علاقهمندید، خواندن اتوبوس انرژی را به شما پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اتوبوس انرژی
در عصر همان روز جورج با خیال راحت به پنچرگیری مراجعه کرد تا پنچری لاستیک ماشینش را بگیرد. در پنچرگیری جورج مجبور بود چند دقیقهای انتظار بکشد. انتظار برای جورج یک شکنجه بود؛ انتظار در صف سینما، انتظار در صف پمپ بنزین، انتظار در صف صندوق سوپرمارکت و اینکه مجبور باشد پشت یک فرد بیدستوپا بایستد که حتی رمز کارت اعتباریاش را به یاد نمیآورد برای او یک فاجعه بود. برعکس جورج در صفهای انتظار سرطانی گیر میکرد انگار که تمام دنیا قصد آزار او را داشتند. در انتظار پنچرگیری او با بیحوصلگی از خود سئوال میکرد که این انتظار چقدر به طول میانجامد؟!
سرانجام مکانیک از داخل چالهٔ بررسی ماشین بیرون آمد و رو به جورج کرد و گفت: «هی پسر من برای تو یک خبر خوب و یک خبر بد دارم. خبر خوب این است که تو هنوز نفس میکشی.»
جورج با عصبانیت گفت: «بابا مسئله را خیلی پیچیده نکن، فقط یک لاستیک پنچر شده است!»
مکانیک گفت: «اینکه تو هنوز زندهای که به اینجا آمدهای خبر خوبی است. زیرا بر اساس اخطاریهٔ شرکت سازنده در خصوص ایراد ترمزها من ماشین شما را بررسی کردم و دیدم که ترمزهای ماشین تو کاملاً از کار افتاده است. یعنی اگر امروز ماشینت پنچر نمیشد، احتمال بروز هر تصادفی برای شما وجود داشت. ببینم اخطاری در این زمینه از شرکت سازنده، برای شما ارسال نشده است؟!»
جورج تازه به یاد آورد که نامهای در این زمینه از شرکت سازنده برای وی آمده بود که به خیال تبلیغاتی بودن آن حتی بازش هم نکرده بود.
در ادامه مکانیک گفت: «اما خبر بد اینکه برای تعمیر ترمزها به یک قطعه خاص نیاز است، که ارسال این قطعه از کارخانه دو هفته به طول میانجامد. پس شما دو هفته باید صبوری کنید.»
حجم
۱۰۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه
حجم
۱۰۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه
نظرات کاربران
تکنیک های کاربردی برای ایجاد محیط کار پر انرژی.داستان جالب روایت نمیشه .اما اصولی رو عنوان میکنه که بدرد بخور هستند.
بهترین کتابی که در مورد نشاط و انرژی خوندم.زمین نذاشتم گوشی رو تا آخر خوندم. روایت داستانی ش باعث مهیج شدن کتاب شده و با اصول و قوانین هرچند عالی ولی خشک و بدون مثال بعضی کتاب ها قابل مقایسه نیست.
کتاب فوق العاده ای هست و به همه توصیه میکنم ... حتی در حال خوندن کتاب احساس میکنید که حالتون بهتر شده