کتاب قرعهی زندگی
نویسنده:فردریک بکمن
مترجم:الهام محمودی
انتشارات:انتشارات تمدن علمی
دستهبندی:
امتیاز:
از ۴۳ رأیخواندن نظرات
۳٫۷
(۴۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب قرعهی زندگی
فردریک بکمن، نویسنده معروف سوئدی و خالق رمان پرفروش «مردی به نام اوه»، داستان «قرعه زندگی» را پیش از شروع کریسمس ۲۰۱۶ و در خانهاش نوشت در حالی که کنار خانواده در انتظاار شروع سال نو بود و بعدا ان را در یک روزنامه محلی در زادگاهش هلسینبورگ منتشر کردبکمن در مقدمه کتاب درباره نوشتن این داستان خانوادگی میگوید:
«خسته بودم، چون آن سال، سالی بود تحیر آمیز و دشوار، و دغدغه فکری من دائماً حول و حوش تصمیمات خانوادهها بود. در هر روز، در هر جا، در راهی قرار میگیریم. به پیرامون میچرخیم، خانه میمانیم، عاشق میشویم و در کنار یکدیگر چشمهایمان را میبندیم و به خواب فرو میرویم. و سپس در آن موقع در مییابیم که میبایست یک نفر ذهنمان را از وجودمان بزداید، تا دریابیم در کدام لحظه از زمان ایستادهایم. از همین روی، سعی کردم قصهای در مورد این مسئله بنویسم.»این قصه که قصهای الهام گرفته از احساسات بکمن و جایی است که در آن بزرگ شده است در قالب نامه هایی برای پسرش نوشته شده است و داستان مردی در آستانه مرگ است که در نامههایی که برای پسرش مینویسد از او بابت کوتاهیهایش عذرخواهی میکند:«پسرم، در موردت کوتاهی کردم. پدرها میبایست که به پسرهایشان نحوه زندگی را یاد دهند، ولی تو کاملاً از من ناامید شدی.در پاییز سال گذشته، به هنگام جشن تولد چهل و پنج سالگیام به من زنگ زدی. تو تازه به سن بیست سالگی رسیده بودی. به من گفتی که در ساختمان قدیمی تیوولی کاری پیدا کردهای. شهرداری، کل ساختمان را به آن سوی میدان برده بود تا فضایی برای آپارتمانهای خصوصی جدید ایجاد شود.تو واژه «خصوصی» را با یک طور تنفر خاصی گفتی، که دقیقاً، همین تفاوت بین من و توست.تو سرگذشت را میبینی، من پیشرفت را، و همچنین، تو، غم غربت را، و من، ضعف را. میتوانستم بهت یک کار یا شاید هم صدها کار معرفی کنم، ولی تو دلت میخواست به عنوان مسئول میخانه در وینیلبارن کار کنی. وینیلبارن ساختمانی بود که چهار نسل پیشتر که ماشینهای بخار داخلش بودند، حتی ان موقع نیز قدیمی و فرسوده بود. بی پروا ازت پرسیدم که احساس خوشبختی میکنی یا نه؟ چون خصلت من اینچنین است. و تو هم در جواب گفتی: «ای بد نیستم، پدر، ای بد نیستمً». اینچنین گفتی چون میدانستی من از این اصطلاح خوشم نمیاد. تو کسی بودی که میتوانستی خوشبخت باشی. نمیدانی این چه موهبت بزرگی است.»
بریت- ماری اینجا بود
فردریک بکمن
مردم مشوشفردریک بکمن
پیرمرد صدسالهای که از پنجرهی خانهی سالمندان زد به چاک و ناپدید شدیوناس یوناسون
اتاق شگفتی هاژولین ساندرل
شهر خرسفردریک بکمن
پلهای مدیسن کانتیرابرت جیمز والر
زندگی داستانی ای. جی فیکریگابریل زوین
جایی که خرچنگ ها آواز می خوانندمحمدامین جندقیان بیدگلی
راهی برای رهاییفرانسوا موریاک
بیلیآنا گاوالدا
سوپرمارکت شبانه روزیسایاکا موراتا
لالاییکیم توی
آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسندگلندی وندرا
مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف استفردریک بکمن
و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شودفردریک بکمن
خورشید هم یک ستاره استپگاه ملکیان
حرف بزنلاریهالس اندرسون
کجا میریم بابا؟سعیده بوغیری
تمام چیزهایی که پسر کوچولوی من باید دربارهی دنیا بداندفردریک بکمن
مردی به نام اوه
فردریک بکمن
مردی به نام اوهحسین تهرانی
بریت ماری اینجا بودفردریک بکمن
مردی به نام اوهفردریک بکمن
مردی به نام اوهفردریک بکمن
مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف استفردریک بکمن
مادربزرگ سلام میرساند و میگوید متاسف استفردریک بکمن
شهر خرسفردریک بکمن
و من دوستت دارمفردریک بکمن
و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شودفردریک بکمن
هنر شفاف اندیشی
پاتریک کینگ
اول خودت را دوست بدار!مارک رکلا
چهار پیماندون میگوئل روئیز
داستان های کوتاه مشهور از نویسندگان جهانجیمز دیلی
زندگی ما با آقای گورجیفتوماس دوهارتمن
حدیث دیگرانلیتیسیا ننکت
خاطرات یک دختر جوانآن فرانک
سلام دنیاهانا فرای
طراحی برای دنیای واقعیویکتور پاپانک
محرمان خلوت انسپژمان دادخواه
حجم
۲۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه
حجم
۲۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
لطفا توجه داشته باشید این کتاب با نام "قرعه زندگی" با کتاب "و من دوستت دارم" و کتاب "معامله زندگی با زن خاکستری پوش" همه یک کتاب هستند با عناوین مختلف. داستان کوتاهی در مورد مرگ و زندگی و پیچیدگی
نمونهی کتابُ خواندم، جذبش شدم ولی قیمتش با توجه به تعداد صفحاتش بالاست! از وقتی «مردی به نام اوه» را خواندم، هر وقت کتاب جدیدی از «فردریک بکمن» میبینم، حس میکنم وظیفه دارم در اولین فرصت بخوانمش! منتظر انتشار کتابهای
🐉_یه کتاب همه چیز تموم.... و البته به دور از اون طنز پنهان درون فردریک بکمن.... کوتاه و به زبان ساده /حول محور مرگ/..... به قول یه کاربر قدیمی (! لذیذ بود .... #به _شدت_پیشنهاد _میشود
من ترجمه ی علی مجتهد زاده نشر پارسه، با عنوان معامله ی زندگی رو خوندم و درباره ی اون نظر میدم اون حالت شاعرانه و رویاگونگی همیشگی نوشته های بکمن رو نداشت اما خیلی ساده و روون بود و زود خوندمش احساس میکنم
اول اینکه این کتاب همون و من دوستت دارم فردیک بکمن هستش و دوم من با ترجمه الهام رعایی ارتباط بیشتری برقرار کردم چون حالت خودمونی داشت و به قوه تخیلتون اجازه میداد بلندپروازی های بیشتری بکنه
کتاب فوق العاده ای بود و خیلی دوسش داشتم فقط کاش ترجمه ی بهتری داشت اولش یکم گیج کنندست ولی آخرش کتاب مفهوم زیبایی پیدا میکنه
همون کتاب و من دوستت دارم از نشره نون هست. من دارمش :)
کتاب یک پیچیدگی داره! نمیدونم از ترجمه ست یا خود متن اصلی اینطور بوده!! اما اینقدر گنگ نیست که نتونید باهاش ارتباط بگیرید
ترجمه ضعیف و داستان هم خیلی جذاب هم نیس. اما خوبه در کل پیامش.
بسیار عالی، یعنی بهتر از این نمی شد که در عین کوتاهی داستان این همه پیام به خواننده منتقل بشه، مرگ واقعا مقوله ای هست که همیشه در یک قدمی ماست، من تنها مشکلم با این داستان این بود که