با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب نزدیک داستان (ناداستان ۲)
۳٫۵
(۱۰)
خواندن نظراتمعرفی کتاب نزدیک داستان (ناداستان ۲)
«نزدیک داستان» دومین کتاب از مجموعه ناداستان نشر چشمه به قلم علی خدایی است.
ناداستان روایتی ازتجربه شخصی نویسنده است که خواننده را با خود همراه میکند. روایتهایی واقعی از برخورد نویسنده با واقعیتها، ظرافتها و رویدادهای کوچک و بزرگ زندگی و محیط پیرامونش. کسی که ناداستان مینویسد در حقیقت آیینهای به دست گرفته تا بخشی از زندگی را روبهروی خواننده بگذارد و او را با تجربهها و نوع برداشتش از زیستن همراه کند، به عبارت دیگر ناداستان «عین زندگی» است.
علی خدایی نویسندگیاش را با «از میان شیشه، از میان مه» در دهه ۷۰ آغاز کرد و «نزدیک داستان» را در سال ۱۳۹۶ منتشر کرد. این کتاب ۱۷ روایت از زندگی او در اصفهان دارد و این شهر توی همه روایتها با خدایی همراه است.
بیشتر روایتها از زمان حال شروع میشوند و بعد از چند خط به گذشته پرتاب میشوند، شما را به گشت و گذار در خاطرات نویسنده میبرند و دوباره به زمان حال برمیگردانند. یک ویژگی خوب روایتهای علی خدایی هم این است که شما را کامل در فضای شخصی نویسنده غرق نمیکنند، بلکه فرصتی میدهند تا شما هم فضاهای خاطره انگیز خودتان را بسازید.
از این طرف نگاه کن![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
علی خدایی
عددهای منعلی خدایی
آدمهای چهارباغعلی خدایی
داستان همراه ۴ (ایرانی)حبیبه جعفریان
چی چی، قاشق و قیچیعلی خدایی
همشهری داستان ـ شماره ۸۶ ـ اسفند ۹۶ و فروردین ۹۷هوشنگ مرادی کرمانی
آدم های چهارباغعلی خدایی
نزدیک داستانعلی خدایی
ف مثل فیلعلی خدایی
همشهری داستان ـ شماره ۶۷ ـ تیر ۹۵کامبیز درمبخش
سال های حکمت اندوزی ویلهلم مایستر![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
یوهان ولفگانگ فون گوته
راز کوچکفرخنده آقایی
دکتر ژیواگوبوریس پاسترناک
لی لی و باغ های جهنمپیام ناصر
موسم بهار در آینه ای شکستهماریو بندتی
لمس میمونآنالی اکبری
چراغ ششمپابلود سانتیس
تو مثل من فردا دنیا آمدیمارینا تسوتایوا
خرزهرهژان تولی
ادبیات تطبیقی به روایت سوزان باسنتسوزان باسنت
حجم
۱۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
حجم
۱۰۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
قیمت:
۲۱,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
توصیف بی کم و کاستِ یک شهر دراندشت