دانلود و خرید کتاب شکلات تلخ هما پوراصفهانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شکلات تلخ

کتاب شکلات تلخ

انتشارات:انتشارات سخن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۵۶۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شکلات تلخ

رمان شکلات تلخ نوشته‌ی نویسنده‌ی معاصر هما پوراصفهانی است. شکلات تلخ که ادامه کتاب سیگار شکلاتی او است، راز زندگی اردلان فانی را بر ملا می‌کند.

درباره‌ی کتاب شکلات تلخ

هما پوراصفهانی کتاب شکلات تلخ را در ادامه‌ی رمان دیگرش، سیگار شکلاتی نوشته است. دو نفر برای پیدا کردن سردسته‌ی یک باند مواد مخدر به صورت مخفیانه به باند او نفوذ می‌کنند تا سردسته را پیدا کنند و هویتش را فاش کنند. در کتاب سیگار شکلاتی با شخصیتی به نام اردلان فانی آشنا می‌شویم که در انتهای کتاب کشته می‌شود. در کتاب شکلات تلخ مشخص می‌شود که او زنده است و با هویت جعلی در باند دیگری رخنه کرده و در صدد بر اندازی آن باند است. در جریان یکی از ماموریت هایش هویت او برای دختری به نام فریال لو می‌رود و او مامور کشتن این دختر می‌شود. اما به جای کشتن او تصمیم دیگری می‌گیرد.

هما پور اصفهانی در شکلات تلخ، اوج هنرش را در شخصیت‌پردازی‌های قوی داستان، نشان داده است.

کتاب شکلات تلخ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر سیگار شکلاتی را خوانده‌اید و دوست داشتید، بدون شک از مطالعه‌ی شکلات تلخ لذت می‌برید. خواندن کتاب شکلات تلخ برای طرفداران رمان‌های هما پوراصفهانی و نیز رمان‌های ماجراجویانه نیز جذاب است.

جملاتی از کتاب شکلات تلخ

سرم را نزدیک‌تر بردم و از زاویه کنار به انگشت‌های کشیده‌اش نگاه کردم. خیلی هم بد نشده بود ولی هنوز باید سوهان می‌خورد. سرم را عقب کشیدم و باز ماسک را روی بینی‌ام گذاشتم. با صدای پر از نازش گفت:

ــ فریال هنوز با سعیدی؟

دلم می‌خواست بگویم به تو هیچ ربطی ندارد. حیف که نمی‌خواستم خودم را پیش همه خراب کنم. چون تند حرف زدن با یاسمن منجر می‌شد که خبرها به گوش همه برسد. برای همین هم لبخند مکش مرگ مایی تحویلش دادم. می‌دانستم از زیر ماسک فقط چین کنار چشم و بیرون زدن گونه‌هایم را می‌بیند. همزمان گفتم:

ــ آره عزیزم. کی از سعید بهتر؟

می‌دانستم که مثل کفتار منتظر است از زندگی سعید بیرون بروم تا هوار شود سرش. اخلاقش همین بود. تفاله‌های دیگران را جمع می‌کرد. اصلا هم از این کارش نه شرم می‌کرد و نه برایش مهم بود دیگران در موردش چه‌طور قضاوت کنند. پشت چشمی برایم نازک کرد و گفت:

ــ سعید تو رو خیلی دوست داره ولی من خیلی خوب می‌دونم تو هیچ علاقه‌ای به سعید نداری.

رامیلا که همان لحظه با سینی قهوه از آشپزخانه کوچک انتهای سالن بیرون آمده بود در جواب یاسمن گفت:

ــ درستشم همینه یاسمن جان، با کسی بمون که دوستت داره، نه با کسی که دوستش داری.

a_maryam
۱۳۹۸/۰۶/۰۲

من سبک رمان های خانم پور اصفهانی رو نمی پسندم قلم جذابی دارند اما همه شخصیت ها فانتزی هستن همه برنزه و بادی بیلدینگی و خلاصه بهترین و خوشگل ترینن با پول فراوون و بعد بی احترامی هایی که معمولا پسران مغرور داستان هاشون

- بیشتر
fzbijani
۱۳۹۹/۰۲/۰۷

این رمان یک عاشقانه کاملا فارسی! به سبک فیلم های هندی است. عاشقانه ای با سبک داستانی دهه ۵۰-۶۰ که بَزَک امروزی شده است. برای علاقمندان به رمانهای پلیسی عرض کنم که این رمان به هیچ وجه از نظر جنایی قوی

- بیشتر
samane souhani
۱۳۹۹/۰۱/۲۳

اصلا جذب کننده نبود. قلمشون جاهایی جذاب بود ولی واقعا نمیدونم چرا همیشه یه سوژه تکراری باید انتخاب بشه؟ همیشه یه دختر و پسر به طرز عجیبی باید همخونه بشن و اول از هم بدشون بیاد بعد عاشق هم بشن؟ واقعا مخاطب نوجوان

- بیشتر
r.k(Roma :)
۱۳۹۹/۰۵/۰۳

به نظر من وقتتون تلف نکنید ،با واقعیت خیلی سخت مطابقت پیدا میکنه ،تخیلی وآبکی کتاب های بهتری هم برای خوندن هست

sonia
۱۳۹۸/۰۵/۱۸

به معنای تمام کلمه فانتزی بود. اصلا نپسندیدم

M.l
۱۳۹۸/۰۶/۱۲

ب نظر من رمان خوبی بود ولی قلم های خیلی قوی تری رو هم داریم نمونش خانوم پگاه که واقعن واقققعن عالین خانوم دریا دلنواز ،خانوم یاسمین منصوری و خیلی های دیگه که فوق العاده ان و از فانتزی هم

- بیشتر
Rose water
۱۳۹۸/۰۵/۱۸

برای این کتاب پولتون رو حروم نکنید

Narsis Star
۱۳۹۸/۱۲/۱۷

ممنون که کتاب رو در طاقچه بی نهایت قرار دادین این کتاب ادامه سیگار شکلاتی هست و خوب طبیعتا هم قشنگ هستش :) بسیار بسیار دوستش داشتم. خانم پور اصفهانی در ادامه این داستان فکر کنم رمان اسپرسو رو دارن چاپ میکنن

- بیشتر
Atefeh
۱۳۹۸/۰۶/۰۳

شکلات تلخ رمانی بود که من توقع خیلی بالاتر از این هارو داشتم ازش. موضوع رمان پتانسیل این رو داشت که بیشتر روش مانور داده بشه و هیجانات رمان با توجه به موضوع رمان بشدت کم و سطحی ازش عبور

- بیشتر
پریچهر
۱۳۹۸/۱۲/۲۰

میشه لطفا بازم تخفیف بزارییید تو این وضعیت که همه خونه گیر شدیم واقعا به تخفیف شما نیازمندیم😞

ای کاش همه مادر و پدرها یاد می‌گرفتند از همان زمان که بچه‌دار شدند بچه‌اشان را زیر نظر روانشناس بزرگ کنند تا کمتر بیمار تحویل جامعه بدهند. بچه مگر چه‌قدر می‌تواند تاوان عقده‌ها و مشکلات و ندانستن‌های والدین را پس بدهد!
pz
چه‌قدر شهر زیباتر می‌شد اگر مردم یاد می‌گرفتند عشق خودشان را به همدیگر نشان بدهند، بدون ترس... بدون خجالت... بدون فکر کردن به این‌که مردم چه می‌گویند!
کاربر ۱۲۳۱۸۰۲
ــ شکلات تلخ کنار اسپرسو می‌چسبه. در صورتی که پشت سرش یه نخ هم سیگار شکلاتی بکشی، سرطان هم گرفتی دیگه اهمیتی نداره.
Mahboob
سعی کن حتی اگر تلخی، تلخی‌ات مانند شکلات بر جان‌ها خوش بنشنید و همه اطرافیانت طرفدار تلخی‌ات باشند. تلخی‌ات بشود آرام جان‌ها. شیرینی‌ات را در پشت تلخی‌ات پنهان کن. مهربانی و عشق نقطه ضعف است. همیشه حواست را به نقطه ضعف‌هایت جمع کن. دشمن در کمین تو است.
Sama
معتقدم آدم اول باید همسرشو دوست داشته باشه تا بتونه بچه‌ای رو که به دنیا می‌آد توی آرامش بزرگ کنه. وگرنه آوردن بچه بین یه عالمه تنش گناه کبیره‌س!
Gloria
ثانیه‌ها می‌گذرند و جای خود را به دقایق می‌دهند. دقایق می‌گذرند و جای خود را به ساعت‌ها می‌دهند، ساعت‌ها روز می‌شوند، روزها ماه می‌شوند و ماه‌ها سال... به همین سرعت چشم به هم بزنی یک سال از عمرت گذشته و این خودت هستی که تعیین می‌کنی یک سال پر بار را سپری کنی یا یک سالی که چیزی جز ثانیه و دقیقه و ساعت و ماه نداشته باشد.
a_sahar_n
دل زبان نفهم است ولی عقل باید یاد بگیرد او را سر جایش بنشاند. اگر همیشه به خاطر دل به راحتی از خطاها بگذریم کم کم عقل خودش را کنار می‌کشد و همهٔ تصمیمات زندگی احمقانه می‌شود.
a_sahar_n
ــ زندگی یک چمدان است که می‌آوریش بار و بندیل سبک می‌کنی و می‌بریش خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم دست کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم گاه و بیگاه پُر از پنجره‌های خطرم به سَرم می‌زند این مرتبه حتما بپرم گاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منم قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم چمدان دست تو و ترس به چشمان من است این غم‌انگیزترین حالت غمگین شدن است
pz
همین مهم نبودن‌ها باعث شد بتوانم تا این حد در هر چیزی که برایم مهم بود پیشرفت کنم.
فلانی
معتقدم آدم اول باید همسرشو دوست داشته باشه تا بتونه بچه‌ای رو که به دنیا می‌آد توی آرامش بزرگ کنه. وگرنه آوردن بچه بین یه عالمه تنش گناه کبیره‌س!
pz
من فقط یک روزهایی نیاز داشتم یکی باشد... یکی باشد که من را بفهمد. دردم را بفهمد. آرامم کند. با فهمیدنش آرامم کند. هیچ‌وقت نداشتم چنین شخصی را...
ARASTEH
چرا گاهی پدر و مادرا نمی‌خوان بفهمن این همه سخت‌گیری نتیجه معکوس داره. اگه یه ذره فقط از این سخت‌گیری‌هاشون کم می‌کردن وضعم الان این بود؟ این همه تنهایی؟
شقایق خیری
با کسی بمون که دوستت داره، نه با کسی که دوستش داری.
ARASTEH
دو تا دوست هیچی هم که نباشن وظیفه دارن یه وقتایی برای هم مرهم باشن، گوش شنوا باشن، منم آدمم، ربات نیستم که یه برنامه بهم داده باشن و طبق همون برنامه همیشه بگم و بخندم و شاد باشم. یه وقتایی منم کم می‌آرم و نیاز دارم حرف بزنم تا خالی بشم. تو هم به عنوان دوست وظیفه داری بشنوی!
ARASTEH
نه فریال زیاد نیست. حرف‌های تو خیلی سر نخ‌ها به من داد. بهت می‌گم تا خودتم بدونی. بعد از تو حتما باید با پدر و مادرتم صحبت کنم و یه بارم اینا رو برای اونا بگم حتما. ببین دخترم دوران کودکی و نوجوونی حساس‌ترین سنین برای انسان‌هاست. تو هر دوی این سن‌ها رو با درد سپری کردی. با کم توجه‌ای و بی‌مهری از جانب والدین. با درد حقارت! غرورت رو شکستن. اعتماد به نفست رو گرفتن. از طرفی تو رو گرفتن توی مشتشون و هی فشار دادن. هی فشار دادن و فکر کردن دارن به بهت لطف می‌کنن و از بدی‌ها دور نگه‌ت می‌دارن. غافل از این‌که بدتر دارن تو رو هول می‌دن سمت بدی‌ها. اشتباه اکثر پدر و مادرها همینه. فکر می‌کنن هر چی بیشتر کنترل کنن و گیر بدن آینده فرزندشون درخشان‌تر می‌شه. در حالی که بهترین و مؤثرترین چیز برای داشتن یه فرزند سالم اینه که بتونی باهاش دوست باشی. بتونی رفیقش باشی نه مادرش؛ نه پدرش! اشکال از تو نیست فریال. اونا تو رو توی این مسیر هول دادن. تو با اولین شخصی که همه‌جوره بهت محبت کرده اونم بی چشمداشت عشق رو تجربه کردی. این طبیعیه عزیزم.
شقایق خیری
آدم عاشق می‌تواند همان کاری را بکند که دلش می‌خواهد. چرا جلوی خودش را بگیرد؟ هر وقت دلش خواست همسرش را ببوسد. هر وقت دلش خواست در آغوشش بگیرد. هر وقت دلش خواست برایش ناز کند. هر وقت دلش خواست غذا هم در دهانش بگذارد. چه می‌شود مگر؟ چه‌قدر شهر زیباتر می‌شد اگر مردم یاد می‌گرفتند عشق خودشان را به همدیگر نشان بدهند، بدون ترس... بدون خجالت... بدون فکر کردن به این‌که مردم چه می‌گویند!
sevda
ــ چمدان دست تو و ترس به چشمان من است این غم‌انگیزترین حالت غمگین شدن است قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم
FATEMEH
ــ همه شهر مهیاست مبادا که تو را آتش معرکه بالاست مبادا که تو را این جماعت همه گرگند مبادا که تو را پی یک شام بزرگند مبادا که تو را دانه و دام زیاد است مبادا که تو را مرد بد نام زیاد است مبادا که تو را پشت دیوار نشسته‌اند مبادا که تو را نا نجیبان همه هستند مبادا که تو را تا مبادا که تو را باز مبادا که تو را پرده بر پنجره انداز مبادا که تو را
FATEMEH
چه‌قدر دلم برای هیاهوی شهرم تنگ شده بود.
نیکو
اشتباه اکثر پدر و مادرها همینه. فکر می‌کنن هر چی بیشتر کنترل کنن و گیر بدن آینده فرزندشون درخشان‌تر می‌شه. در حالی که بهترین و مؤثرترین چیز برای داشتن یه فرزند سالم اینه که بتونی باهاش دوست باشی. بتونی رفیقش باشی نه مادرش؛ نه پدرش!
mohammad@samet60

حجم

۶۹۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۶۴ صفحه

حجم

۶۹۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۶۴ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان