کتاب استایل
معرفی کتاب استایل
کتاب استایل اثر مشترک هما پوراصفهانی و دنیا منصوری است. استایل داستان زندگی دختری به نام روژین است که بعد از شکست در کار طراحیاش در ایران، برای عوض کردن آب و هوا به استانبول سفر میکند و در آنجا درگیر ماجراهایی میشود.
درباره کتاب استایل
استایل، داستان زندگی دختری به نام روژین است که در کار طراحی لباس است. شاید بهترین اسمی که میشد برای نوشتن زندگی این طراح انتخاب کرد، همین استایل باشد. هرچند با جلوتر رفتن داستان میتوانیم متوجه دلیل انتخاب شویم.
روژین در ایران به عنوان یک طراح لباس موفق کار میکند. اما موفقیت او هم چندان طول نمیکشد. شکست در انتظار روژین است. شکستی که او را به فکر مهاجرت میاندازد. روژین پیش خودش فکر میکند بهترین جایی که میتواند برای مسافرت انتخاب کند، استانبول است. مادر روژین در استانبول زندگی میکند و سفری به استانبول میتواند حال و هوای او را تغییر دهد. اما همه چیز به طرز عجیبی قرار است تغییر کند. زندگی روژین، کارش و ...
روژین به استانبول میرسد و آنجا استخدام میشود. کار جدید مدتی ذهن او را از درگیریهای قبلی که داشت رها میکند. یکی از اعضای گروه جدید همکاران روژین که در همان فرودگاه با آنها برخورد کرده بود، پسری به نام بهراد بهداد است. بهراد همان ابتدای کار مشکلات زیادی برای روژین درست میکند. آنها رابطه پر از تنش و مشکل با همدیگر دارند اما کمکم، دوستی میانشان عمیق میشود. بهراد به بهترین دوست روژین تبدیل میشود و ماجراهای بعدی رقم میخورد...
چرا باید کتاب استایل را بخوانیم؟
استایل یکی از نمونههای خوب رمانهای ایرانی است. رمانهایی ساده و خوشخوان که با ماجراهای عجیبی گره میخورند و داستانی پر از ماجرا رقم میزنند. برای تمام افرادی که به طور حرفهای رمانهای ایرانی را دنبال میکنند و از خواندن داستانهای عاشقانه لذت میبرند، این اثر لذت بخش و خواندنی است. استایل ترکیبی از داستان عاشقانه، آرزوها و اهداف و مسیر رسیدن به آنها است. پایان کتاب، حتما شما را هم غافلگیر میکند.
کتاب استایل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر رمانهای هما پوراصفهانی را دوست داشتهاید، خودتان را به خواندن این اثر و لذتی عمیق مهمان کنید. استایل برای دوستداران رمانهای ایرانی عاشقانه هم اثری جذاب و خواندنی است.
درباره هما پوراصفهانی
هما پور اصفهانی، یکی از رماننویسان جوان ایرانی است که آثارش در بین خوانندگان جوان و دوستداران رمان و ادبیات داستانی، جای خود را باز کرده است. هما پور اصفهانی ۱۲ اسفند ۱۳۶۹ در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشته روانشناسی تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد و همیشه میتوان تلفیق روانشناسی را با آثارش دید. او از ده سالگی به نوشتن روی آورد و ابتدا داستانهایش را در فضای مجازی منتشر میکرد. او بخشی از موفقیتش را مدیون انتشار آثارش در فضای مجازی و جلب مخاطب است. اما دلیل دیگر را باید سادگی قلم او و قدرتش در داستان پردازی بدانیم. از میان آثار او میتوان به قرار نبود، استایل، شکلات تلخ، اوراکل و توسکا اشاره کرد.
بخشی از کتاب استایل
لحنش پر بود از تلخی و تلخی اش به کام من هم سرازیر شد:
- تو که چشم نداشتی هیچ کدومشون رو ببینی! چی شده حالا دلتنگ شدی؟
اخم کردم. من به هیچ بنی بشری اجازه نمیدادم با این لحن با من حرف بزند. حتی امیر! نباید ناراحتی اش را اینطور تخلیه میکرد. نباید به خودش اجازه میداد از هر ترفندی برای مجاب کردنم استفاده کند. با کمی چاشنی خشونت گفتم:
- بس کن امیر حسین! من دارم میرم. تا چند ماه آینده هم نیستم. اصلاً شاید حق با تو باشه و دیگه نخوام بیام. میخوام نفس بکشم! میخوام راحت باشم. این حق رو هم دارم. به هیچکس هم اجازه دخالت توی زندگیم رو نمیدم. من کارایی که به عهدهام بوده رو سپردم به شراره. تا چند ماهی لنگ نمیمونین، اما اگه برنگشتم ...
وسط نطق غرایم داد کشید:
- د تمومش کن دیگه! تو بی جا میکنی بر نگردی. هم آدرس مامانت رو دارم، هم خاله ت رو. میآم خِر کشت میکنم برت میگردونم.
همیشه از بحث فراری بودم. فرار از این که بحث کنم و طرف مقابل بر سرم فریاد بکشد. ترجیح میدادم علاج پیش از واقعه کنم.
- بیش تر از این نمیخوام حرف بزنم. تمومش کن دیگه امیر حسین!
خودش خیلی خب میدانست حال و روزم را. برای همین هم نفس عمیقی کشید و با صدایی که نسبت به لحظات قبل به میزان قابل توجهی ملایم شده بود گفت:
- حداقل بذار بیام فرودگاه.
تاکسی زرد رنگ را جلوی در میدیدم. خیلی وقت بود منتظر نگهش داشته بودم. داشت دیرم میشد. کلافه و عجول توی گوشی گفتم:
- نیازی نمیبینم، فقط ... مواظب خودت باش. خداحافظ.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۲۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۲۰ صفحه
نظرات کاربران
ایشون عمده خوانندههاشون نوجوانهاست وگرنه برای ماهایی که اولین رمانهامون رمانهای م.مودب پور و رحیمی بود که یواشکی توی مدرسه میخوندیم اصلا جالب و پرکشش به نظر نمیان. اصولا رمانهایی که توصیفهای بیخودی، کلکلهای بی معنی و وای من چه
ادبیات نویسنده شبیه به ادبیات داستان های خاکبرسریه 😂😂😂
وقتی پرفروشترین کتابهامون چنین آشغالهاییاند، شما دنبال دلیل و تحلیل برای بدبختی و شرایط حال حاضر مملکت میگردید؟
یه نسخه بسیار ضعیف از رمان زیتون، کاملا مشخص هست که ایده از این رمان گرفته شده، اما با تغییر لوکیشن (به جای اینکه شخصیت داستان از ترکیه بیاد ایران، از ایران میره ترکیه) یا تغییر در مشکلات خانوادگی (در
راستش فقط هشت صفحه از کتاب رو تونستم بخونم . هیچگونه کششی نداشت . معلوم بود از اون عاشقانه های آبکی هست . توضیح و تصویر سازی های خیلی بی معنی و اضافه ای داشت که اصلا وجودش لازم نبود
یکی از بی محتوا ترین کتابایی که اخیرا دیدم.
خیلی کتاب ضعیفی بود و واقعا انتظار بیشتری داشتم شروع کتاب خوب بود ولی از نیمه ها داستان بنوعی ابکی میشد و اخر کتاب دقیقا شبیه فیلمهای هندی بود ..
کپی بسیار ضعیفی از کتاب زیتون (الناز پاکپور)بود👎🏻 زیتون کجا و این کتاب کجا تو این ٧-٨ ساله که زیتون نوشته شده خیلی ها خواستن همون فضاسازی رو انجام بدن اما نتونستن زیتون واقعا عالی بود
من قبلا تو مجازی اولاشو خونده بودم خیلی کنجکاو شدم خدایی اولاش قشنگه و پر از چیزای باحال و رازای سر به مهر و کلی اطلاعات جدید از صنعت مد و مدلینگه و شخصیت خودساخته و محکم داستان جذابیت خاصی
خیلی رمان ابکی و مسخره ای بود