دانلود و خرید کتاب تقاص (جلد دوم) هما پوراصفهانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب تقاص (جلد دوم) اثر هما پوراصفهانی

کتاب تقاص (جلد دوم)

انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۲.۹از ۱۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تقاص (جلد دوم)

کتاب تقاص (جلد دوم) نوشتهٔ هما پوراصفهانی است و نشر سخن آن را منتشر کرده است. تقاص داستانی عاشقانه و عبرت‌انگیز است. این کتاب جلد دوم از این رمان دوجلدی است.

درباره کتاب تقاص (جلد دوم)

تقاص پس‌دادن حق هیچ کس نیست. افسوس که همیشه زود دیر می‌شود. افسوس که اعتماد‌ها زود در هم می‌شکنند. افسوس که دروغ‌ها همواره با ماست. در داستان تقاص از سوی راوی می‌خوانیم که «سال‌ها پیش، وقتی هنوز چشم به دنیا باز نکرده بودم، حوادثی رخ داد که تأثیرش را مستقیم روی زندگی من و تو گذاشت. شاید هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کرد عشقی آتشین در گذشته باعث عشق آتشین دیگری در آینده شود. اما به خاطر زهری که گذشتگان از عشق چشیدند، عشق ما هم باید طعم زهر به خودش می‌گرفت.

باید تقاص پس بدهیم، هم من هم تو. تقاص گناهی که نکردیم! تو به من استواری را یاد بده! من شکننده‌ام، من از جنس بلورم، من لطیفم، نگذار بشکنم. برای شکستنم زود است! دستم را بگیر، تنهایم نگذار، نگذار این تقاص بی‌رحمانه روحمان را به کشتن بدهد. نگذار... بگذار این زنجیره‌ٔ گسسته را من و تو پیوند بزنیم. بگذار این کینه‌ها را از بین ببریم. بیا با هم باشیم که تو از منی و من از تو. تو نیمه‌ٔ دیگر وجود من هستی. کسی هستی که قبل از دیدنت می‌شناختمت. حست می‌کردم! با من بمان. این تقاص حق من و تو نیست! هیچ‌وقت باور نمی‌کنم که بلور وجودت شکسته باشد. همان خرده‌شیشه‌ای که بقیه می‌گویند، تو نداری. نه نداری! من هم ندارم. نمی‌خواهم باور کنم که تو وسیله‌ای شدی برای تقاص پس گرفتن. نگو که خودم را گول می‌زنم! شاید تو خودت خواستی، شاید هم نه! شاید فولاد آب‌دیده شدی زیر بار غم این عشق.

بین دو راهی و تردید گیر افتاده‌ام. بین مرد بودن و نامرد بودن تو! کمکم کن. این راه که می‌روی به ترکستان است. شاید هم نه، قسمت است. هر چه که هست من خود را دست تو می‌سپارم. تو برو و مرا بکش به هر سو که دوست داری. من را با قسمتم پیوند بزن و خودت را با... .»

خواندن کتاب تقاص (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تقاص (جلد دوم)

«صبح با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم. ساعت پنج و نیم بود. باربد گفته بود برای ساعت شش بیدارش کنم، با رخوت و سستی از جا بلند شدم و بعد از شستن دست و صورتم به آشپزخانه رفتم. باز دوباره عزا گرفتم! چطور می‌توانستم صبحانهٔ باربد را درست کنم؟ روز قبل مشکلم را به مامان گفته بودم و او کمی کار در حدی که این‌طور بدبخت نشوم به من یاد داده بود اما حس می‌کردم باز هم کفاف نمی‌دهد. همین‌طور که مانده بودم دقیقاً باید چه‌کار کنم، چشمم به چای‌ساز افتاد و گل از گلم شکفت! کار با چای‌ساز را خوب بلد بودم، سریع زدمش به برق و داخلش آب و چای ریختم. کار زیاد سختی هم نبود. پارچ آب‌میوه را هم روی میز گذاشتم. شیرقهوه را که آماده کردم برای صدا زدن باربد به اتاق رفتم. باربد نق می‌زد و بیدار نمی‌شد. با کلی قربان‌صدقه بیدار شد و با اخم‌های درهم به دستشویی رفت. تازه آن لحظه بود که متوجه شدم باربد صبح‌ها بداخلاق است. برایش چای ریختم و منتظر شدم تا از دستشویی بیرون بیاید. با خارج شدنش هر دو در سکوت صبحانه‌مان را خوردیم. سعی می‌کردم سکوت را حفظ کنم که بدخلقی نکند. باید همه تلاشم را می‌کردم که آرامش زندگی‌ام را حفظ کنم. بعد از خوردن صبحانه، سریع لباس عوض کردیم. یک دست لباس اسپرت با کفش‌های راحت پوشیدم که معذب نباشم. آرایش هم نکردم. باربد ساک‌ها را داخل ماشین گذاشت. ساعت شش و نیم بود که راه افتادیم. در طول راه باز هم هر دو سکوت کرده بودیم. اخم‌های باربد هنوز هم درهم بود و نشان می‌داد که فعلاً نمی‌شود حرف بزنم، کمی خودم را با ضبط ماشین سرگرم کردم تا مسیر برایم زودتر بگذرد و حوصله‌ام سر نرود. خنده‌ام گرفته بود. مثلاً داشتیم می‌رفتیم ماه‌عسل!»


نظرات کاربران

Faezeh
۱۴۰۲/۰۵/۲۵

خیلی سال پیش این رمان و خوندم و یادمه چقدر اون موقع ها سر این رمان گریه کردم( پایان تلخی نداره)، اگه یه رمان ایرانی میخواید که بُعدِ عاشقانش خیلی پرشور باشه این رمان شاید گزینه ی مناسبی باشه، البته

- بیشتر
کاربر ۵۰۷۳۴۴۲
۱۴۰۲/۰۵/۰۹

جالب نیست

tala
۱۴۰۲/۱۱/۰۷

خانم پور اصفهانی عالی

mobina
۱۴۰۲/۰۸/۲۴

خاصیت رمان های خانم پور اصفهانی همینه. چیزی اضافه نمیکنه، شاهد ادبیات عجیب و شگفت انگیزی نیستیم و یه اثر کاملا معمولی رو داریم اما حال خوب کنه😭😂 ینی هروقت حالم خوب نیست پناه میارم به رمان های ایشون و

- بیشتر
سُــــــــلاله☕
۱۴۰۲/۰۵/۱۰

در یک کلام محشررررر🫠😍❤️❤️❤️❤️

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۸۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۸۲ صفحه

حجم

۳۸۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۸۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان