دانلود و خرید کتاب خردپیشه‌ای پارسا؛ نگاره‌هایی درباره‌ی علامه طباطبایی سعید دژفر
تصویر جلد کتاب خردپیشه‌ای پارسا؛ نگاره‌هایی درباره‌ی علامه طباطبایی

کتاب خردپیشه‌ای پارسا؛ نگاره‌هایی درباره‌ی علامه طباطبایی

معرفی کتاب خردپیشه‌ای پارسا؛ نگاره‌هایی درباره‌ی علامه طباطبایی

جوانی فصل الگوگیری و قهرمان خواهی است و جوان به دنبال پیدا کردن این گمشده است. او خود را با شخصیت‌های مشهور و محبوب مقایسه می‌کند و با تحسین و تمجید از آنان، تلاش می‌کند تا مانند مفاخر رشد کند و به رنگ ایشان درآید. این فرصت، فصلی برای پیوند جوان با الگوهای الهی است تا نیاز این نسل در شناخت تفکر اصیل و دوری از بی هویتی فرهنگ مادی برآورده شود. مجموعه «پیشگامان دانش و فضیلت» سعی دارد قطعات کوتاهی از اندیشه و زندگی بزرگان دین را با پرداختی نو روایت کرده و بخشی از نیاز موجود در این زمینه را برآورده سازد. «خردپیشه‌ای پارسا» نگاره‌هایی درباره زندگانی «علامه طباطبایی» است.
هُـــو
۱۳۹۸/۰۸/۲۴

سالروز رحلت عالم عامل علامه طباطبایی (افاض الله من برکات علومه) تسلیت اگه میتونین شادی روحشون یه حمد با سه توحید قرائت فرمائید

یا حیّ
۱۳۹۹/۰۲/۲۲

خوب بود ولی مطالبش کم بود

Mohsen Rahmani
۱۴۰۳/۰۱/۰۲

علامه طباطبایی بزرگترین مفسر قرآن ویه دانشمند محقق، هستن که آشنایی با این شخصیت برای علاقمندان به مشاهیر جهان اسلام لازمه

جوانی فصل الگوگیری و قهرمان‌خواهی است و جوان در پی یافتن این گمشده است. او خود را با شخصیت‌های مورد پسند مقایسه می‌کند و با تحسین و تمجید آنان، تلاش می‌کند همسان مفاخر رشد یابد و به رنگ ایشان درآید. این فرصت، فصل پیوند جوان با الگوهای الهی است تا خواست این نسل در شناخت تفکر اصیل وحیانی و دوری از بی‌هویتی فرهنگ مادی برآورده شود.
هُـــو
آن چشم‌های قشنگ را در عمرش ندیده بود. لا إله إلا أنت... در جادوی نگاهش، برق شهوت نبود، زلال پاکی و محبت بود. سرش را انداخت پایین. سُبحانکَ... انگار آن چشم‌های زیبا التماسش می‌کردند. اِنی کُنتُ... این‌بار از سمت چپش آمد. آن اندام زیبا و بلورین را هیچ پیکرتراشی نمی‌توانست بسازد. دوباره سرش را برگرداند. نه! چشم‌هایش اشتباه نمی‌کردند. هیچ یک از نشانه‌های زنان دنیایی را نداشت، اما... کُنتُ مِنَ الظّالِمین... سفارش استاد یادش آمد: «اگر در میان اذکارتان چیزهایی از غیب دیدید، توجه نکنید...».
هُـــو
اشک، قطره‌قطره از گوشهٔ چشم‌ها می‌ریخت روی صورتش. خوشحال بود که بعد از سال‌ها بالاخره به آرزویش رسیده، آمده اینجا که همه چیز برای تحصیل علم فراهم است؛ اما از یک طرف هم سرگردان است که حالا درس کدام استاد برود؟ با کدام‌یک از طلبه‌ها هم‌مباحثه بشود؟ و... . از مولا می‌خواست راهنمایی‌اش کنند. از در مدرسه وارد شد. - آقا سیدمحمدحسین! - بله آقاجان! دستش را گذاشت سر شانه‌اش: - فرزندم، دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان، آخرت هم می‌خواهی نماز شب بخوان. از اقوامش بود میرزا علی آقای قاضی. امیرالمؤمنین فرستاده بودندش. تا آخر عمرش می‌گفت: ما هرچه داریم، از مرحوم قاضی داریم.
هُـــو

حجم

۶۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۶۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان