کتاب روحانیت و دولت مدرن
معرفی کتاب روحانیت و دولت مدرن
کتاب روحانیت و دولت مدرن نوشتۀ عبدالوهاب فراتی است. این کتاب را انتشارات کانون اندیشه جوان منتشر کرده است.
درباره کتاب روحانیت و دولت مدرن
کتاب روحانیت و دولت مدرن در زمینۀ جامعهشناسی سیاسی نهاد متولی دین یعنی روحانیت است. نویسنده در این اثر از یک سو درصدد بیان نگرشهای متنوع درونی روحانیت به بافت کلی دولت و نیز در مقام تحلیل مهمترین تفسیر و موضع برخی عالمان دینی در قبال دولت مدرن بهویژه تجربۀ آن در ایران معاصر از سوی دیگر است. نگاهی گذرا بر آثار و آرای جناب آقای دکتر فراتی نشان میدهد زمینۀ مطالعاتی ایشان فراتر از جامعهشناسی روحانیت است؛ بااینهمه به دلیل اهمیتی که این موضوع در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی یافته، چند سالی است که بر این حوزه تمرکز بیشتری یافته و تاکنون نیز آثار ارزشمندی در این باره به تألیف درآورده است.
خواندن کتاب روحانیت و دولت مدرن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مباحث جامعهشناسی میتوانند از مخاطبان این کتاب باشند.
بخشی از کتاب روحانیت و دولت مدرن
«تقریر موضوع
دولت یکی از مفاهیم بنیادین علم سیاست است که بیش از هر مفهـوم دیگری به قدیم و جدید تقسیم شده است. بدون تردید، تعریفهای متداولی که امروزه از دولت وجود دارد و آن را به کاربرد انحصاری زور یا قدرت مشروع یا «بالاترین ارادهای که سایر ارادهها باید در مسیر او قرار گیرند» تعریف میکنند قادر به چنین تمایزی نیستند و میتوانند شامل دولت قدیم و جدید و حتی دولت دینی و غیردینی شوند. دولتهای جدید شکل نسبتاً تازهای بهشمار میروند و از پیدایش آنها بیش از دویست سال نمیگذرد. دولت قدیم گروه انسانی سازمانیافتهای است که ضروریات زندگی را در اختیار دارد و میتواند نیازهای خود را برآورده سازد. اعضای اجتماع، یک کل شمرده میشوند و دارای خودمختاری شخصی نیستند؛ شهروند دولت قدیم، بیرون از جماعت هستی خاصی ندارد و به همین دلیل همواره عضو دولت بهشمار میرود و بهوسیله آن هویت مییابد. این در حالی است که در دولتهای جدید، دولت تنها بخشی از جامعۀ سیاسی را دربرمیگیرد و بخش دیگر را به جامعه واگذار میکند. این تفاوت در مفهوم قدیم و جدید دولت، همواره این پرسش را فراروی اندیشۀ دینی در دورۀ معاصر قرار داده است که اساساً آیا نظریۀ دولت در اندیشه و فقه سیاسی اسلام وارد شده است یا نه؟ این پرسش از آنجا اهمیت یافته است که نفس واژه «دولت» در متون فقهی و روایی ما کمتر بهکاررفته و معمولاً از آنچه بر تصدی امور جامعه اسلامی دلالت میکند.
در ذیل هفت اصطلاح فقهی و کلامی مطرح نموده است این عناوین عبارتاند از:
حاکم، امام، فقیه، سلطان، ناظر، نایب الغیبه، والی.
این عناوین که بسیار در متون فقهی و روایی شیعه بهکاررفتهاند بیش از آنکه به مفهوم جدید دولت اشاره داشته باشند، جملگی بر معنای قدیم آن دلالت دارند؛ برای نمونه واژۀ «حاکم» که در ادبیات فقهی همراه با پسوند شرع و «مسلمین» به کار میرود به معنای کسی است که حق منعکردن در اختیار او است و او میتواند مانع ستم کسی بر دیگری باشد.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۹ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۹ صفحه