دانلود و خرید کتاب ارتفاع استیون کینگ ترجمه سعید دوج

معرفی کتاب ارتفاع

«ارتفاع» یک اثر هیجان‌انگیز دیگر از سلطان ژانر وحشت، استیفن (استیون) کینگ است. این نویسنده آمریکایی تاکنون بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونه‌های وحشت، خیالپردازی و پسارستاخیزی خلق کرده است. بسیاری از رمان‌های او به فیلم تبدیل شده‌اند که معروفترین آنها درخشش به کارگردانی استنلی کوبریک، رهایی از شائوشنگ و مسیر سبز هر دو ساخته فرانک دارابونت هستند.

در رمان شگفت‌انگیز، شیرین، آرام و مالیخولیایی «ارتفاع» استیفن کینگ با تاروپودی از وهم می‌گوید که چگونه شرایطی عجیب می‌تواند افراد را به هم نزدیک کند.

اسکات کری ظاهرا دچار یک بیماری شده‌است. ظاهر او تغییری نکرده اما وزنش مدام در حال کم شدن است. یک چیز عجیب و غریب هم درباره بدن او وجود دارد، وزن او بی لباس و با لباس یکسان است. اسکات نگران این موضوع می‌شود و با دکتری مشورت می‌کند. از سویی دیگر او با دو زن همسایه خود که سگ‌هایشان روی چمن جلوی خانه او خرابکاری می‌کنند، اختلاف دارد، این دو زن می‌خواهند رستورانی راه بیاندازند و مردم مخالف‌ آنها هستند؛ اما اسکات علی‌رغم اختلافش با آنها تصمیم می‌گیرد کمکشان کند. در این میان وزن اسکات پیوسته کمتر و کمتر می‌شود و اتفاقی عجیب و باورنکردنی برایش می‌افتد:

«وقتی اسکات از خرید شیرینی برگشت، شروع به قدم زدن به سمت ورودی خانه کرد، بعد به سمت درخت نارون قرمز در حیاط جلوی خانه‌اش تغییرجهت داد. رنگ برگ‌ها تغییر کرده بودند، اما به لطف پاییزِ گرم هنوز بیشترشان مؤدبانه روی درخت در حال خش خش کردن بودند. پایین ترین شاخهٔ درخت شش فوت بالای سرش قرار داشت، و ظاهرش دعوت کننده به نظر می‌رسید. او کیسهٔ شیرینی را انداخت، دستانش را بلند کرد، زانوهایش را خم کرد، و پرید. او به سادگی شاخهٔ درخت را گرفت، کاری که یک سال قبل حتی نزدیک به انجام دادنش هم نمی‌شد. ماهیچه‌هایش هیچ از بین نرفته بودند؛ آن‌ها هنوز فکر می‌کردند می‌توانند مردی که وزنش ۲۴۰ پوند بود راتحمل کنند.»

داستان استیفن کینگ داستانی فلسفی، آموزنده و انتقادی است که هم اجتماع را نقد می‌کند و هم مارا به تفکر وامی‌دارد. داستانی برای تعالی‌بخشیدن به روح با ترویج فرهنگ مدارا، درک کردن و بخشش.

معرفی نویسنده
عکس استیون کینگ
استیون کینگ
آمریکایی | تولد ۱۹۴۷

استیون کینگ در ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷ در پورتلند واقع در ایالات متحده‌ی آمریکا متولد شد. او فرزند دوم «نلی روث و دونالد پیتزبری کینگ» بود و یک برادر بزرگ‌تر از خودش داشت. زمانی که استیون خردسال بود، پدر و مادرش از هم جدا شدند. استیون و برادر بزرگ‌ترش که دیوید نام داشت در خانه‌ی مادرشان بزرگ شدند.

رامین
۱۳۹۸/۰۴/۱۴

اشاره نویسنده به کاهش وزن هر روزه تا زمان صفر شدن وزن به نوعی اشاره به نزدیک شدن هر روزه به سمت مرگه و پایان زندگی. قهرمان این داستان به نوعی از این روند که همه ازش غافل هستند خودآگاهه

- بیشتر
_echo_
۱۳۹۸/۰۹/۲۲

✺با نظر بقیه موافقم که کتاب زیاد ترسناکی نبود ولی درنظر بگیرید که همیشه قرار نیست کتاب یا فیلم اسلشر، قاتل زنجیره ای، روح،جن و… باشه!! این هم یه نوع ترس دیگه ست(یه چیزی شبیه ترس روانشناسی) یکم فکر کردن دربارش

- بیشتر
کاوه
۱۳۹۸/۰۳/۲۹

داستانی آرام با ترسی درونی همراه با اشتیاق رسیدن به لحظه صفر.

لئون
۱۳۹۸/۰۶/۲۹

نویسنده مورد علاقم استیون کینگ هست و عاشقشم. ولی خدایی چی بود این؟؟!!! مزخرف بود! فرض میکنم اصن هیچوقت این کتاب رو نخوندم!

i._.shayan
۱۳۹۸/۱۲/۲۱

این کتاب عمیقا نااُمید کننده بود از اولش که منتظرم بودم بالاخره به‌جای ترسناکش برسه یا حداقل به جایی که آدم مور مور بشه ولی هیچی و بعد به عنوان یه کتاب غیر ترسناک نگاهش کردم و بازم با آدمای تک بعدی

- بیشتر
Katayoon Farahmand
۱۳۹۸/۰۴/۰۲

شاید نویسنده ی عالی باشه ولی با این ترجمه اصلا نمیشه چیزی فهمید حوصلم سر رفت یکی از دره یکی از دیوار لطفا اگه ترجمه دیگه ای هم هست بگذارید شاید سر در آوردم.ممنون

parisa.sbr
۱۳۹۸/۱۰/۲۴

قشنگ بود ولی ترسناک اصلاااااااا

maryam68
۱۳۹۸/۰۵/۲۷

رمان های استیفن کینگ فوق العاده هستن. کاملا فضای هالیوودی در داستانهاش مشخصه و احساس میکنی داری یه فیلم سینمایی وحشتناک میبینی. اگر بتونین به زبان اصلی بخونین که لذتش دوچندان هست. چون سانسور زیاد داره. مشتاقم اینو بخونم 👍

vahid
۱۳۹۸/۰۵/۰۱

با درود، کتاب ارتفاع از جمله داستانهایی ست که خواننده از همراهی اش احساس خستگی وکلافگی نخواهد کرد،بحث افراد همجنسگرا (زنان همجنس خواه در متن امده)در داستان از مسائلی بوده که با توجه به شرایط روز جامعه امریکایی ،اقای کینگ

- بیشتر
Nino
۱۳۹۸/۰۴/۱۸

ژانر وحشت؟!؟!🙄اصلا و ابدا ربطی به این ژانر نداره!یه کتاب خیلی معمولی با ترجمه ای نه چندان خوب!اگه وقت اضافه دارید مطالعه اش کنید!

چرا در مورد چیزی که نمی‌توانی تغییر بدهی احساس بد داشته باشی؟ چرا با آغوش باز نپذیری‌اش؟
Shirin Rassam
اسکات باید اقرار می‌کرد که سگ‌ها خودشان را از خوب خیابان کنارنگه می‌داشتند.
Katayoon Farahmand
«نوشته شده با سبک خاص استفن کینگ، پیچیده درابهام با برند خاص خود، سوسوی یک افسانه پریانی جدید است که می‌خواهد با وجود تفاوت‌هایمان رو به بالاحرکت کنیم. موجز. جادویی. بهنگام. جذاب تا لحظه پایان». Booklist, STARRED review
کاوه
عقربه‌های روی یک ساعت، شماره‌ها بر روی ترازوی حمام، آیا اینها تنها راه‌هایی نبودند برای اندازه‌گیری‌ی نیروهای ناملموس که تأثیر ملموس داشتند؟ آیا اینها یک اقدام ضعیف برای درست کردن حصاری فراتر از آنچه مردم واقعیت می‌دانندش، نبود؟
کپتین ایمان
«در این رمان شگفت‌انگیز، شیرین، آرام و مالیخولیایی کوتاه، استفن کینگ با تار وپودی از وهم می‌گوید که چگونه شرایطی عجیب می‌تواند افراد را به هم نزدیک کند... داستان ظریف کینگ پیشنهادی مناسب برای طرفداران خواندن درباره شهرهای کوچک، سحر و جادو، لذت و چالش انجام کارهای درست است». Publishers Weekly, STARRED review
کاوه
«داستانی همچون یک زمزمه زیبا. اسکات راهی به‌یادماندنی و بسیار زیبا برای رخت بربستن از شهری پیدا می‌کند که خود او آن را تبدیل به جای بهتری از قبل کرده بود». Kirkus Reviews, STARRED review
کاوه
و شب دوباره تاریک بود. جایی خیلی بالاتر از آنها، اسکات کَری به اوج گرفتن ادامه می‌داد، بالاتر از نیروی جاذبهٔ فانی زمین رو به سوی ستاره‌ها.
نون صات
ممکن است دکتر باب فکر کند این دیوانگی‌ست، اما اسکات فکر کرد این عکس العمل عقلی سلیم است. چرا در مورد چیزی که نمی‌توانی تغییر بدهی احساس بد داشته باشی؟ چرا با آغوش باز نپذیری‌اش؟
odika
چرا در مورد چیزی که نمی‌توانی تغییر بدهی احساس بد داشته باشی؟ چرا با آغوش باز نپذیری‌اش؟
HeliOs
چرا در مورد چیزی که نمی‌توانی تغییر بدهی احساس بد داشته باشی؟ چرا با آغوش باز نپذیری‌اش؟
mimbaran

حجم

۱۰۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۶ صفحه

حجم

۱۰۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۶ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
تومان