دانلود و خرید کتاب دختر کشیش جورج اورول ترجمه مهدی افشار
تصویر جلد کتاب دختر کشیش

کتاب دختر کشیش

نویسنده:جورج اورول
انتشارات:انتشارات جامی
امتیاز:
۳.۸از ۲۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دختر کشیش

اریک آرتور بلر با نام مستعار جرج اورول (۱۹۰۳-۱۹۵۰)، نویسنده انگلیسی است.

او را بیش‌تر برای دو رمان مشهورش، «مزرعه حیوانات» و «۱۹۸۴»، می‌شناسند.

«دختر کشیش»، داستانی انتقادی است با دنیایی متفاوت و نگارشی ساده‌تر از هر چیز که اورول تاکنون نوشته است.

شخصیت اصلی داستان، دوروتی (دختر کشیش) است که در محیطی خشک، یعنی خانه پدرش (کشیش)، زندگی می‌کند.

دوروتی دختری است که از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجرگرایانه پدرش بزرگ شده است. هر چند دوروتی تا حدودی روحیه‌ای منحصر به فرد دارد.

دختر کشیش، نماینده مسیحیتی پیش پا افتاده و متعصب است. وضعیتی که کشیش برای دخترش ایجاد کرده و مشکلاتی که دوروتی با آنها دست و پنجه نرم می‌کند (مانند بدهی‌ها و فقر)، ذهنیت اصلی داستان است و دوروتی تا قبل از فراموشی و زندگی عادیش تنها به همین مسائل فکر می‌کند.

در بخشی از داستان، دوروتی فراموشی می‌گیرد و به دنیایی جدید پا می‌گذارد؛ دنیایی که کاملاً متفاوت از دنیای گذشته است و او تنها و درمانده از پس آن بر می‌آید.

دوروتی در داستان دچار کشمکش‌های ذهنی در ارتباط با مذهب، فقر، پدرش، کلیسا و ... می‌شود.

در فصلی از کتاب، شاهد گفت وگوهای نیم خطی و کوتاهی از شخصیت‌های بی‌خانمان داستان هستیم که دوروتی نیز جز آنهاست.

تجربه دوروتی از زندگی و کار کردن با کارگران فصلی لندن و خوشه چینی، آس و پاسی او و دوستان نیمه‌راهش و شعرهای تلخی که خوشه‌چینان در هنگام کار می‌خواندند، ایمان دوروتی را نسبت به عقاید مذهبی پدرش سست کرد و او دریافت که دیگر ایمانی مانند گذشته ندارد.

دوروتی، پدرش را به موجود عظیم و دیو صفتی تشبیه می‌کند که مادرش (آن پری کوچک زیبا رو) را تصاحب می‌کند.

این تنفر او منجر به گریز از مردها می‌شود و هرگز ازدواج نمی‌کند.

معرفی نویسنده
عکس جورج اورول
جورج اورول
انگلیسی | تولد ۱۹۰۳ - درگذشت ۱۹۵۰

جورج اورول داستان‌نویس، روزنامه‌نگار، منتقد ادبی و شاعر انگلیسی است که غالباً با دو رمان معروف و پرفروش «مزرعه‌ی حیوانات» و «1984» شناخته می‌شود. اورول را می‌توان موفق‌ترین نویسنده‌ی انگلیسی‌زبان قرن بیستم دانست که آثار او علاوه‌بر ارزشمندی در نگاه مخاطبان قرن جدید، به ابزار آموزش «چگونه نوشتن» برای نویسندگان امروز نیز بدل شده است.

mina3062
۱۳۹۸/۱۰/۰۶

من ۵ ستاره به کتاب میدم چون بنظرم عالی بود اواخر داستان تحت تاثیر صداقت دوروتی قرار گرفتم مخصوصا اونجاش که میگفت من ایمانم از دست داده ام . آقای واربرتون میپرسه چه چیز را ؟ دورتی : ایمانم را

- بیشتر
Amestra
۱۳۹۸/۱۰/۰۴

ترجمه و ویراستاری ضعیفی داشت . در مورد خود کتاب هم بگم که خیلی جاها زیادی به جزییات پرداخته شده که یخورده خسته کننده میشه ولی اگه بتونین تا صفحه ۲۰۰ کتاب رو بخونید خوندن بقیش جذاب تر و لذت

- بیشتر
Najmeh Star
۱۳۹۷/۰۷/۱۲

یک کتاب متفاوت،یک موضوع متفاوت اصلا فکرشم نمیکردم که آخرش اونطور تموم بشه،به نظرم درس های کوچکی دربین داستان داره که باید به اونا توجه بشه دراین کتاب نباید منتظر یک پایان خاص باشید و به نظر این موضوع باعث طبیعی بودن

- بیشتر
کاربر ۱۳۸۲۸۹۴
۱۳۹۹/۱۰/۲۱

باتوجه به اینکه کتاب جورج اوروله یه کتاب انتقادیه دیگه! میخواد توی کتاب از مذهبی ها (مسیحی ها در کتاب) و خشک مغزی و بی عقلی اونها شکایت کنه؛ روایت آدم های ساده ای که انگار در جواب تمام مشکلات

- بیشتر
گابو
۱۳۹۶/۰۲/۲۵

کتاب خیلی خوبی بود هر چند در برخی جاهاش افت داشت...ولی در کل عالی بود

وحید
۱۳۹۴/۱۲/۲۰

زیادی کلاسیک ه😊

nooshin.tino
۱۴۰۲/۰۲/۲۹

خیلی خوب به تصویر کشیده بود ک واقعا حس میکردی تو همون شرایط هستی. ولی خیلی غمگین بود ی لحظه ادم امیدوار میشد به خودش ی لحظه ناامید،در کل کتاب خوب و اموزنده ای بود.

علی
۱۳۹۶/۰۹/۱۸

یکی از ضعیفترین آثار اورول

Mohamad zamani
۱۳۹۶/۰۴/۲۳

چه عجب! یه ترجمه خوب هم دیدیم😐😄کتاب عالی و مترجم هم همچنین🌹🌷 من هر روز صبح بلافاصله بعد از بیدار شدن با مسواک خالی دندانهایم را مسواک میزنم....👈چه عادت جالبی بود....👄😌

مریم
۱۳۹۵/۰۶/۲۹

عالی هستش این کتاب به کسانی که قصد فرار از منزل و زندیگشون رو دارن توصیه میکنم مطالعه کنن

آن‌گاه نگاهش متوجه گوشه‌یی از صحن کلیسا شد. از میان در باز جنوبی کلیسا شعاعی از نور خورشید از شکاف ابرها عبور کرده وخود را به زمین رسانده بود. نور خورشید مستقیما بر برگ‌های درخت لیمو می‌تابید و برگ‌های سبز شفاف را شفاف‌تر کرده بود، رنگ سبزی که زیباتر از زمرد و ابریشم و یا آب‌های اقیانوس اطلس بود. گویی زرگر طبیعت در طرفه‌العینی ورودی در جنوبی را چهارچوب درافکنده بود. موجی از شادی در قلب دوروتی جریان یافت. برق زندگی در چشمانش و روح حیات در قلبش روانه گردید احساسی که وجودش را فرا گرفته بود عمیق‌تر از منطق و تعقل بود، این احساس آرامش اندیشه، عشق به خداوند و قدرت نیایش را به او بازگرداند. به طریق مبهمی برگ‌های سبز دیگربار قدرت نیایش را به او بازگردانده بود و در دل گفت: «ای سبزینه‌های سبز، زمین خداوند را نیایش کنید.»
قدسیه خدامی

حجم

۳۱۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۳۱۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان