دانلود و خرید کتاب بالزاک و خیاط کوچولوی چینی دای سیجی ترجمه الهه هاشمی
تصویر جلد کتاب بالزاک و خیاط کوچولوی چینی

کتاب بالزاک و خیاط کوچولوی چینی

نویسنده:دای سیجی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بالزاک و خیاط کوچولوی چینی

«بالزاک و خیاط کوچولوی چینی» ترجمهٔ اثری از نویسنده و فیلمساز چینی فرانسوی‌زبان، دای سیجی است. او این رمان را در سال ۲۰۰۱ در انتشارات گالیمار منتشر کرد که با استقبال عمومی مواجه شد. به فاصلهٔ کمتر از دو ماه از چاپ کتاب، صدهزار نسخه از آن به فروش رفت و کمی بعد به چند زبان ترجمه شد. فیلمی سینمایی نیز با اقتباس از رمان و به کارگردانی خود نویسنده در سال ۲۰۰۲ روی پرده رفت. «بالزاک و خیاط کوچولوی چینی» روایت یک قصه‌پرداز ماهر است که به‌خوبی از عهدهٔ جذب خوانندهٔ خود بر می‌آید. دو نوجوان چینی در زمان انقاب مائو به جرم روشنفکر بودن، برای کار اجباری به روستایی می‌روند. آنها انجا با دختری زیبا و سادهکه به خیاط کوچولو معروف است اشنا می‌شوند. یکی از پسرها به نام لوئو عاشق دختر می‌شود اما دلس می خواهد دختر باسواد شود برای همین با سختی و پنهانی شروع به اموزش دختر می‌کند و به طور مرتب از قصه های بالزاک برایش می‌خواند. آنچه دای سیجی روایت می‌کند گاهی بسیار تلخ و ناگوار است اما او با شگردهای خود و با روایتی طنزگونه زندگی دشوار شخصیت‌هایش را تعریف می‌کند. بخش اعظم آنچه بر راوی و دوستش لوئو می‌گذرد، سرگذشت شخصیِ نویسنده است. او خود نیز قربانی انقلاب فرهنگی و بازپروری در دورهٔ حکومت مائو تسه تونگ بوده‌است. رمان بستری تاریخی_سیاسی دارد و مائو شخصیت منفی پشت پرده‌ای است که هرچه بر سر شخصیت‌ها آمده‌است و می‌آید به‌خاطر نظریه‌پردازی‌های اوست. ولی بااین‌حال، مضمون اصلی رمان نه سیاست‌های مائوست، نه انقلاب فرهنگی و نه بازپروری جوانان چینی. بالزاک و خیاط کوچولوی چینی به‌واقع قصهٔ عشق است؛ عاشقانه‌ای در بستری تاریخی. و نیز کتابی است در ستایشِ کتاب‌ها یا به گفتهٔ نویسنده‌اش «ادای احترامی به ادبیات». دای سیجی در جایی گفته‌است: «من هیچ‌گاه قصد نظریه‌پردازی دربارهٔ انقلاب فرهنگی را نداشتم، بلکه می‌خواستم داستانی دربارهٔ عشق و دوستی بین سه نوجوان روایت کنم که به‌صورت مخفیانه و خدعه‌آمیز ادبیاتی سانسورشده را کشف می‌کنند.» در زمان انقلاب فرهنگی چین، مائو تسه تونگ، آگاه از قدرت ادبیات به‌مثابهٔ نیروی محرکی اجتماعی، سیستم کنترل تازه‌ای را به راه می‌اندازد تا از تولیدات ادبی بکاهد. او آثار ادبی مغایر با مکتب سیاسی حاکم را سانسور و ممنوع می‌کند؛ این عمل سرکوب و خفقان جامعهٔ ادبی، روشنفکران و نویسندگان چین و ممنوعیت کتاب‌های ادبی بسیاری را در پی داشت. دای سیجی این ممنوعیت‌ها را دستمایهٔ رمان خود قرار می‌دهد و با طنزی تلخ از زندگی سخت مردم و به‌خصوص جوانان در این دوره می‌گوید. قصه بر نیروی کلمات به‌مثابهٔ سلاحی شکست‌ناپذیر علیه ممنوعیت‌های پوچ و بیهوده و نظام‌های توتالیتر صحه می‌گذارد. رمان نمونه‌ای است واقعی از اثری ادبی که با نیروی کلماتش درسی تحسین‌انگیز دربارهٔ امید به خواننده می‌دهد و به افشاگری دربارهٔ تمامی شکل‌های توتالیتاریسم، استبداد و تعصب می‌پردازد. از دیگر ویژگی‌های نثر دای سیجی طنز همیشه‌حاضر در روایت اوست که از زندگینامه‌ای تراژیک، داستانی جذاب و پر کشش می‌سازد.
یحیی
۱۳۹۹/۰۱/۲۶

آشنایی با مصیبتهای چین تحت سلطه مائو _ قبل از اعمال سیاست درهای باز بعد از مائو _و همچنین به تصویر کشیدن اولین قدم های گذار از سنت به مدرنیسم در جامعه دهه هفتاد میلادی چین،درون مایه داستان است. درضمن

- بیشتر
Kerosian
۱۴۰۱/۰۹/۱۵

داستانی فوق العاده زیبا درباره دو نوجوان که قربانی یک انقلاب با هدف حذف بورژوازی شده اند....داستان با قدرت در خصوص تاثیر حذف آگاهی...کشتن فکر و انسانهای شریف صحبت میکند و نام آن را انقلاب و حمایت از قشر ضعیف

- بیشتر
مریم اژدری
۱۴۰۱/۰۸/۳۰

کتاب جالبی از دوران بازپروری در چین تحت حاکمیت مائو مائو تسه تونگ بنیانگذار جمهوری خلق چین است که افکار کمونیستی داشت و اقدامات عجیب و غریبی در تاریخ این کشور انجام داد والبته طرفداران و مخالفان سرسختی را در برهه

- بیشتر
پیش از این تصور نمی‌کردم بشود نقش کسی را بازی کنیم که نیستیم و در همان حال خودمان باقی بمانیم.
|قافیه باران|
الان، جهالت باب روز است.
بنفشه آریاراد
چند کلمه دربارهٔ بازپروری: اواخر سال ۶۸، رهبر بزرگ انقلاب، رئیس‌جمهور مائو، در چین سرخ تاخت‌وتازی به‌راه‌انداخت که کشور را عمیقاً تغییر داد: دانشگاه‌ها بسته شدند و روشنفکران جوان__ یعنی دبیرستانی‌ها که تحصیلات متوسطهٔ خود را تمام کرده‌بودند__ برای بازپروری نزد روستاییان فقیر به مزارع فرستاده‌شدند.
|قافیه باران|
کلاس‌های ریاضی حذف شده‌بود؛ همین‌طور کلاس‌های فیزیک و شیمی، علوم پایه از این پس به صنعت و کشاورزی محدود می‌شد. روی جلد کتاب‌های آموزشی، کارگری دیده‌می‌شد که کلاه کاسکتی بر سر داشت و چکش عظیمی را با بازوانی به بزرگی بازوان استالونه به هوا بلند کرده‌بود. کنارش زن کمونیستی ایستاده‌بود که به هیئت زنی دهاتی درآمده و روسری قرمزی به سر بسته‌بود.
|قافیه باران|
تنها استعداد لوئو قصه‌گویی بود؛ استعدادی سرگرم‌کننده که افسوس حاشیه‌ای بود و چندان آینده‌ای نداشت. دیگر زمان هزار و یک شب گذشته‌بود. بدبختانه در جوامع کنونی ما، چه سوسیالیست، چه کاپیتالیست، قصه‌گویی دیگر شغل محسوب نمی‌شود. تنها آدمی که در دنیا قدر استعداد قصه‌گویی لوئو را می‌دانست، کدخدای ده ما بود؛ تا آنجا که سخاوتمندانه برای آن مزد می‌داد.
Neda^^
پسر یک متخصص ریه و رفیقش__ پسر دشمن بزرگ خلق که شانس لمس‌کردن دندان‌های مائو را داشته‌است__ صرفاً دو روشنفکر جوان بودند از میان صدها پسر و دختری که به این کوهستان فرستاده شده‌بودند؛ کوهستانی که ققنوس آسمان نام داشت؛ نامی شاعرانه و البته کمی عجیب که ارتفاع سهمگین کوه را به شما گوشزد می‌کرد. گنجشک‌های بیچاره یا پرندگان معمولی دشت، هیچ‌گاه قادر نیستند به قله‌اش صعود کنند و فقط پرنده‌ای که از جنس آسمان باشد، می‌تواند به آن برسد؛ پرنده‌ای قوی، افسانه‌ای و کاملاً تنها.
Neda^^
گل حنا چیزی به‌یادتان نمی‌آورد؟ این گل را در گل‌فروشی‌ها یا پنجرهٔ خانه‌ها به‌راحتی می‌توان پیدا کرد. این گل، گاهی زرد ولی اغلب به رنگ قرمز روشن است و میوه‌هایش باد می‌کنند، به جنب‌وجوش می‌افتند، می‌رسند و با کوچک‌ترین تماس، دانه‌های خود را پرتاب می‌کند و می‌ترکند. این گل، ملکهٔ نمادین کوهستان ققنوس آسمان است؛ زیرا به گفتهٔ مردم، می‌توان در شکل گل‌هایش سر، بال‌ها، پاها و حتی دم ققنوس را دید.
Neda^^

حجم

۱۹۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

حجم

۱۹۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان