کتاب این راهش نیست
معرفی کتاب این راهش نیست
کتاب این راهش نیست؛ چرا هر آنچه در مورد موفقیت میدانید عمدتاً اشتباه است نوشتهٔ اریک بارکر با ترجمهٔ زهرا جهانفریان در نشر کولهپشتی چاپ شده است.
درباره کتاب این راهش نیست
اریک بارکر نویسنده کتاب «این راهش نیست» مدعی است هرآنچه راجع به موفقیت می دانیم عمدتا اشتباه است و باید به آنچه در پس پرده رازهای موفقیت وجود دارد پی برد. او میگوید بیشتر توصیههایی که در رابطه با موفقیت شنیدهاید کاملا اشتباه هستند. او در این کتاب از علم شگفتانگیزی ورای چیزی که در حقیقت تعیینکننده موفقیت است و مهمتر از آن، از شیوه دستیابی به آن علم پرده برمیدارد.
چرا دانشجویان ممتاز به ندرت موفق میشوند؟ چگونه بزرگترین ضعف میتواند بزرگترین قدرت شما باشد؟
آیا افراد خلاق افرادی ناموفق هستند؟ چرا بهترین درس درباره همکاری کردن را باید از اعضای باندهای مختلف، دزدان دریایی و قاتلان زنجیرهای یادبگیریم؟
چرا تلاش برای بالا بردن اعتماد به نفس کار درستی نیست؟ چگونه فلسفه بودا راه حل بهتری پیش پای ما قرار میدهد؟
چگونه با استفاده از استراتژی چنگیزخان، خطاهای اینشتین و درس کوچکی از مرد عنکبوتی میتوان بین کار و زندگی تعادل ایجاد کرد؟
سوالهای بالا به نظر سوالهای عجیبی میرسند، اما اریک بارکر در این کتاب پاسخی کاملا قانعکننده برای آنها دارد.
او در این کتاب میگوید باید به افراد موفق تاریخ بنگریم و مانند آنها عمل کنیم و به افراد ناموفق نگاه کنیم و مثل آنها نباشیم.
«این راهش نیست» از آماری تکاندهنده و مثالها و روایاتی شگفتانگیز استفاده کرده است تا به شما کمک کند مسیر درست را از غلط تشخیص دهید و دیگر به جای رویاپردازی در مورد موفقیت به همان گونهای زندگی کنید که دلتان میخواهد.
کتاب این راهش نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به کتابهای توسعهٔ فردی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب این راهش نیست
«وینستون چرچیل هرگز نباید نخستوزیر بریتانیای کبیر میشد. وی از آن دسته افرادی نبوده که همۀ کارها را درست انجام دهد و انتخاب او بهعنوان نخستوزیر خبری بسیار تکاندهنده بود. افراد همعصر او میدانستند که چرچیل انسان فوقالعادهای است-ولی درعینحال یک شخص دمدمیمزاج پارانوئیدی بود که رابطه برقرارکردن با او امری غیرممکن بود.
چرچیل ابتدا بهسرعت و پیدرپی درجات سیاسی بریتانیایی را پشت سر گذاشت و خودش را بالا کشید (وی در سن ۲۶ سالگی بهعنوان نمایندۀ مجلس انتخاب شد) ولی درنهایت تشخیص داده شد که فردی ناکارآمد بوده و برای رسیدن به بالاترین مقامات مناسب نیست. در دهۀ ۱۹۳۰ کار وی کاملاً تمام شده بود. چرچیل از خیلی جهات وجه تقابلی بینقص برای نویل چمبرلین بود. چمبرلین رهبری بود که همۀ کارها را درست انجام میداد و یک نخستوزیر بریتانیایی نمونه بود.
بریتانیا رهبران خود را با سهلانگاری انتخاب نمیکند. با نگاهی به نخستوزیران گذشته میتوان دید که آنها معمولاً نسبت به همتایان آمریکایی خود معمولاً هم سن بالاتری دارند و هم با دقت بیشتری موردبررسی قرار گرفتهاند. جان میجر تقریباً خیلی زودتر از دیگر رهبران بریتانیایی به قدرت رسید اما بااینحال، همچنان نسبت به اکثر رئیسجمهوران آمریکایی آمادگی بیشتری داشت.
چرچیل شخصیتی تکرو داشت که توجهی به قوانین نداشت. او فقط عاشق کشورش نبود بلکه در جهت هرچیزی که حکومت را بهخطر میانداخت رفتاری کاملاً بیمارگونه از خود نشان میداد. وی حتی گاندی را هم بهعنوان خطری برای حکومت میدانست و علناً علیه حرکت صلحطلبانهایی که در کشور هند در جریان بود سخن میگفت. چرچیل نسبت به بریتانیای کبیر بسیار حساس بود و عاشقانه و دیوانهوار در برابر تمام خطرات بزرگ، کوچک و حتی خیالی که کشورش را تهدید میکرد میایستاد؛ اما همین خصوصیت بد او موجب شد که یکی از پرافتخارترین رهبران تاریخ دنیا شناخته شود.»
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
نظرات کاربران
هر چی کتاب موفقیت خوندین بریزین از سرتون بیرون چون یا خوندن این کتاب اونا براتون بی ارزش میشن . این کتاب تحولی تو همه آدما ایجاد میکنه
سلام برای مطالعه کتاب باید حوصله کنید، نباید در طول متن قضاوت کنین چون توی متن کلی چیز متناقض میبینین اما نویسنده خودش آخر هر بخش براتون جمع بندی میکنه و افکار را دسته بندی میکنه و راه حل میده که
بهترین کتابی بود که تو حوزه موفقیت خوندم، خیلی از باورها در مورد موفقیت رو میکوبه از نو میسازه 😅. به خوبی امار و اطلاعات داده و از راه حل های کاربردی هم دریغ نکرده ؛کلی اطلاعات عمومی هیجان انگیز هم
تا کنون کتاب های بسیاری در باره راز های موفقیت و روان شناسی مطالعه کرده ام ولی هیچ کدوم مثل این کتاب نظرم رو جلب نکرد با همه ی آنها تفاوت دارد و به نکاتی اشاره می کند که خود
اسمش خیلی قلمبست، داستانهایی که وسط تعریف می کنه خیلی طولانی اند، نکات خوبیم داره، مثلا تو دلت امید موفقیت خوشبینی داشته باش، از این حرفا، جالبیش اینه باید داستاناشو کامل بخونی تا نتیجشو درست بفهمی اخر سرم نتایج خلاصه
یه کتاب خوب با یه اسم بد. اینجور اسم ها اغلب برای کتاب هایی استفاده می شه که فقط سایر کتابها را نقد می کنن. خوشبختانه نظرات و بریده ها باعث شد کتاب را بخوانم.
کتاب خوبیه. مطالب جدیدی داره. نثرش روان نیست. مشکل ترجمه است یا نویسنده نمی دونم. توصیه می کنم.
کتاب مبتنی بر تحقیقات علمی نوشته شده است و بسیاری از باورهای رایج و سنتی در رابطه با موفقیت را به چالش میکشد.خواندن این کتاب آگاهی بخش است.
این کتاب عالیییی بود شاید خیلی طول کشید تا بخونمش اما انقدر بهم یاد داد که حتی ذره ای هم پشیمون نیستم از وقتی که گذاشتم همه چیز اش کامل بود روشن کننده مسیر بود و از همه مهمتر شعار
مطالعه کتاب روان نیست مخصوصا اوسط کتاب