دانلود و خرید کتاب جاده های خلوت جنگ محسن مطلق
تصویر جلد کتاب جاده های خلوت جنگ

کتاب جاده های خلوت جنگ

نویسنده:محسن مطلق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جاده های خلوت جنگ

بسیاری محسن مطلق را با کتاب «زنده‌باد کمیل» می‌شناسند. همین کتاب هم بود که پای او را به میدان خاطره‌نویسی جنگ باز کرد و از او چهره ای ساخت که در ابیات جنگ می‌توان به لحن، روایت و صداقت او اعتماد کرد. محسن بچه یکی از محله‌های قدیمی جنوب تهران است که در سن و سال پایین به جبهه رفت. او از راویان خوش‌زبان جنگ است که چند کتاب خواندنی‌اش از آن روزها به آثار ادبی جنگ افزوده است. «جاده های خلوت جنگ» تازه‌ترین اثر مطلق است که مثل آیینه‌ای همه زندگی او را نشان می‌دهد. از روزهای کودکی‌اش تا لحظه‌ای که جنگ عراق با ایران پایان می‌یابد: «هنوز دانش‌آموزی کوچک به حساب می‌آمدم که برای عضویت در بسیج به مسجد انصار مراجعه کردم. آن روزها، برای افرادی به سن و سال من، عضویت در بسیج، برگ برنده‌ای بود تا زودتر به جبهه اعزام شویم. در همان‌جا برای اولین بار با کلمهٔ گزینش و تحقیقات محلی آشنا شدم. فرمی به من دادند تا پر کنم. آن موقع هم مثل حالا افرادی که در لباس مسئول گزینش یا تحقیقات محلی، در زندگی خصوصی مردم سرک می‌کشیدند، مطرود بودند و اگرچه مسئول گزینش با خوش‌رویی کامل پذیرای من شد، اما از او خوشم نیامد. در فرمی که می‌بایست اطلاعات مختلفی از خود می‌نوشتم، یک سؤال بیشتر از همه مرا به خود مشغول ساخت و آن مربوط به گذشتهٔ من بود: «گوشه‌ای از زندگی و سوابق خود را به طور اختصار شرح دهید.» این سؤال، مرا برآن داشت تا در وقتی اندک، تمام آنچه را که از گذشتهٔ خود می‌دانستم، در ذهن خویش مرور کنم و از میان آن خاطرات فقط چیزی را بنویسم که مرا شاخ شمشادی مبادی آداب جلوه دهد تا در اولین تجربهٔ گزینشی‌ام بازنده نباشم؛ ولی گذشتهٔ من چیزی فراتر از آن چند سطر بود و خاطراتم، مجالی بیشتر برای مرور کردن می‌خواست. با خود خلوت کردم تا قدیمی‌ترین اعمالم را به خاطر آورم. با خیره شدن در چند قطعه عکس که برای تکمیل پرونده آورده بودم، به سراغ تاریخی‌ترین اوراق تقویم زندگی‌ام رفتم و آنها را یک‌یک مرور کردم. خاطراتی که مرا از کودکی به نوجوانی و جوانی پیوند زده بود.»
نظری برای کتاب ثبت نشده است
شب با همهٔ عظمتش، کوه و بیابان را مسخر کرده بود و ستاره‌های درخشان، آسمان را با نور و چشمک پر کرده بودند. گویی بین آسمان و زمین فاصله‌ای نبود،
احمد راستین فر
بلدچی؛ جلد دوم
اسماعیل سپه‌وند
اردیبهشتی دیگر؛ خاطرات فرار عبدالمجید خزائی از زندان سلیمانیه عراق
مهناز فتاحی
یکی از این روزها به بلوغ رسیدم
محمود نجیمی
بادهای برفی؛ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﻋﺮﺍقی ﺍﺣﻤﺪ ﻏﺎﻧﻢ ﺍﻟﺮبیعی
محمد نبی ابراهیمی
تاکسی سرویسی برای فاو؛ خاطرات خودنوشت محمد بلوری
محمد بلوری
رد پای برهنه
حمید حسام
عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)
احمد عبدالرحمن
روطه؛ جبهه‌ای به عرض ۱۰ متر
احمد رضا طاووسی
پنهان زیر باران (خاطرات سردار علی ناصری)
سیدقاسم یاحسینی
دشت شقایق ها
محمدرضا بایرامی
قطعه‌ای از آسمان؛ جاده‌ی اهواز ـ خرمشهر
گل‌علی بابایی
اردوگاه عنبر
غلامحسین کهن
تشنگان قله‌های برفگیر؛ خاطرات بخشعلی ثابتی
ساسان ناطق
جاده‌های سربی؛ خاطرات سردار سرلشگر شهید دکترحاج احمد سوداگر
محمدمهدی بهداروند
از جهنم سرد شین تا بهشت ارزنتاک
سیدعلی کاظم داور
ناگفته های جنگ
احمد دهقان
جنگ قبل از جنگ
زینب عرفانیان
زندان الرشید؛ خاطرات رئیس ستاد سپاه ششم نیروی زمینی سپاه سردار علی اصغر گرجی زاده
محمدمهدی بهداروند
زندگی در مه؛ خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی
داوود بختیاری دانشور

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۶۴ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۶۴ صفحه

قیمت:
۱۹۹,۰۰۰
۹۹,۵۰۰
۵۰%
تومان