دانلود و خرید کتاب آن روز سه و نیم بعد از ظهر سیدسعید غیاثیان
تصویر جلد کتاب آن روز سه و نیم بعد از ظهر

کتاب آن روز سه و نیم بعد از ظهر

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آن روز سه و نیم بعد از ظهر

سیدسعید غیاثیان(۱۳۴۷-) نویسنده و پژوهشگر است و در این کتاب، خاطرات مهدی صمدی صالح(۱۳۴۲-) از رزمندگان جنگ تحمیلی را گردآوری کرده است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: « سرما بیداد می‌کرد. می‌بایست دست به ابتکاری می‌زدیم تا ضمن استفاده از ساختمان‌ها، از سرما هم در امان می‌ماندیم. بهترین کار، نصب چادر در داخل اتاق‌ها بود. به سرعت چادرها برای زندگی آماده شد. در هر چادر، یک بخاری نفتی نیز نصب شد، اما سرما همچنان بی‌داد می‌کرد. شدت سردی هوا به اندازه‌ای بود که بچه‌ها مجبور بودند چند دست لباس روی هم بپوشند. دستشویی رفتن نیز به مشکل بزرگی مبدل شده بود. برای رفتن به ‌دستشویی لازم بود آفتابه را از منبع آبی که در بیرون ساختمان قرار داشت پر کنیم. فاصله منبع آب تا دستشویی چند متر بیشتر نبود، اما در همین فاصله لولۀ آفتابه‌ها یخ می‌زد و ما مجبور بودیم در حال حرکت، مدام آفتابه را تکان دهیم تا آب در لولۀ آن منجمد نشود. نکته جالب توجه آن بود که بیشتر نیروها قبل از خواب وضو می‌گرفتند تا با وضو بخوابند. وضو گرفتن هنگام شب در آن هوای سرد مجاهدتی به حساب می‌آمد که برای اکثر بچه‌های گردان به امری بدیهی مبدل شده بود. از زمان عضوگیری نیروهای گردان در اردوگاه دزفول تا حرکت به سمت غرب و استقرار در شهر سقز یک ماه می‌گذشت. در این مدت یکی از نیروهای عادی گردان توجهم را جلب کرده بود. او دانش‌آموز سال سوم دبیرستان بود و از هنرستان دیباج همدان به همراه دو نفر از دوستانش عازم جبهه شده بود. ابتدا ارتباط بین من و او از رابطۀ فرمانده و نیرو آغاز و پس از گذشت چند هفته به یک دوستی صمیمی و نزدیک مبدل شد. بیشتر ساعات روز را در کنار هم سپری می‌کردیم و هرچه می‌گذشت احساس نیاز بیشتری به هم می‌کردیم.»
اردیبهشتی دیگر؛ خاطرات فرار عبدالمجید خزائی از زندان سلیمانیه عراق
مهناز فتاحی
یکی از این روزها به بلوغ رسیدم
محمود نجیمی
عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)
احمد عبدالرحمن
جنایت‌های ما در خرمشهر؛ خاطرات افسران عراقی از خرمشهر
محمدنبی ابراهیمی
رمل‌های تشنه
جعفر ربیعی
اردوگاه اطفال
احمد یوسف‌زاده
راز دوران پرالتهاب؛ خاطرات سروان عراقی ثامر حمود الخالصی
ثامر حمود الخالصی
چفیه های زخمی
سیدحسن حسینی‌ارسنجانی
بلدچی؛ جلد دوم
اسماعیل سپه‌وند
زمین ناله می کند: خاطرات محمود شیرافکن
حسن شیردل
اسیر کوچک
غلامرضا رضازاده
زندگی در مه؛ خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی
داوود بختیاری دانشور
چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟
حجت شاه‌محمدی
جهنم تکریت؛ خاطرات سرگرد آزاده مجتبی جعفری
مجتبی جعفری
سنگ‌ریزه‌هایی که شمارش نشدند (خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی)
فاطیما فاطری
توفان سرخ؛ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچی
عبدالعظیم الشکرچی
هم مرز با آتش
حمید قبادی
S
۱۳۹۵/۰۱/۱۴

کتابی سراسر حماسه با نثری روان وقابل فهم برای عموم طوری وقایع را بیان میکند که خواننده خود را در میدان جنگ تصور میکند. جالب برای کسانی که وقایع جنگ را دوست دارند دنبال کنند.

کاربر ۶۷۰۶۷۳
۱۴۰۰/۱۱/۰۸

مظلومیت، تنهایی و انتهای بودن را در این داستان خواهید دید.

salehi
۱۴۰۲/۰۲/۰۲

کتاب جالبی است و ارزش خواندن را دارد

abedimonfared
۱۳۹۵/۰۲/۱۵

کتاب بسیار خوب و آموزنده ای است بسیار ممنونم

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۱۰ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۱۰ صفحه

قیمت:
۹۳,۰۰۰
۴۶,۵۰۰
۵۰%
تومان