کتاب بادهای برفی؛ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﻋﺮﺍقی ﺍﺣﻤﺪ ﻏﺎﻧﻢ ﺍﻟﺮبیعی
نویسنده:احمد غائم الربیعی
مترجم:محمد نبی ابراهیمی
انتشارات:انتشارات سوره مهر
امتیاز:
از ۵ رأیخواندن نظرات
۳٫۸
(۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بادهای برفی؛ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﻋﺮﺍقی ﺍﺣﻤﺪ ﻏﺎﻧﻢ ﺍﻟﺮبیعی
«بادهای برفی» ترجمه محمدنبی ابراهیمی، خاطرات سروان عراقی احمد غانم الربیعی را از جنگ تحمیلی روایت میکند.
در مقدمه این اثر مترجم اشاره میکند که عراق نیز مانند آلمان، ادبیات «ضد جنگ» دارد چرا که کشور متجاوز بازنده نمیتواند «ادبیات مقاومت» داشته باشد، نکته نغزی است. ادبیات ضدجنگ اساساً سیاسی و افشاگرانه است و یکی از اصلیترین هدف نویسندگان آن مقابله و افشای تفکر سیاسی حاکمان خود است؛ تفکری که از آن بوی باروت و کشورگشایی به مشام میرسد.
اعتراض ادبی نظامیان عراق که سخت، تلخ و گزنده است، حکایت از تجاوزی دارد که نویسندگانش یا اعتقادی به برافروختهشدن شعلههای این جنگ نداشتند و یا در نیمه راه دست حزب بعث برای آنان رو شده و به این فریب بزرگ اعتراف کردهاند.
کتاب پیش رو گوشه کوچکی از واقعیت بزرگی به نام جنگ است که هشت سال، عراق با کمک همپیمانانش بهخصوص آمریکا بر ایران ما تحمیل کرد:
«در تاریخ ۱۹۷۸/۸/۳ وارد دانشکده نظامی شدم. زندگی نظامی با زندگی غیرنظامی اختلاف اساسی داشت. من بچه بغداد بودم و پدرم از دوران کودکی، برای من درباره میهن و فداکاری در راه آن بسیار سخن گفته بود.
در دانشکده نظامی، لحظهای نبود که ظلمی بر یکی از ما نرود. این نظر دیگر دوستانم نیز بود؛ دوستانی که با علاقه به دانشکده آمده بودند، امّا پس از مدتی به همه ارزشها و فضیلتهای نظامی بیاعتقاد شدیم.
هر روز صبح گروهبان «عمر البغدادی» بالای سر ما حاضر میشد و میگفت: «بیدار شوید احمقها! زود باشید، واقعاً که احمق هستید!» یک روز صبح که گروهبان فحاشی میکرد، یکی از بچهها گفت: «احمق، پدرت است!» این کلمات مثل تیری بر قلب گروهبان نشست. چهرهاش سیاه شد. گفت: «کی بود؟ هر کی بود همین الان خودش را معرفی کند وگرنه دس
توفان سرخ؛ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچی
عبدالعظیم الشکرچی
بلدچی؛ جلد اولاسماعیل سپهوند
جهنم تکریت؛ خاطرات سرگرد آزاده مجتبی جعفریمجتبی جعفری
سنگریزههایی که شمارش نشدند (خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی)فاطیما فاطری
زندانی فاو؛ خاطرات گروهبان دوم عراقی عماد جبار زعلان الکنعانیعماد جبار زعلان کنعانی
مهمان صخرهها: خاطرات سرهنگ خلبان محمد غلامحسینیراحله صبوری
عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)احمد عبدالرحمن
اردیبهشتی دیگر؛ خاطرات فرار عبدالمجید خزائی از زندان سلیمانیه عراقمهناز فتاحی
نبرد در الوکمحمود جوانبخت
راز دوران پرالتهاب؛ خاطرات سروان عراقی ثامر حمود الخالصیثامر حمود الخالصی
سید آسایشگاه ۱۵: خاطرات اسیر آزادشدۀ ایرانی سید جمال ستارهدانساسان ناطق
اروند ما را با خود می بردساسان ناطق
پی دبلیو؛ خاطرات شمسالله شمسینی غیاثوندشهاب احمدپور
بلدچی؛ جلد دوماسماعیل سپهوند
رد پای برهنهحمید حسام
تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر: خاطرات ناخدا یکم هوشنگ صمدی فرمانده گردان تکاوران در خرمشهرسیدقاسم یاحسینی
کالکهای خاکی: خاطرات شفاهی سرلشکر پاسدار محمدعلی (عزیز) جعفری (از تابستان 1335 تا تابستان 1361)محمدعلی (عزیز) جعفری
شبهای بیمهتاب: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی سرهنگ شهابالدین شهبازیمحسن کاظمی
حجم
۸۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۸۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
حتما بخونید گوشه از جنایات حزب بعث عراق به ملت ایران البته فقط گوشه ایی که مربوط به اوائل جنگ و اشغال خرمشهر است و البته گوشه ای از فساد داخلی ارتش بعث و بی رحمی حتی به خود مردم عراق و زیر
هر چه در مورد جنگ ایران و عراق بخوانیم باز هم کم است ، حمله وحشیانه به مردم بی دفاع خرمشهر ، و کلی گویی خاطرات افسر عراقی از حمله به ایران