دانلود و خرید کتاب حرمسرای قذافی آنیک کوژان ترجمه بیژن اشتری

معرفی کتاب حرمسرای قذافی

کتاب حرمسرای قذافی نوشته‌ی خبرنگار فرانسوی آنیک کوژان یک افشاگری درباره‌ی زنانی است که قربانی تجاوز یکی از بزرگترین دیکتاتورهای تاریخ مُعمّر قذافی شده‌اند.

آنیک کوژان به خاطر حرمسرای قذافی چند جایزه معتبر جهانی را از آن خود کرده است. او با سند و مدرک به ما نشان می‌دهد که قذافی هیولایی بی‌بدیل در بین همتایان دیکتاتورش بود. حرمسرای قذافی را با ترجمه‌ی بیژن اشتری می‌خوانید.

درباره‌ی کتاب حرمسرای قذافی

در دنیا انسان‌های زیادی بوده‌اند که خود را مسئول جان و مال دیگران دانسته‌اند. دیکتاتور‌هایی که به‌خاطر قدرتشان آرزو‌های دیگران را خراب می‌کنند. وقتی می‌خواهیم رهبرانی وحشتناک در تاریخ را نام ببریم، نام کسانی مثل: استالین، لنین، هیتلر، مائو به ذهنمان می‌آید. سال‌ها قبل در لیبی دیکتاتوری حکومت می‌کرد که ویژگی‌های پنهانی در شخصیتش داشت که ماجرای هولناکی را به تصویر می‌کشید، اتفاقی که باور کردنش در قرن بیست و یکم بسیار دشوار است. در کتاب حرمسرای قذاقی نوشته‌ی آنیک کوژان رازهایی از زمان حکومت معمر قذاقی را می‌خوانیم.

معمر قذاقی 42 سال بر لیبی حکومت کرد و در دوران حکومتش جنایات خیلی وحشتناکی را انجام داد. درباره‌ی دیکتاتور لیبی نکته‌ای وجود دارد که وقتی در تلویزیون از سقوط او تصاویری را پخش کردند، از دید مردم پنهان ماند. کتاب حرمسرای قذافی روایتی غمگین و پرده‌برداری از هیولای درون این دیکتاتور می‌کند.

کتاب حرمسرای قذافی کتابی متفاوت است، کتابی براساس واقعیت که داستانی نیست. کتابی که با خواندنش مو به تنتان سیخ می‌کند. نویسنده‌ی این اثر آنیک کوژان، خبرنگاری فرانسوی که این کتاب را در سال 2013 منتشر کرد و مترجم این کتاب بیژن اشتری است. شخصیت اصلی این کتاب دختری به نام ثریا است که از مدرسه دزدیده شده و زندگی و آرزو‌هایش همگی، توسط دیکتاتور لیبی از بین رفت، البته دختران بسیاری در لیبی به سرنوشت ثریا دچار شده‌اند و بیشتر آنها از ترس آبرو و رنجاندنشان هرگز چیزی نگفتند. اما ثریا این قانون نانوشته را زیرپا گذاشت!! او بسیار شجاع بود، چون افشای چنین رازی کار راحتی نبود، خیلی از مردم لیبی بعد از سقوط دیکتاتورشان نیز حاضر به اعتراف و صحبت دررابطه با رازشان نشدند. دختران محافظ قذافی که همیشه در تمام عکس‌های او دیده میشدند، او را مانند مردی حامی حقوق زنان نشان میدادند که سورژه‌ی بسیاری از عکاسان در سراسر جهان بوده‌اند، اما کسی از راز‌های پشت دیوار‌های باب‌العزیزیه خبر نداشت، آنجا محل دفن آرزوی بسیاری از دختران لیبی بوده، مکانی که در قرن 21 مملو از خشونت و تجاوز و آزار جنسی بوده.

قذافی، جامعه‌ی لیبی را هرطوری بود دستکاری کرده و هیچ‌کس نمی‌توانست حرفی از سواستفاده‌های جنسی بزند، هیچ‌کس درباره‌ی تجاوز و وحشیگری علیه زنان چیزی نمیگفت، این موضوعات بسیار محرمانه بود و هیچ خانواده‌ای حتی کلمه‌ای هم دراین‌باره نمیگفتند، حتی بعد از مرگ قذافی نیز این سکوت‌ ادامه داشت، البته بیشتر افراد جامعه لیبی از این فساد خبر داشتند، ولی ترجیح می‌دادند حرفی نزنند.

خیلی‌ها نیز به آنیک کوژان پیشنهاد می‌دادند که درباره‌ی این موضوع تحقیق نکند و میگفتند از این تحقیقات دست بکشد، اما زندگی ثریا و دختران دیگر نابود شده بود، و این انگیزه‌ی آنیک را برای نوشتن این کتاب دوبرابر کرد و آنیک کوژان می‌خواست همه‌‌ی دنیا صدای ثریا را بشنوند.

چرا باید کتاب حرمسرای قذافی را مطالعه کنیم؟

آنیک کوژان در این کتاب، رفتار‌های فاسد مسئولان در حکومت سرهنگ قذافی را بررسی کرده است. این کتاب بسیار شوک‌آور و بسیار تلخ است و برای خواندن این کتاب با آگاهی پیش بروید و ممکن است، هنگام خواندن این کتاب خیلی ناراحت بشوید، البته نباید فراموش کنیم که با خواندن این کتاب بسیار آگاه می‌شویم.

خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

اگر شما جزو علاقه‌مندان به تاریخ و حکومت‌ کشورهای دیگر هستید این کتاب می‌تواند اطلاعات زیادی درمورد کشور لیبی و معمر قذاقی به شما بدهد.

درباره آنیک کوژان

آنیک کوژان روزنامه‌نگار مجله لو موند است. کوژان در سال‌های پس از انقلاب در لیبی به آن کشور سفر کرده و در ملاقات‌هایی که با افراد مختلف داشته‌است دست به تألیف کتاب حرمسرای قذافی می‌زند. او برنده جایزه‌های باشگاه بین‌المللی مطبوعات برای کتاب حرمسرای قذافی و جایزه «آلبر لوند» برای کتاب عرصه‌ها شده است.

آنیک کوژان خبرنگاری که در سال 2011 برای متوجه شدن نقش زنان در انقلابی که در لیبی رخ داده بود به طرابلس رفته و در پایان سفرش با ثریا آَشنا و داستانش را شنید. بعد از بازگشت به پاریس داستان ثریا را بدون نام بردن از او به صورت مقاله‌ای در لوموند منتشر کرد. این مقاله بسیار جنجالی شد و خبرنگار‌های زیادی به دنبال ثریا گشتند و این مقاله به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شد، بعد از مدتی داستان‌های زیادی به آنیک رسید که داستان ثریا را ثابت می‌کرد. پس از مدتی متوجه‌ شد این یک جنایت برنامه‌ریزی شده بود که در ریشه‌ی حکومت قذافی هم بود، او به لیبی برگشت تا تحقیقاتش را کامل کند، با تهدید‌های زیادی روبه‌رو شد، اما با این حال کتاب حرمسرای قذافی را در دوبخش منتشر کرد.‌ بخش‌اول کتاب، روایتی از داستان ثریاست و جزئیاتی از سرنوشتی که جامعه‌‌ی لیبی بر سر دخترانشان آورد، می‌گوید. بخش دوم این کتاب تحقیقاتی است که آنیک کوژان انجام داده است، او در این بخش تلاش‌هایی برای پیدا کردن جنایاتی که رخ داده است، بوده و از درد و رنج زنان گفته و بعد از افشاگری داستان ثریا خیلی دختران حاضر شدند، ترس بی‌آبرو شدن را فراموش کرده و از آزار‌های جنسی و سواستفاده‌‌هایی که برسرشان آمده، می‌گویند.

تکه هایی از کتاب حرمسرای قذافی

من در شانزدهم فوریه، شاید تحت تاثیر انقلاب در حال شکوفایی لیبی، خانه را ترک کردم. این انقلاب شخصی کوچکم بود. آیا با این کارم باعث می‌شدم اعضای خانواده‌ام به من همچون زنی هرزه نگاه کنند؟ به خودم گفتم، باشد بگذار این طوری نگاهم کنند. حالا می‌توانستند راحت هرچه که دلشان بخواهد درباره‌ام بگویند. می‌خواستم با حشام نامزد غیر رسمی‌ام ازدواج کنم. درست است که من هنوز همسرش نشده بودم و رابطه‌ام با او خلاف موجود در لیبی بود، اما من کسی بودم که همه حقوق قانونی‌اش به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن توسط کسی نقض شده بود که خودش نماد و تجسم قانون در لیبی بود: معمر قذافی. به خودم می‌گفتم چرا من باید قانون را محترم بشمرم در حالی‌که قانون هرگز مرا محترم نشمرده بود؟ آیا اصلا آن‌ها جرئت داشتند مرا به خاطر تمایلم برای زندگی با مردی که دوستش می‌داشتم محکوم کنند در حالی که مرد قدرت لیبی برای سالیان سال مرا به بند کشیده و مورد تعرض قرار داده بود؟

من و حشام صیغه ازدواج خواندیم و به خانه ییلاقی کوچکی که او برای خودش در حومه طرابلس ساخته بود رفتیم. او برای یک ماهیگیر کار می‌کرد و برای صید هشت‌پا به ته دریا می‌رفت. منتظرش می‌ماندم و برایش غذا درست می‌کردم. هیچ چیز دیگری نمی‌خواستم. دوست داشتم در تظاهرات عظیم هفدهم فوریه در طرابلس شرکت کنم، اما امکانش فراهم نشد، چون فاصله‌ام با شهر خیلی زیاد بود. بنابراین پای تلویزیون نشستم و از شبکه الجزیره تصاویر زنده شورش‌های مردمی علیه قذافی را دیدم.

معرفی نویسنده
عکس آنیک کوژان
آنیک کوژان

آنیک کوژان متولد ۲ آگوست سال ۱۹۵۷ در برست فرانسه است. خبرنگار جنگ و روزنامه‌نگار ویژه لوموند. او مدرک دیپلم خود را در مؤسسه مطالعات سیاسی پاریس گرفت. هم‌زمان با تحصیل در رشته حقوق، دوره‌هایی را در هنرستان هنرهای نمایشی گذراند. کوژان مدرک حقوق خود را از دانشگاه «رن» گرفت.

ماراتن
۱۳۹۷/۱۰/۰۲

امروز،خواندن کتاب به پایان رسید. کتاب دو بخش دارد: زندگی ثریا و‌ پژوهش‌های کُژان دربارهٔ راستی‌آزمایی گفته‌های ثریا.-نام نویسندهٔ کتاب آنیک کُژان است نه کوژان!- بخش اول چون به شکل اول شخص نوشته شده، مانند کابوسی است که قصه‌گویی که خود

- بیشتر
مریم کریم زاده
۱۳۹۹/۰۹/۰۷

این کتاب فقط روایتی از تعرضات جنسی قذافی به ملت لیبی و سران کشورهای دوستدارش بوده. .....نمیدونم هدف نویسنده چی بوده,شاید ثبت این نوع جنایت در تاریخ. اما نتیجه ای که خواهد داشت آبرو ریزی ابدی برای این ملتهاست. با خوندن این کتاب

- بیشتر
Soheyla
۱۳۹۹/۰۴/۰۴

سلام سراسر این کتاب درباره تجاوز های جنسی بیشمار قذافی به دختران و پسران جوان هست. البته من به صحت این موارد کاری ندارم. ولی اینکه شما از اول تا اخر بیایی تک تک تجاوز های یک مرد رو در

- بیشتر
ف مجتهدی
۱۳۹۹/۰۸/۲۰

هدف اصلی کتاب به ادعای نویسنده تابو شکنی و ایفای نقش به عنوان صدای قربانیان یک مریض دیکتاتور بوده اما نکاتی درباره اش هست که باید به اونها توجه کرد. اول اینکه رنج سنی که کتابو مطالعه میکنه مهمه و اصلا مناسب

- بیشتر
سیّد جواد
۱۳۹۹/۰۲/۱۲

کتاب ۲۶۷ از کتابخانه همگانی، به نظر می آید بیشتر با یک کتاب داستان سفارشی روبرو هستیم تا یک کتاب مستند تاریخی !! مطالعه آن را به عنوان یک رمان پیشنهاد میکنم ولی به هیچ وجه نمیتوان به موارد اشاره شده در

- بیشتر
hamed318
۱۳۹۸/۰۹/۰۵

انگ های جنسی زدن به دیکتاتورهای کاریزماتیک، زنده یا مرده، تکنیک نخ نمایی ست. کتاب "سور بز "رو ببنید. در مورد شاه ایران هم گفته اند (یادداشت های علم). کلا اثبات و رد اتهام جنسی مهم نیست، مهم این است

- بیشتر
br
۱۳۹۹/۰۹/۰۸

کتاب خوبی بود ولی کاش مینوشتن +18که رده سنی نوجوان این کتابو نخونن و اینکه نصف بیشتر کتاب تکرای بود و دوباره داستان رو مرور میکرد که اون بخش کسل کننده بود

Amir Ghiasvand
۱۳۹۹/۰۱/۰۵

کتاب خوبی نیست و ارزش خوندن نداره، مستند نیست، متنش مثل یک چرخه مدام تکرار میشه و از جایی به بعد کتاب کاملا کسل کننده میشه

فاطمه
۱۳۹۹/۰۳/۰۲

با خوندنش خیلی ناراحت شدم قطعا تمام ظالمین جهان یک روزی تقاص کارهاشون رو پس خواهند داد به خصوص آنان که زندگی یک جامعه رو دچار تغییر و تحول منفی کردند البته من نتونستم کامل بخونمش... باید بگم ناراحت کننده هم هست

- بیشتر
زهرا
۱۳۹۹/۰۲/۳۱

تاریخ بی نهایت به زنان مدیون است، به تقاص تمام ظلمهایی که به زنان روا داشته....

دیکتاتور لیبی طی چهل‌ودو سال حکمرانی‌اش، همه حقوق و آزادی‌های فردی را نقض کرده، نظام‌های بهداشتی و آموزشی کشور را تخریب کرده، تأسیسات زیربنایی کشور را رو به قهقرا برده، مردم را فقیر کرده، فرهنگ را به ویرانی کشانده، پول نفت را حیف و میل کرده، و کشور را در صحنه جهانی منزوی کرده بود...
benyamin saki
رهبر یک کشور دیکتاتوری هر نقطه ضعفی داشته باشد به زیردست‌هایش نیز سرایت می‌کند.
hani
موقعی که شما در جهنم هستید، چگونه می‌توانید شیطان را متهم کنید؟ حتا در خیالتان هم نمی‌توانید این کار را بکنید!»
کتایون
ابتدا بگویم که ثریا وجود دارد. ثریا و چشمان سیاهش، دهان محزونش و خنده‌های بلند و پرسروصدایش. ثریا که به سرعت برق از خنده به گریه می‌رود و از عطوفت به عناد. ثریا و رازش، حزن و اندوهش، طغیانش. ثریا و قصه مبهوت‌کننده‌اش در باره دختر کوچولوی شاد و خندانی که به چنگ یک دیو افتاد. ثریا دلیل شکل‌گیری این کتاب است.
کرم های شب تاب
دختر بیچاره وحشت‌زده شد و به قائد اعظم گفت: «به شما التماس می‌کنم، به من دست نزنید. من از یک خانواده کوه‌نشین هستم. نامزد دارم.» قائد اعظم جواب داد: «به تو یک حق انتخاب می‌دهم. نامزدت را می‌کشم یا به تو اجازه ازدواج با او را می‌دهم و خانه زیبایی هم به شما خواهم داد، اما به این شرط که تو از این پس مال هر دوی ما باشی.»
ماراتن
در اوایل دهه ۱۹۸۰ قذافی آموزش زبان‌های غربی از قبیل انگلیسی و فرانسوی را ممنوع اعلام کرد و در عوض دانش‌آموزان را مجبور به یادگیری زبان‌های آفریقایی از قبیل سواحیلی و هوسایی کرد.
ماراتن
سعید قذاف الدام به مصاحبه‌گر گفته بود که قذافی، یعنی پسرعمویش، به همسر وی تعرض کرده بود. او گفت: «این تعرض از قبل توسط مردی (قذافی) برنامه‌ریزی شده بود که نه از خدا می‌ترسید نه از انسان. قذافی موقعی که طالب یک زن می‌شد ـیا زمانی که می‌خواست از وجود زنی برای له کردن شوهرش استفاده کندــ به هر ترتیبی شده با طایفه، قبیله یا خانواده او ارتباط برقرار می‌کرد و بعد در اولین فرصت به خواسته‌اش دست می‌یافت. او بارها به همسرم تعرض کرد. این تعرض‌ها مواقعی صورت می‌گرفت که من برای مأموریت‌های نظامی به شهرهای دوردست رفته بودم. قذافی به همسرم گفته بود تو عشق بزرگ من هستی. او همسرم را وادار کرد همه ارتباطاتش را با طایفه قذافی‌ها قطع کند، به سرعت درخواست طلاق بدهد،
ماراتن
زنان هنوز در چنبره پاره‌ای محدودیت‌های سنتی قرار دارند. با دختری صحبت می‌کردم که دوست داشت به لب دریا برود و تنی به آب بزند اما خانواده‌اش و جامعه این اجازه را به او نمی‌دادند. او می‌گفت دختران بسیاری در لیبی هستند که از این تبعیض ناراحت و شاکی‌اند. دختر دیگری به من گفت: «من در خیابانی زندگی می‌کنم که درست مشرف به ساحل دریاست و حتا اجازه ندارم پایم را در ساحل بگذارم تا چه برسد به این‌که بخواهم در دریا شنا کنم. این ناعادلانه است. چرا زنان نمی‌توانند در دریا شنا کنند، حداقل بخشی از ساحل دریا را به زنان اختصاص بدهند؛ ناسلامتی، ما این همه خط ساحلی داریم!»
ماراتن
دو نگهبان باب‌العزیزیه که زنان جوانشان مورد تعرض ارباب قرار گرفته و تصمیم به انتقام‌گیری گرفته بودند به موحش‌ترین شکل ممکن کشته شدند: دست و پای هر کدامشان را با دو طناب بستند و سر طناب‌ها را به سپر دو ماشین گره زدند و سپس ماشین‌ها به صورت همزمان در جهت مخالف هم حرکت کردند. از این صحنه فجیع تصویربرداری شد و فیلم را به نگهبان‌های جدید نشان دادند تا بفهمند که سزای خیانت احتمالیشان به ارباب باب‌العزیزیه چه خواهد
ماراتن
قذافی اضافه کرده است: «آه نمی‌دانید چقدر عاشق آزادی جمعیت‌ها هستم؛ عاشق شوروشوقشان در پی گسستن زنجیرهای پاهایشان؛ عاشق فریادهای شادی و آوازخوانیشان پس از پایان ناله و مویه‌هایشان. اما چه هراس و وحشتی از آن‌ها دارم! من توده‌های مردم را دوست دارم آن‌گونه که پدرم را دوست دارم و از توده‌های مردم می‌ترسم آن‌گونه که از پدرم می‌ترسم. چه کسی، در یک جامعه صحراگردِ عاری از هر نوع حکومتی، می‌تواند جلوی انتقام‌گیری پدر علیه یکی از پسرانش را بگیرد؟»
ماراتن
زنان «اسلحه مخفی انقلاب» بودند.
عشق و عقل
قذافی نه‌تنها «رهبر مسلمانان جهان» نبود. ناقض بزرگ همه اصول اسلامی هم بود. قذافی همیشه می‌کوشید خود را مسلمانی سوپرانقلابی جلوه دهد. امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، از معدود رهبران مذهبی‌ای بود که توانسته بود ذات و هویت واقعی قذافی را بشناسد. امام موسی صدر به همین دلیل کوشش فراوانی کرد تا برای مسلمانان کشورهای عربی روشن کند این دیکتاتور قسی‌القلب هیچ نسبتی با اسلام ندارد.
مژگان
وراج‌ها بیست‌وچهار ساعته مشغول وراجی بودند.
مژگان
قائد اعظم مصرف‌کننده کرم‌پودر، پن‌کیک، کانسیلر و لوازم آرایشی از این دست بود. این محصولات آرایشی مخصوص خانم‌هاست اما قائد اعظم هم مصرف‌کننده‌اش بود.
ماراتن
قذافی به جادوی سیاه معتقد بود؛ او برای جادو و جنبل‌هایش به خون دختران باکره نیاز داشت.
ماراتن
معمر قذافی در دوره‌ای از زندگی‌اش خود را در قالب یک نویسنده تصور می‌کرد. او در سال‌های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ شانزده داستان کوتاه چاپ و منتشر کرد. پر از خیالبافی‌های تغزلی، مطول و ملال‌آور و همچنین مالامال از کلیشه‌های شرم‌آور و اندیشه‌های هذیانی. محمد ال ـالعاقی می‌گوید: «این داستان‌های کوتاه منعکس‌کننده رنج‌ها، نگرانی‌ها و ترس‌های قذافی است. اگر شما کتاب فرار به جهنم قذافی را بخوانید می‌بینید بزرگ‌ترین ترس قذافی ترس از جمعیت، ترس از توده‌های برانگیخته‌شده مردم بود. و به راستی هم انسان مات و مبهوت می‌شود از خصوصیت پیشگویانه کتاب. موقعی که برخی داستان‌ها و مقالات کتاب را می‌خوانید این احساس به شما دست می‌دهد که انگار قذافی بیست سال قبل از مرگش می‌دانست نحوه مرگش چگونه خواهد بود.»
ماراتن
قذافی یک هیولای جنسی، منحرف و به طرز وحشتناکی خشن بود. من از زمان‌های خیلی دور به مدارک مربوط به جرائم جنسی قذافی دست یافته بودم.
میم.یزدان
دوست دارم قضات، وکلا، مقامات رژیم جدید لیبی، مدافعان مستقل حقوق بشر از داستان واقعی ثریا مطلع شوند. متأسفانه فعلا هیچ‌کدام آن‌ها نمی‌خواهند درگیر نبرد عدالتخواهانه ثریا شوند. قضیه هنوز خیلی حساس است. خیلی تابو است. آن‌ها گمان می‌کنند اگر درگیر این نبرد شوند نه‌تنها هیچ چیزی به دست نخواهند آورد همه‌چیز را هم از دست خواهند داد. در کشوری که کاملا در دست مردان است، جرائم جنسی نه مورد بحث قرار می‌گیرد نه مورد قضاوت. افرادی که این موضوع را به صورت علنی مطرح کنند افرادی «گستاخ و بی‌شرم» معرفی می‌شوند یا حتا ممکن است انگ دروغگویی بر پیشانی آن‌ها بخورد. قربانیان هم مجبورند برای بقای خویش در گوشه‌ای پنهان شوند و دم برنیاورند.
ماراتن
«قذافی گمان می‌کرد که ما همه برده هستیم! او همه عقده‌های دوران کودکی و نوجوانی‌اش را بر روی مردم کشورش استفراغ کرد، فرهنگمان را نابود کرد، ارزش‌های تاریخمان را لگدمال کرد و برهوت صحرا را بر طرابلس تحمیل کرد. برخی از غربی‌ها فریب حرف‌هایش را خورده بودند و فکر می‌کردند آدم بافرهنگی است اما او نه‌تنها کوچک‌ترین ارزشی برای علم و فرهنگ قائل نبود از این مقولات نفرت هم داشت. او می‌خواست در کانون توجه دنیا باشد! بله، او جامعه لیبی را تخریب کرد، مردم لیبی را به قربانیان یا شریک‌جرم‌های خودش بدل کرد و وزیران کابینه‌اش را به مشتی عروسک و زامبی. بله، در لیبی سکس ابزار قدرت سیاسی بود: 'تو باید خفه بشوی و از من اطاعت بکنی وگرنه به خودت، همسرت یا بچه‌ات تجاوز می‌کنم
ماراتن
«آن پسر بادیه‌نشین که در خیمه متولد شده بود، طی دوره کودکی‌اش از فقر و بی‌احترامی رنج‌های بسیاری برده بود و حالا که به قدرت رسیده بود انگیزه و عطش زیادی برای انتقام‌گیری از ثروتمندان داشت. او از پولدارها متنفر بود و هر کاری از دستش برمی‌آمد می‌کرد تا آن‌ها را بی‌پول و فقیر کند. قذافی از اشراف و طبقه بالا ـآن‌هایی که به صورت طبیعی واجد همه آن چیزهایی بودند که او هرگز در کودکی و نوجوانی نداشته بود؛ چیزهایی مثل فرهنگ، قدرت، آداب‌دانی ــ متنفر بود. او با خودش عهد کرده بود آن‌ها را خوار و ذلیل کند. و موقعی که به قدرت رسید سعی کرد با استفاده از ابزار تعرض جنسی به این هدفش برسد
ماراتن

حجم

۳۰۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۴ صفحه

حجم

۳۰۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۴ صفحه

قیمت:
۱۸۲,۰۰۰
۱۴۵,۶۰۰
۲۰%
تومان