دانلود و خرید کتاب صوتی حرمسرای قذافی
معرفی کتاب صوتی حرمسرای قذافی
کتاب صوتی حرمسرای قذافی روایت یکی از دهشتبارترین وجوه حکومت جهنمی معمر قذافی دیکتاتور سرنگونشدهی لیبی است. آنیک کوژان روزنامهنگار و نویسندهی فرانسوی این کتاب را براساس تجربههای واقعی دختری بهنام ثریا و دیگر قربانیان بردهداری جنسی قذافی ـآن هم در قرن بیستم میلادیـ نوشته و از بخش مهمی از ستمهای رواشده بر زنان به اسارت رفته توسط معمر قذافی پرده برداشته است. این کتاب در سال ۲۰۱۳ منتشر و به چندین زبان ترجمه شد.
درباره کتاب صوتی حرمسرای قذافی
کتاب صوتی حرمسرای قذافی اثری از آنیک کوژان روزنامهنگار فرانسوی است که در آن از روزگار رفته بر تعدادی از زنان به اسارت درآمده توسط قذافی دیکتاتور معدوم لیبی روایت میکند؛ به گفتهی مترجم، «این کتاب فقط به یک وجه هولناک از زندگی قذافی میپردازد، وجهی که عملا تبدیل به جزئی از ساختار حکومتی رژیم قذافی شده بود». قذافی این عمل جنایتبار را تبدیل به ابزاری برای استیلا بر دیگران کرده بود.
کتاب صوتی حرمسرای قذافی دو قسمت دارد، بخش اصلی کتاب که قسمت اول آن است روایت دختری بهنام ثریا است که در پانزدهسالگی به مصیبتی هولناک دچار میشود. دختری اهل شهر سرت لیبی که در روز نحسی که قذافی به مدرسهاش سر میزند، دستهگلی به او تقدیم میکند. زیبایی او چشمان پلید قذافی را میگیرد و به اشارتی به مزدورانش میفهماند که شکار بعدیاش این دختر بیگناه است. مدتی اندک پس از آن، ثریا به یکی از کاخهای قذافی واقع در طرابلس خوانده میشود و آنچه نباید اتفاق میافتد. ثریا اسیر قذافی میشود و در کنار دختران و حتا پسران بسیاری که پیش از او به این مصیبت مبتلا شدهاند، علاوهبر آزار جنسی، خشونتی افسارگسیخته را تجربه میکند.
این کتاب صوتی از دوران کودکی ثریا آغاز میشود. شهر کوچکی که در آن به دنیا آمده است و اطلاعاتی که از زبان ثریا به مخاطب داده میشود. خانوادهای مانند سایر خانوادهی لیبیایی که زندگی معمولی خود را در لیبی میگذرانند؛ البته زندگی معمولی تحت حکومت دیکتاتوری خونخوار که یک روزش میتواند برای کسانی که در کشورهای عادی زندگی میکنند، جهنمی بیپایان باشد. ثریا دختر بزرگ خانواده است و چند برادر و یک خواهر کوچکتر از خودش دارد. خانوادهاش چنان دل خوشی از قذافی نداشته، اما به زندگی خود مشغول بوده است. پدرش بارها از ملاحت چهرهی ثریا و از شگفتی شیرینی که پس از تولدش به او دست داده، سخن گفته است. پدرش در وزارت خارجه مشغول بوده و اتفاقا جزء فرودستان جامعهی لیبی به حساب نمیآمده است. پدر و مادر ثریا در فرانسه زندگی میکردند و بهخاطر شغل پدر مجبور به بازگشت به لیبی میشوند. پس از بازگشت مادر ملول میشود و به گذشتهی خود فکر میکند، گاهی نیز از خاطراتش برای بچههایش میگوید، اما او نمیداند این تازه، درگاه جهنم است. او همیشه از دیدن قذافی رنج میبرد، اما هنوز نمیداند روزگار چه برای او در چنته دارد.
هولناکترین بخش کتاب صوتی حرمسرای قذافی ماجرای روبهرو شدن ثریا با قذافی است. زمانی که بیخبر از همهجا به نزد او خوانده و با اتفاقات عجیب و غریب، مواجه میشود، با زنانی که او را برای دیدار با قذافی آماده میکنند و تدارکاتچی او هستند، با عطر و برق لب و لباسهایی که به او میدهند و حکمتش را نمیفهمد. صحنههای دهشتباری برایش رقم میخورد، از جمله اولین باری که با قذافی در وضعیتی شوکآور مواجه میشود و اقبال سیاهی که هر چه میکند نمیفهمد به کفارهی چه گناهی بدان دچار شده است. خواندن و شنیدن برخی لحظاتی که ثریا توصیف میکند، نیاز به صبری بسیار دارد.
ثریا در روایتش سعی میکند نکتهای را جا نگذارد. با تمام سختیها آنچه دیده است را به یاد میآورد و با مسئولیتپذیری دینی را که به تاریخ حس میکند، ادا میکند. خاطراتی که به یاد آوردن هر لحظهاش میتواند شکنجهای بیپایان باشد؛ شرح هرزگیهای قذافی که در کتاب سبزش خود را دشمن سرسخت چندهمسری معرفی کرده و در برخی مراسمها همسرش را در کنار خود قرار میداد تا خانوادهدوستی را نمایش دهد و در خلوتگاه خود از هیچ جنایتی فروگذار نکند. البته بلایی که بر سر زنانی که قذافی دور خود جمع کرده بود و سپاهیان انقلابی مینامید بر کسی پوشیده نبود، اما وسعت فاجعه از این روایتهای تکاندهنده روشن شده است. ظاهرسازیهای قذافی پس از کودتا و بر مسند قدرتنشستن او کم نبود. او حتی کوشید با نوشتن و انتشار داستان، خود را نویسنده جا بزند. روایت ثریا فرازوفرود زیادی دارد. در پسزمینهی تاریک زندگی او نقاط روشنی نیز به وجود میآید که شنیدن کتاب صوتی حرمسرای قذافی را لذتبخش میکند. نقطهی روشن پایانی سقوط الهامبخش قذافی است، گرچه پایان سیهروزیهای مردم لیبی نبوده است.
همانگونه که ذکرش آمد روایت ثریا، تنها بخش این کتاب نیست. در کتاب صوتی حرمسرای قذافی از احوالات قربانیان دیگری نیز سخن به میان آمده و قسمت دوم کتاب به این مسئله اختصاص داده شده است. نویسنده علاوهبر روایت از زنان قربانی دیگر، از مزدوران قذافی نیز روایت کرده است. از مبروکه که خدمتکار نامبارک و مورد اعتماد قذافی بود، تا منصور ضو، رئیس امور امنیتی قذافی که از آخرین همراهان دیکتاتور مخلوع در مخفیگاهش بود و پس از انقلاب به همراه پسر قذافی در زندان به سر میبرد. این کتاب شنیدنی در نهایت با موخرهی نویسنده به پایان میرسد، گرچه تاثیر آن در ضمیر خوانندگان تمامنشدنی است.
دربارهی معمر قذافی
معمر محمد ابونیار قذافی سیاستمدار انقلابی و سکاندار حکومت دیکتاتوری لیبی برای مدتی طولانی بود. او در سال ۱۹۴۲ در خانوادهای متعلق به قبیلهی کوچک قذاذفه به دنیا آمد. او در سال ۱۹۶۹ با کودتا حکومت محمد ادریس سنوسی پادشاه وقت لیبی را کنار زد و خود قدرت را به دست گرفت. قذافی نظریهپردازی نیز میکرد و حکومت مورد نظرش مخلوطی از سوسیالیسم و اسلام بود. او در سال ۱۹۷۷ ادعا کرد از ریاست شورای فرماندهی انقلاب لیبی کناره گرفته است، اما در عمل چیزی عکس آن اتفاق افتاد، چرا که مدعی رهبری جهان اسلام نیز شد. او همچنین کوشید با تغییر دادن اسامی و ظواهر حکومتش برای خود مشروعیت بخرد. حکومت او از جنبههای مختلفی مثل روابط با غرب فرازونشیب بسیار داشت، تغییر جهت او پس از سرنگونی صدام و اصلاح این روابط یکی از نقاط عطف حکومت اوست. تاریکترین جنبهی حکومت قذافی انحراف وسیع اخلاقی و تجاوزگری او به عدهای بیشمار از دختران لیبیایی است. چیزی که آنیک کوژان در این کتاب صوتی حرمسرای قذافی از آن سخن گفته است. بیان جزئیاتی حیرتآور اولینبار از سوی کوژان از زبان قربانیان بخش وسیعی از جهانیان را شوکزده کرد و استقبال وسیع از کتابش دلیلی جز این نداشته است. حکومت قذافی در سال ۲۰۱۱ پس از ماهها جنگ داخلی و دخالت خارجی ساقط شد و خود او نیز بهطرز فجیعی کشته شد.
کتاب حرمسرای قذافی را بیژن اشتری به فارسی ترجمه کرده و کتاب صوتی آن با خوانش معصومه عزیزمحمدی توسط انتشارات ماهآوا منتشر شده است.
شنیدن کتاب صوتی حرمسرای قذافی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن کتاب صوتی حرمسرای قذافی را پیش از همه به علاقهمندان تاریخ پیشنهاد میکنیم. این کتاب با پرداختن به جزئیات و بیان بیپردهی واقعیات، نظر هر خواننده و شنوندهای را جلب میکند. شنیدن این روایت حیرتآور برای طرفداران ناداستان، روایتهای مستند و کسانی که به پژوهش در زندگی دیکتاتورها و سرنوشتشان علاقهمندند، بسیار مفید خواهد بود.
چرا باید این کتاب صوتی را بشنویم؟
مهمترین نکتهی این کتاب صوتی، استفادهی دیکتاتور سابق لیبی از تجاوز به عنوان سلاحی برای کنترل مردم و بهخصوص زنان است. درک این نکته که از خوانش و تامل در این کتاب برمیآید، راهگشاست. اهمیت دادههای مستند تاریخی و روایتهای دست اول از میان پنهانترین لایههای زندگی دیکتاتورهایی مثل قذافی بر همگان روشن است.
درباره آنیک کوژان
آنیک کوژان روزنامهنگار، نویسنده، کارگردان و مجری اهل فرانسه است. کوژان در سال ۱۹۵۷ متولد شد. او در دانشگاه رن حقوق خواند و علاوهبر آن در رشتهی مطالعات سیاسی تحصیل کرد و دورهای در هنرهای دراماتیک گذراند. کوژان در سال ۱۹۸۱ به روزنامهی لوموند پیوست و بهغیر از گزارشگری، مسئولیتهایی نیز در آن روزنامه پذیرفت. کوژان کتاب حرمسرای قذافی را که روایت مستند تعرضها و انحرافات جنسی و اخلاقی معمر قذافی، دیکتاتور سرنگونشدهی لیبی است در سال ۲۰۱۲ به انتشار رساند. این کتاب به زبانهای مختلفی ترجمه و بارها تجدید چاپ شد. کوژان آثار و مقالات بسیاری در زمینهی تجاوز جنسی بهعنوان سلاحی در دست دیکتاتورها برای کنترل و سرکوب مردم منتشر کرده است. کوژان در طول دوران کاری خود با افراد مشهور و تاثیرگذاری از جمله دایانا شاهدخت ولز و محبوبترین عضو خانوادهی سلطنتی بریتانیا مصاحبه کرده است. از کوژان بارها با عناوین مختلف تجلیل شده است. دریافت جایزهی آلبرت لوندرز که مهمترین جایزهای است که به روزنامهنگاران فرانسوی تعلق میگیرد، یکی از دستاوردهای مهم آنیک کوژان است. مقالات او به زبانهای مختلف ترجمه و بارها منتشر و خوانده شده است.
در بخشی از کتاب صوتی حرمسرای قذافی میشنویم
برای مدتی در جاده راندیم. اصلا نمیدانستم چه ساعتی است فقط اینطور به نظرم رسید که زمان بیانتهاست. ما سرت را ترک کرده بودیم و حالا به سرعت در حال عبور از صحرا بودیم. مستقیم به جلو نگاه میکردم و جرئت نداشتم هیچ سؤالی بپرسم. سپس به سداد رسیدیم که شبیه اردوگاه بود. چندین چادر بزرگ، انواع ماشینهای شاسیبلندِ آفرود، و یک تریلی مسافرتی بسیار بزرگ، یا بهتر بگویم یک کاروانِ فوقالعاده لوکس در آنجا به چشم میخورد. مبروکه به طرف تریلی مسافرتی (کاروان) راه افتاد و به من اشاره کرد که دنبالش بروم. درست در همین زمان ماشین دیگری را دیدم که در حال مراجعت از اردوگاه بود و در این ماشین یکی دیگر از دخترهای مدرسهمان را دیدم که مثل من برای خوشامدگویی دیروز به «قائد اعظم» انتخاب شده بود. این قضیه کمی به من قوت قلب داد اما به محض اینکه پایم را به داخل کاروان گذاشتم حس وحشتی غیرقابل بیان همه وجودم را فراگرفت. انگار کل وجودم داشت علیه این موقعیت میجنگید. انگار به صورت غریزی میدانستم چیز بسیار بدی در انتظارم است.
معمر قذافی داخل تریلی مسافرتی (کاروان) بود. روی صندلی قرمز مخصوص ماساژ نشسته بود و دستگاه کنترل از راه دور را در دست داشت. باشکوه و شاهوار به نظر میرسید. قدمی به جلو برداشتم تا دستش را ببوسم. او که سرش را به طرف دیگری برگردانده بود، دستش را با اکراه دراز کرد و من آن را بوسیدم. با صدای عصبیای از مبروکه پرسید: «فائزه و سلما کجا هستند؟» مبروکه جواب داد: «دارند میآیند.» مات و مبهوت همانجا ایستاده بودم. حتا نیمنگاهی هم به من نکرد. انگار اصلا وجود نداشتم. چند دقیقه گذشت؛ نمیدانستم چه کار باید بکنم. او عاقبت بلند شد و پرسید: «خانوادهات اهل کجایند؟»
«اهل زلیتن.»
حالت چهرهاش مثل سابق بیتفاوت باقی ماند. دستور داد «آمادهاش کنید!» و از اتاق بیرون رفت. مبروکه به من اشاره کرد که روی نیمکتی در گوشه اتاق بنشینم؛ اتاقی که سعی کرده بودند آن را شبیه اتاق پذیرایی دربیاورند. دو زن دیگر داخل شدند. خیلی راحت به نظر میرسیدند، انگار که در خانهشان هستند. فائزه لبخندی به من زد، پیشم آمد و با حالتی خودمانی چانهام را محکم گرفت و گفت: «نگران نباش ثریا کوچولو!» بعد خندید و به سرعت از اتاق بیرون رفت.
زمان
۱۱ ساعت و ۱۸ دقیقه
حجم
۶۷۰٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۱ ساعت و ۱۸ دقیقه
حجم
۶۷۰٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
من معمولا سلیقه ام در انتخاب کتاب بیشتر با محوریت موضوع زن و داستان های در مورد زنان می باشد . من در این کتاب به دنبال سرنوشت زنان و دختران بودم .سرنوشت و داستان زندگی دختران و زنان خیلی
روند داستان تا پایان ماجرای ثریا بسیار روان و جالب جلو میرود ولی بعد از آن دیگر دچار تکرار مکررات شد و همان موضوعات و اتفاقات ثریا نقل میشود و فقط شخصیت ها عوض میشوند ولی در کتاب نقاط منفی قدرت به خوبی
شاید حرمسرای قذافی منبع خوبی باشد که به ما نشان دهد قذافی چه سیاست های کثیفی را برای حفظ قدرت و جایگاه خود در منطقه داشت تحت عنوان حمایت از تساوی حقوق زن و مرد زنان کشورش را وارد تمامی عرصه ها کرد تا میدان
خداوند قذافی خبیث را لعنت کند که این همه سال ما را از امام عزیزمان، امام موسی صدر، محروم کرد...
گذشته از غلوهای مرسوم رونامه نگارهاواصحاب رسانه،بسیارجامع و شناسانده اخلاق ورفتار غیر اخلاقی دوراز انسانیت رژیم های دیکتاتور است. خصوصآ طرز اداره مرسوم در اجتماع های سنتی و بسته، مانند بسیاری از ممالک خاورمیانه همانند سایر مسلمانان میباشد. نمیدانم که کتاب نوشتاری
اصلا جالب نبود. فقط ۵۰ درصد کتاب رو به زور گوش دادم. این کتاب چیز خاصی نداره که بشینی ۱۱ ساعت گوش بدید. نه وقتتون نه پولتون رو حروم نکنید. کل کتاب اینه که قذافی یه آدم روانی بوده که
از لحاظ داستانی ، بیشتر شبیه گزارش است ولی چرا باید از جزئیات زندگی یک منحرف کتابی نوشته شود. او حتی ارزش اینکه در تاریخ کتابی برایش نوشته شود ندارد. تنها سوالی که در ذهن من ایجاد کرده ، چگونه
گویندهاش درجه یک
کل کتاب رو در یک ساعت هم میشد جمع کرد.رابطه وحشیانه قذافی رو چندین بار از زبان های افراد مختلف توصیف کرده!در کل جنون جنسی داشته همین!!!
عالیه