دانلود و خرید کتاب گلها همه آفتابگردانند قیصر امین‌پور
تصویر جلد کتاب گلها همه آفتابگردانند

کتاب گلها همه آفتابگردانند

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گلها همه آفتابگردانند

کتاب گلها همه آفتابگردانند نوشتهٔ قیصر امین‌پور در انتشارات مروارید چاپ شده است. این کتاب یکی از مجموعه شعرهای بزرگسال قیصر امین‌پور است که در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسیده است.

درباره قیصر امین‌پور

قیصر امین‌پور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در شهرستان گتوند استان خوزستان به دنیا آمد. در سال ۱۳۶۳ در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایان‌نامهٔ دکتری خود با راهنمایی محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنّت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایان‌نامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.

قیصر امین‌پور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. امین‌پور در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. وی در سال ۱۳۸۶ بر اثر بیماری کلیه و قلب در بیمارستان دی تهران درگذشت.

آثار زیادی برای کودکان و بزرگسالان از او به یادگار مانده است:

آینه‌های ناگهان / تنفس صبح / درکوچه آفتاب / طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵) / منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵) / مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸) / بی‌بال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰) / مجموعه شعر آینه‌های ناگهان (۱۳۷۲) / به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵) / گزینه اشعار (۱۳۷۸، مروارید) / مجموعه شعر گل‌ها همه آفتابگردانند (۱۳۸۰، مروارید) / مجموعه شعر دستور زبان عشق (۱۳۸۶، مروارید) / کتاب شعر و کودکی(۱۳۸۵، مروارید) / مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور (مروارید)

کتاب «دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد.

کتاب گلها همه آفتابگردانند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به شعر معاصر پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب گلها همه آفتابگردانند

از تمام رمز و رازهای عشق

جز همین سه حرف

جز همین سه حرف ساده میان تهی

چیز دیگری سرم نمی‌‏شود

من سرم نمی‌‏شود

ولی...

راستی

دلم

که می‌‏شود!

...

قرارداد

ای درخت آشنا

شاخه‌های خویش را

ناگهان کجا

جاگذاشتی؟

یا به قول خواهرم فروغ:

دستهای خویش را

در کدام باغچه

عاشقانه کاشتی؟

این قرارداد

تا ابد میان ما

برقرار باد:

چشمهای من به جای دستهای تو!

من به دست تو

آب می‌دهم

تو به چشم من

آبرو بده!

من به چشمهای بی‌قرار تو

قول می‌دهم:

ریشه‌های ما به آب

شاخه‌های ما به آفتاب می رسد

ما دوباره سبز می‌شویم!

دی ۷۰

اِیْ اِچْ|
۱۳۹۸/۱۲/۰۴

عرض ادب. «سری کتاب‌های ز غوغای جهان فارغ شدن!» بعضی نویسنده‌ها و شاعرها هستن که شما موقع خوندن آثارشون، اصلا متوجه نیستید که شما دارید این حرفا رو به خودتون میزنید یا شاعر و نویسنده مذکور. این نشون دهنده تبحر حیرت‌آور هنرمند،

- بیشتر
Meisam_ysf
۱۳۹۴/۱۰/۰۹

واقعا خیلی حیف بود . شعراش در اوج سادگی انقدر جدید و تازه و لطیف بودن . خدا بیامرزدشون

dokhtare porteghali
۱۳۹۹/۰۲/۱۵

هنوز این کتابو نخوندم ولی عاشق اشعار قیصر امین پور هستم .حس بی نظیری دارن. روحش شاد. بازم ازش کتاب بیارین.

hossein.a
۱۳۹۹/۰۴/۰۵

زیباست...

ادریس
۱۳۹۸/۱۰/۲۸

"و ق حرف آخر عشق آن جا که نام کوچک من آغاز می شود" قیصر امین پور تنها شاعر سپیدی که ارزش شعرش بالا است و من می پسندم.

Negin
۱۳۹۵/۱۰/۰۵

شعر"ترانه آبی اسفند"در این کتاب،توجه ام رو جلب کرد...

وحید
۱۳۹۴/۰۶/۰۱

شعرهای خوب ش زیاد بودند، خدایش بیامرزاد... این کتاب هم برای من پر از خاطره است.

🌸فطرس🌸
۱۴۰۱/۰۲/۰۲

باید گفت که قیصر ساده ترین نگاه ها و لطیف ترین و عاشقانه ترین نگاه ها رو به زندگی ساده و خاکی اطرافش داشت و از ساده ترین چیز ها میتونست مفهوم زندگی رو درک کنه، نور خداوند رو احساس

- بیشتر
B.S
۱۳۹۵/۰۸/۲۲

عاشق کتابشم

سپهر
۱۴۰۲/۰۵/۱۱

داشتم فکر میکردم چرا اینقدر دیر با قیصر امین پور آشنا شدم؟ همه از مشیری و شاملو و اخوان و... میگن، ولی قیصر مظلوم واقع شده، عجب شعرایی داشت، حداقل این کتابش...

گریه هم مثل باران ضروری است
i_ihash
ریشه‌های ما به آب شاخه‌های ما به آفتاب می رسد   ما دوباره سبز می‌شویم!
آرام
تو را می‌توانستم ای دور از دور یک بار دیگر ببینم!
B-vafa
ــ آسمان را...! ناگهان آبی است! (از قضا یک روز صبح زود می‌بینی) دوست داری زود برخیزی پیش از آنکه دیگران چشم خواب‌آلود خود را واکنند پیش از آنکه در صف طولانی نان باز هم غوغا کنند
اِیْ اِچْ|
خداوند كوه‌ها را روز سه‌شنبه آفريد. از اين رو كسان سه‌شنبه را روزی سنگين دانند.
اِیْ اِچْ|
تقویم چار فصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبزِ سرآغاز سال کو؟
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
ما دوباره سبز می‌شویم!
B-vafa
بیا مرا ببر ای عشق با خودت به سفر مرا ز خویش بگیر و مرا ز خویش ببر   مرا به حیطه محض حریق دعوت کن به لحظه‌لحظه پیش از شروع خاکستر
آرام
من به چشمهای بی‌قرار تو قول می‌دهم: ریشه‌های ما به آب شاخه‌های ما به آفتاب می رسد
i_ihash
ما که این همه برای عشق آه و ناله دروغ می‌کنیم   راستی چرا در رثای بی‌شمار عاشقان ـ که بی‌دریغ ـ خون خویش را نثار عشق می‌کنند   از نثار یک دریغ هم دریغ می‌کنیم؟
اِیْ اِچْ|
در خوابهای کودکی‌ام هر شب طنین سوت قطاری از ایستگاه می‌گذرد   دنباله قطار انگار هیچ‌گاه به پایان نمی‌رسد   انگار بیش از هزار پنجره دارد   و در تمام پنجره‌هایش تنها تویی که دست تکان می‌دهی
آرام
کو کوچه‌ای زخواب خدا سبزتر، بگو آن خانه کو، نشانی آن کوچه باغ کو؟
i_ihash
پیشینیان با ما در کار این دنیا چه گفتند؟   گفتند: باید سوخت گفتند: باید ساخت   گفتیم: باید سوخت، اما نه با دنیا که دنیا را!   گفتیم: باید ساخت، اما نه با دنیا که دنیا را!
LoL
گپ زدن از هر دری،
سپیده دم اندیشه
گفته بودم که به دریا نزنم دل اما کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
سایه
امروز هم ما هر چه بوده‌ایم، همانیم ما صوفیان ساده سرگردان درویش‌های گمشده دوره‌گرد حتی درون خانه خود هم مهمانیم
ادریس
خداحافظی باور نمی‌کنم که ناگهان به سادگی آب از ساحل سلام دل بر کنم   تا لحظه‌لحظه در دل دریای دور امواج بی‌کران دقایق را پارو زنم!
i_ihash
گفت: احوالت چطور است؟ گفتمش: عالی است مثل حال گل!   حال گل در چنگ چنگیز مغول!
sama
جرمم این بود: من خودم بودم! جرمم این است: من خودم هستم!
سایه
حتی گل کاغذی هم با گام موسیقی خنده‌هایت در دفتر شعر من می‌شکوفد
yas

حجم

۶۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۶۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰
۲۰%
تومان