دانلود و خرید کتاب خیره به خورشید اروین د. یالوم ترجمه مهدی غبرایی
تصویر جلد کتاب خیره به خورشید

کتاب خیره به خورشید

معرفی کتاب خیره به خورشید

کتاب خیره به خورشید، (Staring at the Sun: Overcoming the Terror of Death) اثری از اروین یالوم، نویسنده و روان‌درمانگر آمریکایی است. یالوم ریشه‌ی بخش بزرگی از مسائل و مشکلات انسان‌ها را در هراس از مرگ می‌داند. عقیده‌ای که از پس سال‌ها کار مطالعاتی و بالینی به‌دست آمده است. او در این کتاب می‌کوشد راهکارهایش را برای غلبه بر اضطراب مرگ بازگو کند. روایت دل‌نشین و پرکشش یالوم در کنار بازگویی برخی تجربه‌های شخصی او، خیره به خورشید را مانند سایر آثارش به کتابی خواندنی بدل کرده است.

درباره‌ی کتاب خیره به خورشید

یالوم پایه‌گذار روان‌شناسی اگزیستانسیال یا هستی‌گراست و با نوشتن رمان‌ها و آثار غیرداستانی، ایده‌های خود را در این زمینه ترویج داده است. کتاب خیره به خورشید نیز یکی از آثار درخشان اوست که با زبانی ساده به رشته‌ی تألیف درآمده است. یالوم در این کتاب از «هراس از مرگ» و نقش منحصربه‌فرد آن در زندگی انسان سخن گفته است. او رد پای اضطراب مرگ را در بسیاری از مشکلات روحی و رفتاری انسان جسته و در این راه از داشته‌های یگانه‌ی علمی و تجارب کم‌نظیر درمانی‌اش، بهره برده است. با خواندن اولین سطرهای کتاب خیره به خورشید، جذب روایت‌گری یالوم که شناسنامه‌ی آثار اوست خواهید شد.

این کتاب برای اولین‌بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. کتابی در هفت فصل، با یک پسگفتار، که پر از نکات ریز و جزئیات خواندنی است، تا ابهامی در ذهن خواننده به جای نماند. نویسنده در چارچوب روان‌درمانی اگزیستانسیال، راه خوانندگانش را برای لذت بردن از این زندگی کوتاه گشوده است. او بر خلاف فروید بر این عقیده است که انسان‌ها بیش از سرکوب گذشته (کودکی) در حال سرکوب آینده‌ی خود هستند. یعنی فکر فنا و نیستی‌ست که بسیاری از آشفتگی‌ها و روان‌رنجوری‌ها را به انسان تحمیل می‌کند. او جملات آغازین کتابش را از گیلگمش وام گرفته است: «اندوه به قلبم ره می‌گشاید. از مرگ می‌هراسم».

کتاب خیره به خورشید را مهدی غبرایی به فارسی برگردانده و ترجمه‌ی روان او را نیکونشر روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

موضوع و پیام کتاب

موضوع کتاب خیره به خورشید، بررسی نقش غالبا پنهانِ هراس از مرگ در آشفتگی‌ها و اختلالات روانی افراد است. بسیاری از ما بدون این‌که بدانیم دچار هراس از مرگ و فنا و تبعات زیان‌بار آن هستیم. یالوم با رویکردی علمی، به این مشکل اساسی پرداخته است. او با روایت خواندنی خود و بهره از تجربه‌های درمانی‌اش، کوشیده ما را از نقش هراس از مرگ در ناآرامی‌ها و مشکلات روانی آگاه کند. مشکلاتی که عموم مردم از آن رنج می‌برند و عموما هم از آن آگاه نیستند؛ حال‌آن‌که اگر مرگ‌آگاهی جای اضطراب مرگ را بگیرد، عرصه برای شکوفایی استعداد‌ها، موفقیت و مهم‌تر از همه، یک زندگی توام با آرامش فراهم می‌شود.

این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن کتاب خیره به خورشید را به مخاطبان آثار روان‌کاوانه و توسعه‌ی فردی و همچنین (با استناد به گفته‌های یالوم)، به روان‌درمان‌گران و روان‌شناسان پیشنهاد می‌کنیم.

چرا باید کتاب خیره به خورشید را بخوانیم؟

کتاب خیره به خورشید از کتاب‌های جدیدتر یالوم است. این اثر پرمغز و خوش‌خوان ما را با اصالت و ارزش زندگی آشنا می‌کند. هراس از مرگ که آفتی زندگی‌سوز است را به ما می‌شناساند و کمک می‌کند با فائق آمدن بر این ترس وجودی، در بهترین و کامل‌ترین حالت ممکن زندگی کنیم. زندگی‌ای با کم‌ترین حسرت و بیش‌ترین لذت.

نکوداشت‌های کتاب خیره به خورشید

در یادداشتی که در پابلیشرز ویکلی درباره‌ی کتاب خیره به خورشید منتشر شده، این کتاب بازیابی بینش‌های نو یالوم در رابطه با روان انسان در قالب ابتکار ارزشمند او «روان‌درمانی اگزیستانسیال» وصف شده است. اندرو سولومون نویسنده‌ی آمریکایی، از کتاب خیره به خورشید تجلیل کرده و آن را با عباراتی همچون «عمیقا انسانی» و «به‌طرز غیرمعمولی فصیح» توصیف کرده است.

چه ناشران و مترجمانی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده‌اند؟

کتاب خیره به خورشید را مترجمان و ناشران مختلفی ترجمه و منتشر کرده‌اند. این کتاب با عنوان خیره به خورشید توسط، مهدی غبرایی (نیکو نشر) و هانیه عطائی (جامی) به فارسی برگردانده شده است. اورانوس قطبی‌نژاد آسمانی (نشر قطره) و الهه کیهان‌فر (نشر عالی‌تبار) نیز این کتاب را با عنوان «خیره به خورشید نگریستن) ترجمه کرده‌اند.

نظر خوانندگان و منتقدان درباره‌ی کتاب

طرفداران یالوم که در گستره‌ی جهان کم‌تعداد هم نیستند، از کتاب خیره به خورشید مانند دیگر آثار او استقبال کردند. یادداشت‌ها و مقالات بسیاری نیز پس از انتشار کتاب در رابطه با آن منتشر شده است. پاتریک تی ریردون نویسنده‌ی آمریکایی‌، مروری جامع بر کتاب خیره به خورشیده نوشته است. ریردون زندگی را تنها فرصت بودنِ ما دانسته که یالوم وادارمان می‌کند بیندیشیم با این تنها داشته‌ی خود چه می‌کنیم.

دیدگاه فلسفی و روان‌شناسی کتاب و روان‌درمانگر بودن اروین یالوم

یالوم پایه‌گذار روان‌درمانی اگزیستانسیال یا هستی‌گرا است. او در کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال، به‌تفصیل و با جزئیات ایده‌ها و نظریاتش را در این زمینه شرح داده است. هدف یالوم آگاه کردن انسان‌ها از تنها داشته‌ی واقعی‌شان یعنی زندگی است. ثمره‌ی این آگاهی یک زندگی اصیل است. زندگی اصیل که با پشت‌سر گذاشتن ترس‌های وجودی از جمله ترس از مرگ و فنا به‌دست می‌‌اید. در کتاب خیره به خورشید تمرکز او بر شناخت هراس از مرگ و نتایج زیان‌بار آن بر زندگی است. هراس از مرگ انسان را از داشتن یک زندگی اصیل، سالم و آرام بازمی‌دارد و این تنها داشته‌ی آدمی را به مصیبتی تمام‌نشدنی بدل می‌کند. ترسی که حتی برخی را وامی‌دارد خودخواسته به زندگی‌شان پایان ‌دهند. از طرفی کسانی که با تجربه‌های نزدیک به مرگ، همچون تصادفی هولناک و یا بیماری صعب‌العلاج مواجه بوده‌اند، ارزش زندگی را آن‌چنان که هست، می‌دانند. یالوم بر این است که ما بدون تجربه‌ی سهمناک نزدیک به مرگ، ارزش زندگی را در بالاترین درجه‌اش بدانیم.

درباره اروین دیوید یالوم

اروین د. یالوم، نویسنده و روان‌درمانگر آمریکایی است. او در سیزدهم ژوئن سال ۱۹۳۱ در واشنگتن دیده به جهان گشود. او تحصیلاتش را رشته‌ی پزشکی آغاز کرد و در رشته‌ی روان‌پزشکی ادامه داد. یالوم در دانشگاه‌های بوستون و جرج واشنگتن تحصیل کرده است. او بنیان‌گذار روان‌درمانی اگزیستانسیال یا وجودی است. ایده‌های گران‌سنگ یالوم تحولی عظیم در روان‌درمانی ایجاد کرده است. او رمان‌نویس قهاری است و به‌کمک این نوع ادبی آراء و نظریاتش را به عموم مردم ارائه داده است. وقتی نیچه گریست، درمان شوپنهاور، مسئله‌ی اسپینوزا، روان‌درمانی اگزیستانسیال، خیره به خورشید، دروغگویی روی مبل و مامان و معنای زندگی از جمله آثار محبوبی است که از یالوم منتشر شده است.

ثار داستانی و غیرداستانی است. او در ایران، به‌عنوان نویسندهٔ رمان‌های روان‌شناختی، به‌ویژه رمان مشهور «وقتی نیچه گریست»، شهرت دارد. یالوم جایزهٔ انجمن روان‌پزشکی آمریکا را در سال ۲۰۰۲ میلادی دریافت کرد.

یالوم برای شرح تجربیات درمانی و ثبت آنها و همچنین برای کمک به روان انسان‌ها کتاب‌هایی داستانی و غیرداستانی نوشته است که همواره دیده و خوانده شده‌اند. او، به گفتهٔ خودش، برای نوشتن کتاب‌های معروفی همچون «وقتی نیچه گریست» و «دژخیم عشق» که آمیزه‌ای از روانشناسی و فلسفه هستند، از چیزهایی الهام گرفته است. نخستین کتابی که یالوم به‌صورت رمان نوشت، «هر روز کمی به هم نزدیک‌تر» (۱۹۷۴) نام داشت؛ رمانی که با استفاده از تجربه‌هایش در جلسات درمان با بیماران، آن را به شیوه‌ای جذاب و به کمکِ دو راوی روایت کرد.

بعضی از آثار داستانی یالوم عبارت‌اند از:

(۱۹۸۹) جلاد عشق و دیگر داستان‌های روان درمانی، (۱۹۹۲) وقتی نیچه گریست، (۱۹۹۶) دروغگویی روی مبل، (۱۹۹۹) مامان و معنی زندگی، (۲۰۰۵) درمان شوپنهاور، (۲۰۰۴) پلیس را خبر می‌کنم، (۲۰۱۲) مسئلهٔ اسپینوزا، (۲۰۱۵) خلق‌شدگان در یک روز و داستان‌های روان‌درمانی دیگر.

بعضی از آثار غیرداستانی یالوم عبارت‌اند از:

(۱۹۷۰) تئوری و عمل در روان‌درمانی گروهی، (۱۹۸۰) روان‌درمانی اگزیستانسیال، (۲۰۰۱) هنر درمان (نامه‌ای سرگشاده به نسل جدید روان‌درمانگران و بیمارانشان)، (۲۰۰۸) خیره به خورشید نگریستن (غلبه بر وحشت از مرگ)، (۱۹۹۷) یالوم خوانان [گلچینی از مشهورترین آثار اروین یالوم]، من چگونه اروین یالوم شدم (۲۰۱۷)، مسئله مرگ و زندگی است.

در سینما نیز فیلم‌هایی با الهام از آثار اروین یالوم ساخته و منتشر شده‌اند:

فیلم مستند «پرواز از مرگ» (۲۰۰۳)، وقتی نیچه گریست (۲۰۰۷) به‌کارگردانی Pinchas Perry که دیدار خیالی فریدریش نیچه (فیلسوف آلمانی) و یوزف برویر (پزشک اتریشی) و رابطهٔ پرفرازونشیب آنها را روایت می‌کند و فیلم Yalom's cure به‌کارگردانی Sabine Gisiger که در سال ۲۰۱۵ ساخته شد.

بخشی از کتاب خیره به خورشید

«در واقع در کار درمانگری جز فیلسوفان کلاسیک یونان، بخصوص اپیکور، اجداد روشنفکر خود را همپایۀ روانپزشکها و روانشناسان بزرگ اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، نظیر پانیل، فروید، یونگ، پاولوف، رورشاخ و اسکینر نمی‌دانم. هرچه بیشتر دربارۀ این متفکر شگفت‌آور آتنی یاد می‌گیرم، بیشتر می‌فهمم که اپیکور از پیشگامان روان درمانگری بوده است و در سراسر این کتاب از عقاید او استفاده خواهم کرد.

اپیکور در ۳۴۱ ق. م، کمی پس از مرگ افلاتون به دنیا آمد و در ۲۷۰ ق.م از دنیا رفت. خیلیها با نام او از طریق واژۀ اپیکور یا اپیکوری آشنایی دارند. این واژه کسی را وصف می‌کند که پیرو لذتهای ناب نفسانی، خصوصاً خور و نوش خوب، است. اما در واقعیت تاریخی اپیکور هوادار لذت نفسانی نبود؛ بلکه بیش از آن دغدغۀ نیل به آرامش (آتاراکسیا)۱ را داشت.

اپیکور «فلسفۀ طبی» را به اجرا گذاشت و در این نکته اصرار ورزید که پزشک تن را معالجه می‌کند و فیلسوف باید جان را مداوا کند. به نظر او فلسفه فقط یک هدف درست داشت: کاهش بدبختی انسان. و علت العلل بدبختی چه بود؟ به عقیدۀ اپیکور ترس همه جا حاضر از مرگ. او می‌گفت تصورِ ترسناک مرگِ ناگزیر با لذت آدمی از زندگی تداخل می‌کند و هر عیشی را منغّص می‌سازد. اپیکور برای کاهش ترس از مرگ تجارب فکری نیرومند متعددی را بسط داد که شخصاً به خود من در رویارویی با اضطراب مرگ کمک کرد و برای یاری به بیمارانم ابزاری در اختیارم گذاشت. در بحثی که به دنبال می‌آید، بارها به این عقاید ارزشمند رجوع خواهم کرد.

تجربۀ شخصی و کار بالینی به من آموخته که این اضطراب مرگ در تمام طول حیات شدت و ضعف می‌گیرد. بچه‌ها از اوان کودکی چاره‌ای جز دیدن نشانه‌های کوچک و بزرگ فناپذیری دور و بر خود ندارند: برگهای پژمرده، حشرات و پرندگان مرده و صدها سنگ گور بی‌انتها. بچه‌ها شاید به تقلید پدر و مادر خود تماشا کنند و به فکر فرو بروند و ساکت بمانند. اگر نگرانی خود را آشکار کنند، پدر و مادرشان ناراحت می‌شوند و حتماً به دلداریشان می‌شتابند. بزرگسالان گاهی جمله‌های دلگرم کننده پیدا می‌کنند یا همه چیز را به آینده‌ای دور دست حواله می‌دهند یا با حکایتهای انکار مرگ دربارۀ رستاخیز، زندگی ابدی، بهشت و دیدار در قیامت، نگرانی بچه‌ها را رفع می‌کنند.» 

معرفی نویسنده
عکس اروین  د. یالوم
اروین د. یالوم
آمریکایی | تولد ۱۹۳۱

اروین د. یالوم روانپزشک اگزیستانسیال آمریکایی است. او استاد بازنشسته روانپزشکی در دانشگاه استنفورد و همچنین نویسنده روایت‌های واقعی و تخیلی داستانی و آثار فلسفی و روانشناسانه است.

صبا بانو:)
۱۳۹۹/۰۸/۳۰

اروین یالوم در این کتاب خاطرات خودش را از جلسات روانکاوی با مراجعینش تعریف می‌کند. کسانی که به دلایل مختلف مثل طلاق، تردید در تصمیم گیری و یا مشکلات مختلف کاری به او مراجعه کرده‌اند، اما یالوم در حین درمان

- بیشتر
Moh Pan
۱۳۹۷/۰۶/۰۵

دوستان فراموش نکنید یالوم یک شخصیت علمی است نه یک شخصیت مذهبی یا یک فیلسوف. یک شخصیت علمی مجبوره فقط به دستاوردهای علوم تجربی تکیه کنه و هیچ جایی در اکتشافات علوم تجربی, نمی بینید که حرفی از دنیای بعد

- بیشتر
راستین امانی
۱۳۹۹/۰۵/۳۱

نمیخوام قضاوت سطحی و غیرمنصفانه بکنم اما از روی جلد کتاب میشه ردپای ترجمه‌ی سطحی رو دید‌. توی روانشناسی برای ترس-هراس- و اضطراب دوتا معنی مختلف در نظر می‌گیریم. یالوم هم معتقده سائق‌های وجودی رو باید با "اضطراب از ..." نام

- بیشتر
lilylilyLily
۱۳۹۹/۰۴/۰۵

ممکنه افرادی خوششون نیاد چون مرگ ترسناکه. اما برای من به شدت کاربردی بود و ترسم از مرگ کمتر شد. این ترس در درون اکثر ما هست و گاها مرضی میشه. شناخت ابعادش به دور از شعار می تونه کمک کننده باشه

×man×
۱۳۹۹/۰۲/۱۰

محتوای کتاب به طور کلی خوب بود (درواقع بد نبود) اما ترجمه...! واقعا یه جاهایی به وضوح مشخص بود کلمه به کلمه ترجمه شده. اسم فیلم رو در ترجمه گفته "آفتاب ابدی ذهن بی لک"!! به جای اینکه بگه "درخشش ابدی

- بیشتر
pendar
۱۳۹۷/۰۵/۲۸

یالوم خوبه ولی با ترجمه های غبرایی خیلی ارتباط برقرار نمیکنم

محمود
۱۴۰۰/۰۵/۲۰

فکر می‌کنم آنچه که باید از محتوای کتاب گفته شود، در توضیح و معرفی آمده است. اما از ترجمه؛ به‌نظرم مترجم نه آشنایی چندانی با اصطلاحات تخصصی این حوزه دارد و نه سلیقه‌ای در ترجمه. ترجمه همچون موانعی بر سر راه

- بیشتر
Peyvand
۱۳۹۷/۰۵/۲۷

این همون ( انسان موجود یک روزه از نشر قطره ) نیست ؟!

کاربر ۲۴۷۰۴۰۸
۱۳۹۹/۰۹/۰۴

خواندن این کتاب را توصیه میکنم ولی با ترجمه دیگری. واقعااا چطور یک مترجم میتواند کتابی را که نویسنده اصلی تلاش کرده اینقدر ساده بنویسد که مناسب برای خواندن همه افراد باشد و نه فقط روانشناسان، به گونه ای ترجمه

- بیشتر
Golnaz Javaheri
۱۳۹۹/۰۱/۱۳

خب این کتاب یه کتاب خودیاری نیست و نباید چنین انتظاری ازش داشت. به نظرم برای کسانی که با مکتب یالوم یعنی روان درمانی وجودی یا هر مکتب دیه ی روانشناسی آشنایی دارند، مناسبتره. چون مخاطب فصل آخر کتاب کلا

- بیشتر
«وقتی خسته‌ایم افکاری که سالها پیش به آنها غلبه کرده‌ایم، هجوم می‌آورند.»
saeed
تا وقتی به این فکر چسبیده‌اید که دلیل خوب زندگی نکردنتان بیرون از وجودتان است، هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نمی‌دهد.
Houshyaran
اپیکور معتقد بود که مأموریت اصلی فلسفه تسکین فلاکت انسان است. و ریشۀ اصلی فلاکت انسان چیست؟ اپیکور در پاسخ این پرسش تردید روا نمی‌داشت: ترس فراگیر ما از مرگ است. اپیکور اصرار داشت که فکر ترسناک مرگِ اجتناب‌ناپذیر در برخورداری ما از زندگی دخالت می‌کند و هیچ لذتی را دست نخورده نمی‌گذارد. چون هیچ فعالیتی نمی‌تواند اشتیاق ما را برای زندگی ابدی ارضا کند، همۀ فعالیتها از بیخ و بُن بیهوده‌اند. او نوشت که آدمهای زیادی از زندگی بیزار می‌شوند - حتی به طرزی طعنه‌آمیز تا نقطۀ خودکشی؛ بعضیها در فعالیت دیوانه‌وار و بی‌هدفی غرق می‌شوند که معنایی جز اجتناب از دردِ ذاتی وضعیت بشر ندارد.
FerFerism
چه چیز خاصی در مرگ هست که تو را می‌ترساند؟» ‫فوراً پاسخ داد: «همۀ کارهایی که انجام نداده‌ام.»
hamidkashi92
اضطراب مرگ مادرِ همۀ مذاهب است که به طرق گوناگون می‌کوشند دلهرۀ فانی بودن انسان را تعدیل کنند.
Hannane Akhbary Zade
از نبوغ اپیکور است که نظرگاه امروزی ناخودآگاه را پیش‌بینی کرده بود: او تأکید کرده بود که دغدغۀ مرگ برای بسیاری از افراد آگاهانه نیست، بلکه باید آن را از اَشکال بروز تعییر هیأت داده استنتاج کرد: مثلاً در دینداری افراطی، انباشت حرص‌آمیز ثروت، توسل کورکورانه به قدرت و افتخارات، که همه برگردان بدلی فنا ناپذیری هستند.
FerFerism
تا وقتی به این فکر چسبیده‌اید که دلیل خوب زندگی نکردنتان بیرون از وجودتان است، هیچ تغییر مثبتی در زندگیتان رخ نمی‌دهد.
×man×
اپیکور تأکید می‌کرد که ما خاطرات پررنگ خود را از تجارب خوشایند روی هم می‌گذاریم و به یاد می‌آوریم و به این ترتیب مدام در پی فعالیتهای تازه‌ایم و از آنها ارضا نمی‌شویم. او پیشنهاد می‌کرد که اگر بیاموزیم چنین خاطراتی را مدام بازسازی کنیم، دیگر نیازی نیست که در جستجوی بی‌پایان لذت باشیم. بنا به افسانه‌ها اپیکور به پند خود عمل می‌کرد و در بستر مرگ (مشکلاتی که به دنبال سنگ کلیه برایش پیش آمد) با وجود درد طاقت فرسا با یادآوری گفتگوهای لذتبخش با محفل دوستان و شاگردان خود خویشتن‌داری از دست نداد.
FerFerism
بیش از شصت سال پیش کارل راجرز، یکی از پیشگامان تحقیق روان درمانی، بیان کرد که بهبود درمانی با سه رفتار درمانگر همراه است: اصالت، همدردی درست و توجه مثبت بی‌قید و شرط.
Golnaz Javaheri
معتقدم که نیاز ما به مرشد و مراد بازتاب‌دهندۀ آسیب‌پذیری ما و تمنا برای ذات باریتعالی است.
نیک وایلد
موج زدن به این نکته اشاره می‌کند که هریک از ما - غالباً بدون قصد یا دانسته - دوایر متحدالمرکزی از تأثیر ایجاد می‌کنیم که شاید سالها یا حتی نسلها بر دیگران اثر بگذارد. یعنی تأثیری که بر دیگری می‌گذاریم به نوبت خود به یکی دیگر منتقل می‌شود، درست مانند موجهای دایره‌واری که بر سطح آب استخری می‌افتد تا آنجا که دیگر دیده نشود، اما در سطح ریزپردازنده‌ای ادامه یابد. این عقیده که می‌توانیم چیزی از خودمان به جا بگذاریم، حتی بی‌آنکه بدانیم، پاسخ دندان شکنی است به آنهایی که ادعا می‌کنند پایان‌پذیری و گذرا بودن به ناگزیر بی‌معناست.
sahar
وقتی با کسی که مذهبی است کار می‌کنم، از اصلی پیروی می‌کنم که در رأس همۀ ارزشهای سلسله مراتب شخصی من قرار دارد: مراقبت از بیمارم. به هیچ چیزی اجازۀ دخالت در این اصل را نمی‌دهم. حتی تصور کوشیدن برای تخریب نظام اعتقادی را که به خوبی در خدمت شخص است به ذهن راه نمی‌دهم، ولو آنکه نظام اعتقادی به نظرم کاملاً تخیلی برسد. بنابراین وقتی آدم متدینی از من کمک بخواهد، هرگز با اصل اعتقادش در نمی‌افتم، چون آن اعتقاد از ابتدای زندگی در جانش ته‌نشین شده است. برعکس، بیشتر راههایی را جستجو می‌کنم که اعتقادش تقویت شود.
نیک وایلد
عقیدۀ دیگران پنداری است که شاید هردم تغییر کند. عقاید به رشته‌ای آویخته است و ما را نسبت به آنچه دیگران فکر می‌کنند، یا بدتر، آنچه به نظر می‌رسد فکر می‌کنند به بردگی می‌کشاند. چون هرگز نخواهیم دانست که دیگران واقعاً چه فکری می‌کنند.
نیک وایلد
دارایی مادی سراب است. شوپنهاور با ظرافت استدلال می‌کند که انباشت ثروت و دارایی بی‌انتهاست و آدم را سیر نمی‌کند؛ هرچه بیشتر به تملک درآوریم، اشتهای ما بیشتر می‌شود. ثروت مثل آب دریاست: هرچه بنوشیم، تشنه‌تر می‌شویم. در نهایت ما دارایی نداریم - آنها ما را دارند.
نیک وایلد
جولیا بخصوص به این فکر آخری واکنش نشان داد. او پیوسته از خودش ناراضی بود و این شعار را که از دورۀ دبستان در سن هشت سالگی نوشته بودند پیش چشم داشت: خوب است که بهتر بشود عالی هرگز نطلب جز این. تا خوب شود بهتر، بهتر بشود عالی.
me
اضطراب مرگ مادرِ همۀ مذاهب است که به طرق گوناگون می‌کوشند دلهرۀ فانی بودن انسان را تعدیل کنند.
Houshyaran
اپیکور معتقد بود که مأموریت اصلی فلسفه تسکین فلاکت انسان است. و ریشۀ اصلی فلاکت انسان چیست؟ اپیکور در پاسخ این پرسش تردید روا نمی‌داشت: ترس فراگیر ما از مرگ است.
sahar
پروردگار چنانکه فرهنگهای گوناگون وصفش کرده‌اند، نه تنها از راه تجسم حیات جاودان رنج فانی بودن را بر ما هموار می‌سازد، بلکه هجران هولناک را با ارائه حضور ابدی جبران می‌کند و طرح روشنی از گذران زندگی پرمعنا به دست می‌دهد.
sahar
استدلال سوم اپیکور چنین است که نابودگی ما پس از مرگ حالتی است که پیش از تولد در آن بودیم. به رغم مجادلات فلسفی دربارۀ این استدلال کهن معتقدم که هنوز قدرت آن را دارد که برای آدم مشرف به مرگ آرامش فراهم آورد. از بسیار کسان که قرنها این استدلال را بازگو کرده‌اند، هیچ کس زیباتر از ولادیمیر نابوکف، رمان‌نویس بزرگ روسی تبار، در خود زندگینامه‌اش، بگو، حافظه این مفهوم را بیان نکرده است. کتاب با این سطور شروع می‌شود: «گهواره بر فراز مغاکی می‌جنبد و عقل سلیم می‌گوید که وجود ما چیزی نیست جز روزنه‌ای به سوی نور میان دو ابدیت تاریکی. هرچند این دو دوقلوهای شبیه همند، انسان طبق معمول به مغاک پیش از تولد با آرامش بیشتری از آنکه پیش رو دارد نگاه می‌کند (با چهار هزار و پانصد ضربان قلب در ساعت.)» من شخصاً در بسیاری از موارد از فکر کردن به اینکه دو حالت نابودگی - زمان پیش از تولد و زمان پس از مرگ - یکسانند و ما از برکۀ دوم تاریکی زیاد می‌ترسیم و دربارۀ اولی اینقدر بی‌خیالیم آرامش خاطر یافته‌ام.
FerFerism
یکی دیگر از عبارتهای دلخواه نیچه amor fati (سرنوشتت را دوست بدار) است. به عبارت دیگر سرنوشتی را بیافرین که دوست بداری.
Houshyaran

حجم

۲۰۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۷ صفحه

حجم

۲۰۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۷ صفحه

قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۵۰%
تومان