
کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
معرفی کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
کتاب «مغزی که خود را تغییر میدهد» با عنوان اصلی The Brain That Changes Itself نوشتهی نورمن دویج، با ترجمهی گیتی قاسمزاده از انتشارات هورمزد منتشر شده است. این کتاب در دستهی کتابهای روانشناسی و علوم اعصاب قرار میگیرد و موضوع اصلی آن پدیدهی نوروپلاستیسیته یا انعطافپذیری مغز است. نویسنده در این اثر با ترکیب روایتهای واقعی، پژوهشهای علمی و زبان قابلفهم، از قدرت تغییرپذیری مغز در طول زندگی صحبت میکند و نشان میدهد که مغز انسان حتی پس از آسیبدیدگی یا در سنین بالا نیز میتواند مسیرهای عصبی تازهای بسازد. اگر به دنبال کتابی هستید که بدون سادهانگاری، پیچیدگی مغز انسان را برایتان ملموس و قابل درک کند- مغزی که خود را تغییر میدهد- گزینهای عالی است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
در کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد، نورمن دویج با معرفی پدیدهی «نوروپلاستیسیته» بهعنوان یکی از مهمترین کشفیات علوم اعصاب، نشان میدهد که مغز میتواند در هر سنی خودش را بازآفرینی کند. این کتاب نخستینبار در سال ۲۰۰۷، به زبان انگلیسی و در کشور کانادا منتشر شد و خیلی زود به یکی از آثار مرجع در حوزهی علوم اعصاب تبدیل شد.
کتاب پر از روایتهای مستند از بیمارانی است که با روشهایی مثل تصویرسازی ذهنی، تمرینهای تکراری و تکنیکهای نوین توانستهاند از فلجی، وسواس فکری و دردهای عصبی رها شوند. زبان کتاب برای عموم قابل فهم است، اما همزمان برای متخصصان علوم اعصاب نیز ارزش علمی بالایی دارد.
آنچه مغزی که خود را تغییر میدهد را از یک متن صرفاً علمی متمایز میکند، پیوند منحصربهفردی است که میان ذهن و بدن، خیال و ماده، روان و عصب برقرار میکند. روایتهای این کتاب بارها نشان میدهند که تمرین ذهنی، تصویرسازی و تمرینهای هدفمند میتوانند ساختار مغز را دگرگون کنند.
در یکی از نمونهها، فردی صرفاً با تصور حرکت دادنِ دست فلجشدهاش، مسیرهای عصبی تازهای در مغزش شکل میدهد. اینجا دیگر مرز میان روان و جسم، آنچنان که پیشتر تصور میشد، واضح نیست. بهتعبیری میتوان گفت که کتاب، در خط مقدم علوم اعصاب مدرن، از واقعیتی سخن میگوید که در آن ذهن و بدن نه دو چیز جداگانه، بلکه دو وجه از یک کل هستند.
این نگاه، یادآور آن پرسش بنیادین است که: اگر نتوان مرز دقیقی میان ذهن و جسم ترسیم کرد، پس آیا هر تغییری در یکی، بازتابی در دیگری ندارد؟
خلاصه کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
این کتاب مجموعهای از روایتهای علمی و انسانی است که هرکدام به یکی از ابعاد پنهان تواناییهای مغز میپردازند. دکتر نورمن دویج در هر فصل، ماجرای واقعی بیمارانی را روایت میکند که مغز آنها در برابر آسیب، ناتوانی یا اختلال، واکنشی خارقالعاده نشان داده است.
در فصل اول، با دختری مواجه میشویم که پس از آسیب شدید، توانایی حرکت را از دست داده، اما به کمک یک روش درمانی نوین، توانسته مجدداً کنترل اندامهای خود را بهدست آورد. در بخشهای دیگر کتاب، با بیمارانی آشنا میشویم که از دردهای خیالی (phantom pain) رنج میبردهاند و از تکنیکهایی مانند آینهدرمانی برای تسکین درد استفاده کردهاند.
کتاب همچنین وارد دنیای اختلالات روانی مانند وسواس فکری (OCD) میشود و نشان میدهد که چگونه با تکرار تمرینهای آگاهانه، مسیرهای ناسالم مغزی میتوانند بازنویسی شوند. یکی از جالبترین روایتها مربوط به کسانی است که تنها با یک نیمکرهی مغز زندگی میکنند، اما نیمکرهی سالم بهطرز حیرتانگیزی وظایف نیمکرهی دیگر را نیز بر عهده میگیرد.
در مجموع، هر فصل این کتاب پنجرهای تازه به پدیدهی انعطافپذیری مغز باز میکند؛ با نمونههای واقعی، تحقیقات علمی و امیدهایی که بر پایهی تجربه بنا شدهاند.
درباره نویسنده
نورمن دویج پزشک متخصص اعصاب و روان، روانکاو، پژوهشگر و نویسندهای برجسته اهل کاناداست. دویج تحصیلات خود را با مطالعهی ادبیات کلاسیک و فلسفه در دانشگاه تورنتو آغاز کرد. سپس به تحصیل در رشتهی پزشکی پرداخت و آموزشهای تخصصی روانپزشکی و روانکاوی را در دانشگاه کلمبیا گذراند. او همچنین روایتهای ادبی و فرهنگی ارائه کرده؛ از جمله دریافت جوایز ادبی و فعالیت بهعنوان سردبیر و ستوننویس در مجلات معتبر کانادایی.
اما شهرت جهانی او بیش از هر چیز، مدیون همین کتاب اولش، مغزی که خود را تغییر میدهد است. کتابی که پس از انتشار در سال ۲۰۰۷، با استقبال گستردهای روبهرو شد و به بیش از بیست زبان ترجمه شد. دویج در این اثر، با تلفیق علم عصبشناسی و روایتهای انسانی، تصویری نو از مغز ارائه میدهد؛ مغزی که نهتنها ماشین ثابتی نیست، بلکه توانایی شگفتانگیزی در بازسازی و یادگیری مجدد دارد. دویج بعدها کتاب دومی نیز با عنوان راه شفابخشی مغز (The Brain’s Way of Healing) منتشر کرد که در آن نیز به قدرت درمانی مغز پرداخت؛ اما همچنان مغزی که خود را تغییر میدهد بهعنوان نقطهی عطفی در زندگی حرفهای او شناخته میشود.
چرا باید کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد را با ترجمه گیتی قاسمزاده بخوانیم؟
«مغزی که خود را تغییر میدهد» فقط یک کتاب علمی دربارهی مغز نیست؛ این کتاب، دری تازه در علوم اعصاب را به روی ما باز میکند: اینکه مغز، برخلاف تصور قدیمی، نهتنها در دوران کودکی بلکه تا پایان عمر، توانایی یادگیری، انطباق و بازسازی دارد.
دویج در این کتاب، نظریهی نوروپلاستیسیته را نه با زبان تخصصی، بلکه از خلال روایتهایی ملموس و انسانی توضیح میدهد. او باور رایج قدیمی را که مغز یکبار برای همیشه «سیمکشی» میشود، به چالش میکشد. روایتهایی که از پزشکان پیشرو و بیمارانی با شرایط پیچیده ارائه میدهد، نشان میدهند که مغز انسان در مواجهه با چالشهای سخت، میتواند خود را بازآرایی کند.
ترجمهی گیتی قاسمزاده با زبانی روان و وفادار به متن اصلی، مفاهیم علمی پیچیده را بهگونهای ساده و دقیق منتقل کرده است. متن فارسی خوانا و خوشریتم است و تجربهی خواندن کتاب را برای مخاطب فارسیزبان لذتبخش و قابلفهم میسازد.
خرید و دانلود کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگر به کتابهای روانشناسی، عصبشناسی یا تواناییهای ذهن انسان علاقهمندید، این کتاب انتخابی عالی است.
اما حتی اگر خوانندهای عمومی هستید و فقط میخواهید بیشتر دربارهی سازوکار مغز بدانید و اینکه چطور عادتها، تخیل، تمرین و یادگیری میتوانند زندگی را دگرگون کنند، مغزی که خود را تغییر میدهد میتواند الهامبخش شما باشد.
کسانی که به دنبال درک علمیتری از رابطهی ذهن و بدن هستند و کسانی که با چالشهایی مثل افسردگی، وسواس، اضطراب یا آسیبهای عصبی درگیرند یا با افراد درگیر این مشکلات زندگی میکنند، این کتاب را بخوانند.
همچنین مربیان، درمانگران، رواندرمانگران، فیزیوتراپیستها و فعالان حوزهی سلامت روان و حتی کسانی که صرفاً در مسیر رشد فردی خود هستند و میخواهند مغزشان را بهتر بشناسند و با آن همکاری کنند این کتاب مناسبشان است.
در واقع، این کتاب برای هر کسی است که باور دارد تغییر ممکن است؛ حتی اگر از جایی غیرقابلتصور آغاز شود.
نکوداشتهای کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
- آلیور سَکس: «شگفتانگیز است. کتاب دویج تصویری چشمگیر و امیدوارکننده از قابلیت بیپایان سازگاری مغز انسان ارائه میدهد.»
- معرفی رسمی کتاب در وبسایت Penguin Random House: «تا چند دههی پیش، دانشمندان مغز را ساختاری ثابت و تغییرناپذیر میدانستند و بیشتر آسیبهای مغزی را درمانناپذیر. اما دکتر نورمن دویج، روانپزشک برجسته و پژوهشگر، تحتتأثیر دگرگونیهای خارقالعادهی بیمارانش قرار گرفت و به پژوهش دربارهی علم تازهای به نام نوروپلاستیسیتی پرداخت. او در این کتاب، از خلال گفتوگو با پیشگامان علوم اعصاب و روایتهای شخصی بیماران، نشان میدهد که مغز میتواند ساختار خود را تغییر دهد و حتی در برابر دشوارترین آسیبهای عصبی خود را بازسازی کند.»
- واشنگتن پُست: «خوانندگان احتمالاً دلشان میخواهد بخشهایی از کتاب را بلند بخوانند و آن را به کسانی بدهند که میتوانند از آن بهرهمند شوند. دویج در این کتاب، آزمایشهای علمی را با پیروزیهای فردی پیوند میزند؛ آنهم بهگونهای الهامبخش.»
- نیویورک تایمز: «قدرت تفکر مثبت بالاخره اعتبار علمی پیدا میکند. کتابی که ذهن را میلرزاند، معجزه میآفریند و واقعیت را دگرگون میکند... اثری با پیامدهایی برای تمام انسانها — و حتی فرهنگ، یادگیری، و تاریخ بشر.»
- پابلیشرز ویکلی : «دویج همهی چیزهایی را که فکر میکردیم دربارهی مغز میدانیم، زیر و رو میکند.»
بر اساس این کتاب، در سال ۲۰۰۸ مستندی تلویزیونی نیز با حضور نورمن دویج ساخته شده است.
بخشی از متن کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
هنگامیکه ما در پی این هستیم که حسهای گوناگون خود را ارتقاء بخشیم، پلاستیسیتی یک نعمت است اما هنگامیکه آنرا در جهت خدمت به درد بهکار میگیریم ممکن است به لعنت خدا هم نیرزد. راهنمای ما در این زمینه یکی از نویدبخشترین صاحبنظران در زمینهی پلاستیسیتی یعنی وی. اس. رماچاندران است. ویلایانور سابرامانین رماچاندران در مدرس هند بهدنیا آمد. او یک هندوتبار نورولوژیست و صاحب گنجینهای افتخارآمیز از علوم قرن نوزده است که با مسائل بغرنج قرن بیستویک دستوپنجه نرم میکند.
راماچاندران پزشک است؛ یک متخصص نورولوژی و در روانشناسی درجهی دکترای خود را از کالج ترینیتی کمبریج گرفته است. ما یکدیگر را در ساندیگو ملاقات کردیم؛ وی در آنجا مدیریت مرکز مغز و ادراک دانشگاه کالیفرنیا را بر عهده دارد. موهای «راما» مشکی و پیچ و تابدار است و یک کت چرم مشکی به تن دارد. او صدایی غران دارد و لهجهاش انگلیسی است، اما وقتیکه هیجانزده میشود «ر» هایش را کشیده ادا میکند.
درحالیکه بسیاری از نوروپلاستیستها در حال مددرسانی به بیماران هستند تا آنان بتوانند مهارتهای خود را بهبود بخشند و یا مهارتهای جدیدی کسب کنند -بخوانند، حرکت کنند و یا بر ناتوانیهای خود در یادگیری فائق آیند- رماچاندران از پلاستیسیتی در جهت شکل دادن دوباره به محتوای ذهنی استفاده میکند. او نشان میدهد که با استفاده از درمانهای نسبتاً ساده و بدون درد که در آنها قوهی تصور و ادراک ما بهکار گرفته میشوند، میتوانیم مغزمان را از نو سیمپیچی کنیم.
حجم
۴۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۹ صفحه
حجم
۴۲۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۵۹ صفحه
نظرات کاربران
کتاب در حیطه علمی روانشناسی است و به تفسیر و اثبات خاصیت نوروپلاستیسیتی مغز می پردازد یعنی مغز توانایی تغییر دارد، در هر سنی و هر وضعیتی. این کشف، خاصیت موضعی بودن مغز را رد می کند. گرچه مطالب ارزشمند
کتاب رو تموم نکردم و نظرم در مورد ترجمه ست. یک حساسسیت و وسواس بیمارگونه در موضوع ترجمه رواج پیدا کرده که باید یکمی تلطیف بشه. نوشتن "حس بساوایی" به جای "حس لامسه" هم جز همینهاست که به غیر از
بسیار عالی! خواندنش دیدتان را نسبت به تمایلهایتان تغییر میدهد. پیشنهاد میکنم بخوانیدش.
این کتاب خیلی عالیه البته من چاپ شده ی انتشارات ارجمند رو دارم ولی فکر نمیکنم زیاد فرقی داشته باشن خلاصه که به همه توصیه میکنم با هر سطح تحصیلات یا هر تخصصی که دارن بخوننش
کل کتاب را با دقت مطالعه کردم ، واقعا عالی بود و کاملا علمی
هر کسی باید اینو بخونه.
والا در کل کتاب خوبی بود و مطالب خیلی خوب و کاربردیای مطرح شده بود ولی به شدت طولانی بود و مطالب کسل کننده هم زیاد داشت. به خاطر همین دافعه ایجاد میشد و خوندنش زمان زیادی برد. قشنگ میشد
اگر امکان اشتراک گذاری کتابها فراهم بشه عالیه
از نظر من کتاب بسیار خوبی بود.متن و ترجمه روان و خوبی داره،برای دوستان مشاور و روانشناسم این کتاب رو پیشنهاد میکنم.در این کتاب در خصوص تغییر پذیری مغز و رفتارها نکات جالبی بیان شده.
جالب بود ولی خب بیشتر جنبه ی علمی داشت.حس میکنی داری کتاب درسی میخونی