دانلود و خرید کتاب عینک سالوادور مهدی شادکار
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب عینک سالوادور

کتاب عینک سالوادور

نویسنده:مهدی شادکار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عینک سالوادور

«عینک سالوادور» نوشته مهدی شادکار(-۱۳۶۰) نویسنده معاصر است.شادکار این رمان را براساس وقایع شیلی نوشته است. سال ۱۹۷۰ که آلنده به عنوان یک سوسیالیست به ریاست جمهوری شیلی می‌رسد و چپ‌ها قدرت را در این کشور امریکای لاتین در دست می‌گیرند،همچنان که ژنرال پینوشه نمی‌تواند به قدرت رسیدن آلنده را تحمل کند و با طرح کودتایی امریکایی به کاخ ریاست جمهوری حمله می‌کند. آلنده و یارانش مسلحانه مقاومت می‌کنند و سرانجام با بمباران کاخ همه چیز در این کشور دفن می‌شود. هم جنازه آلنده و یارانش، هم آرمان‌های ملتی به پاخاسته و... «عینک سالوادور آلنده» نام جنبشی است از طرفداران حزب سوسیالیست که در کمپین انتخاباتی میشل باشله حضوری فعال داشتند و مهدی شادکار برهمین اساس نام رمان خود را انتخاب کرده است. بخشی از داستان: خوبی پاپا آلنده؟ - بله خوبم. کمی سرم گیج رفت. خوب نیست. نمی‌فهمد چه رخ داده است. وضعیتی شگفت انگیز است. یادِ داستان مسخِ کافکا می‌افتد. دست کم مطمئن است که همانند سرنوشت آن شخصیت داستان، تبدیل به سوسک نشده است! هیچوقت اهل داستان خواندن نبوده است. اما گاهی این داستان‌های شگفت انگیز حتی در کتاب‌های مذهبی هم بسیار بوده است. و او آنها را خوانده است. هیچگاه مذهبی نبوده است. مخالفان اش او را کمونیست بی‌دین کثیف خطاب می‌کردند. بی‌دین کثیف منظورشان همان کافر بود. اما انجیل را خوانده است. عهد عتیق را نیز. چیزی از داستان اصحاب کهف هم می‌داند. مادرش مذهبیِ کلیسا برو بود و همه‌ی این داستان‌های خارق‌العاده‌ی معجزه‌گونه را می‌دانست و برای بچه‌هایش تعریف می‌کرد. به یاد دارد که از همان نوجوانی به این داستان‌ها می‌خندید. حالا چه شده است؟ «اصحاب کهف؟ یعنی این چهل سال اختلاف را در آن دالانِ نور خوابیده‌ام؟» جمع و تفریق ساده ای لازم است تا مشخص شود از ۱۹۷۳ تا ۲۰۱۳ تفاوت‌اش عدد ۴۰ است. یک عدد ساده نیست. یک واقعیت فراواقعی است. سوررِئال است!
sinarchi
۱۳۹۶/۰۹/۰۵

“...آینده روشن است. شیلیایی های[ایرانی های] دیگری خواهند آمد و بر این زمانه تیره و تلخ غلبه خواهند کرد. «به ویژه با جوانان شیلیایی[ایرانی] می گویم که اگر می خواهید وطن پرست باقی بمانید از شعله امید در سینه های

- بیشتر
کتاب باز
۱۴۰۰/۰۱/۰۹

لطفا توی طاقچه بی نهایت قرار بدید

او مسیحِ سوسیالیسمِ آن روز بود. پیامبروار سخن می‌گفت. از هرچیزی سخن می‌گفت. تکرار برایش بی‌معنا بود. هر سخنرانیِ پنج ساعته را که آغاز می‌کرد انگار برای نخستین و آخرین بار است که می‌خواهد سخن بگوید. شور و شوق و هیجان و حرارت‌اش، مردمان را گرم می‌کرد، و مخالفان را خلع سلاح!
مهدی شادکار
«در رویارویی با این پیچِ تاریخی، بهای وفاداری‌ام به مردم را با جان‌ام می‌پردازم. و به آنها می‌گویم که اطمینان دارم این بذری که در وجدانِ بیدارِ هزاران هزار شیلیایی کاشته‌ایم، بی‌ثمر نخواهد شد. آنها قدرت دارند و می‌توانند بر ما غلبه کنند. اما روندهای اجتماعی را نه با جنایت می‌توان متوقف کرد و نه با زور. تاریخ از آنِ ماست و مردم تاریخ را خواهند ساخت.» وقتی واژه‌ی تاریخ را که می‌گوید صدایش می‌لرزد. بغض گلویش را می‌فشارد. تاریخ برایش همیشه واژه‌ای مقدس بوده است. تاریخ، برگ برنده‌ی آزادیخواهان سرکوب شده و مردمان شکست خورده است. زیرا تاریخ است که مردم را شکست ناپذیر می‌کند.
مهدی شادکار
توضیحی درباره طرح جلد: نقاشی دیواری، کاری از مدرسه‌ی دیوارنگاری آرژانتین که به تقلید از تیپِ دیوارنگارِ رامونا پاررا چهره‌ی آلنده را برای صدمین سالروز تولد سالوادور آلنده در سال ۲۰۰۸ بازآفرینی کرده است. بریگاد رامونا پاررا Brigada Ramona Parra نام شاخه‌ای از جوانان حزب کمونیست شیلی است که در سال ۱۹۶۸ تشکیل شد. این گروه،‌ نقاشی دیواری‌های بسیاری در حمایت از آلنده در انتخابات ۱۹۷۰ در سطح شهرها طرح و اجرا کرد، که پس از کودتای ۱۹۷۳ پینوشه، این نقاشی‌ها را با رنگ پوشاندند و از بین بردند.
مهدی شادکار
- جنبشِ چی؟ - جنبش عینکِ آلنده! مثل تو ما هم خودمان را شبیه او کرده‌ایم. حتما مگه باید بازیگر باشیم؟ «چه خلاقیت‌هایی برای زنده نگهداشتن نهضت دارند! درود بر این مردم! درود!» با خوشحالی عینکش را از چشم برمی‌دارد و به سوی پیرمرد می‌گیرد. - عینک من الکی نیست! بیاید نگاه کنید آقا! عینکش را به پیرمرد ریشو می‌دهد. پیرمرد ریشو عینک را وارسی می‌کند. کمی دورتر از صورتش آنرا نگه می‌دارد و از توی شیشه‌هایش منظره‌ای دورتر را نگاه می‌کند. - آره. ته استکانیه! چقدر هم سنگینه! شیشه است؟
مهدی شادکار
از شعله امید در سینه‌های خود محافظت کنید، زیرا امید بذر هویت ماست؛ بذری که با نخستین باران شروع به روییدن می‌کند و جان هرکسی را که هنوز شیلیایی باقیمانده است، در هر کجای جهان که بیتوته کرده باشد به اهتزاز در می‌آورد تا از نو در سرنوشت این خاک شریک بداند.
مهدی شادکار

حجم

۲۰۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

حجم

۲۰۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

قیمت:
۲۷,۵۰۰
تومان