با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب بچههای کوهستان (خاطرات سیدرضا موسوی)
۳٫۲
(۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بچههای کوهستان (خاطرات سیدرضا موسوی)
«بچههای کوهستان (خاطرات سیدرضا موسوی)» زیر نظر احمد دهقان، جلد چهارم از مجموعه کتابهای بچههای ایران است که دربردارنده خاطرات سربازان پر افتخار دوران دفاع مقدس است.
در مقدمه کتاب میخوانید:
سربازانی که به خاطر ما جنگیدند، امروز بعضیشان مینویسند، بعضیشان ساکتاند، بعضیشان هم میگویند که چه کردهاند و چهها که ندیدهاند.
پارهای از این نوشتهها و حرفها، میآید روی سینه سفید کاغذها و خوانده میشود. گاهی از این همه دلاوری بچههای کم سن و سال آب و خاکمان شگفتزده میشویم. گاهی هم فکر میکنیم اگر این نوجوانها نبودند، چه بلایی سر مملکتمان میآمد؟
مجموعه کتابهای «بچههای ایران» حاصل همت و تلاش احمد دهقان است. بعضی از این کتابها، با گفتوگویی حضوری گردآوری شدهاند و بعضیها بر اساس خاطراتی که سالها پیش منتشر شده، تدوین شدهاند که همهاش خواندنی است. شاید در فرداهایی دور، کسانی بیایند و این خاطرات را کنار هم بگذارند و در آیینه این خاطرات، چهره نوجوانهایی را در جنگ ببینند که در پشت آن سیمای یک ملت بزرگ پیداست.
بخش کوتاهی از یک خاطره را میخوانید:
بیستم آبان ۱۳۵۸ بود. چند تا فرم داده بودند که باید میرفتم منطقه و امضاء میگرفتم. با علیجان فدایی که راننده بود و آذوقه میبرد منطقه، دو تایی راهی شدیم. من در «گروه ضربت» بودم. تازه انقلاب پیروز شده بود و بعضی گروهها در غرب کشور دست به شورش زده بودند. گروه ضربت وظیفه داشت تا با این گروهها بجنگد و آنها را سر جایشان بنشاند.
بگذارید اول از خودم بگویم. دوران کودکی و نوجوانی و جوانیام، در یکی از شهرهای مرزی ایران و عراق به نام سرپلذهاب سپری شده است. در کودکی و نوجوانی، پُر شر و شور بودم. با بچههای محل و مدرسه، دائم دنبال بازی و دعوا و کشتی بودیم. منتظر بودیم زنگ تفریح را بزنند تا بریزیم توی حیاط خاکی مدرسه و کشتی بگیریم. حتی توی کلاس حریفها مشخص میشدند که در حیاط وقت تلف نشود! من همیشه پای ثابت کشتیهای توی حیاط مدرسه بودم.
بلدچی؛ جلد دوم![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
اسماعیل سپهوند
وسوسه های نوشهکیانوش گلزار راغب
یک وجب و چهار انگشت: خاطرات شفاهی عظیم حقیمحمد پرحلم
جنگ به روایت فرماندهمحسن رضایی میر قائد
جهنم تکریت؛ خاطرات سرگرد آزاده مجتبی جعفریمجتبی جعفری
نام: سیدرضارضا جمشیدی
عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)احمد عبدالرحمن
با چشمهایم جنگیدم؛ خاطرات دیدبان و دیدهور هرمزگانی جانباز شهید مراد هنرمندزهرا اسپید
جای امن گلولههاجواد کامور بخشایش
سید آسایشگاه ۱۵: خاطرات اسیر آزادشدۀ ایرانی سید جمال ستارهدانساسان ناطق
آن روز سه و نیم بعد از ظهرسیدسعید غیاثیان
آخرین شلیککاظم فرامرزی
نبرد در الوکمحمود جوانبخت
یکی از این روزها به بلوغ رسیدممحمود نجیمی
زیر پوست جنگوحید خضاب
ساعتَ ۱:۲۵ شب به وقت بغداد: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی عادل خانیاسماعیل امامی
اردیبهشتی دیگر؛ خاطرات فرار عبدالمجید خزائی از زندان سلیمانیه عراقمهناز فتاحی
جنگ دوست داشتنی؛ خاطرات سعید تاجیکسعید تاجیک
حجم
۸۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۸۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
👈نکات مثبت: ⭕نثر روان . 👈نکات منفی: ⭕روایتی بدون جذابیت ,هیجان و کشش ⭕ریتم بسیار تندِ روایت . 👈نتیجه:در این زمینه میتوان کتابهای بهتری برای مطالعه انتخاب کرد.
خاطرات سیدی قهرمان,که از ایران دزدیده و به عراقی ها فروخته می شود. او با پشت سر گذاشتن سختی های بسیار و گذشتن از کو ها, تپه ها و روستاها ی مختلف سرانجام عاقبت به خیر می شود... نثر کتاب روان
درس آموز