کتاب من علیرضا متولد اُپاتان علیرضا داوری + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب من علیرضا متولد اُپاتان

کتاب من علیرضا متولد اُپاتان

دسته‌بندی:
امتیاز
۳.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب من علیرضا متولد اُپاتان

کتاب من علیرضا متولد اُپاتان نوشته علیرضا داوری که با همکاری پروین کاشانی‌زاده توسط انتشارات پیام آزادگان چاپ شده است. این کتاب خاطرات آزاده‌ای است که سال‌ها در عراق تحت فشار و شکنجه رژیم بعث بوده است.

درباره کتاب من علیرضا متولد اُپاتان

کتابِ «من علیرضا متولد اُپاتان» روایت آزاده‌ای است که سال‌ها، مقاومت و ایستادگی را زندگی کرد و لحظه‌های تلخ و شیرینی را که پشت سر گذاشت، روایتی که هیچ‌گاه در پس آخرین برگ این داستان پایان نمی‌پذیرد.

این کتاب که خاطرات درس‌آموز «علیرضا داوری» آزادهٔ از دیار آبادان را روایت می‌کند، به اهتمام «پروین کاشانی‌زاده»، با صداقت در بازگویی وقایع و اتفاقات، در اختیار خوانندگان و علاقه‌مندان عرصه دفاع مقدس و اسارت قرار می‌گیرد. در این خاطرات رویدادها، مکان، زمان و اشخاصی که نام برده می‌شوند، همه ضمن واقعیت، در جای خود قرار دارد و بازنویسی آن توسط خاطره‌نگار هیچ‌گونه لطمه‌ای به مستند بودن آن وارد نخواهد کرد.

بخش‌هایی از کتاب من علیرضا اُپاتان

هنوز توی شوک بودم؛ باورم نمی‌شد زیر آسمان کشورم هستم. فکر می‌کردم خواب می‌بینم دلم نمی‌خواست چشم‌هایم را ببندم؛ می‌ترسیدم وقتی چشم باز کنم باز خودم را در اردوگاه ببینم! وقتی توی حیاط نشستم و به آسمان نگاه کردم واهمه داشتم؛ به خودم گفتم: «یعنی زیر آسمون ایران توی شیرازم؟! نکنه دچار توهّم شده‌ام و هنوز توی اردوگاهم؟!»

نفس عمیق کشیدم وقتی بوی خوش هوای پاییز شیراز را با پوست خود حس کردم و هوای تازه را به ریه فرستادم، نگاهی به اطرافم اانداختم باورم شد که توی ایرانم، توی شیراز، اینها که دوروبرم هستند همه خانواده‌ام و کس و کارم هستند. به خواب که رفتم باز کابوس اسارت را دیدم کابوسی که با همه بدی‌ها، شکنجه‌ها و سختی‌ها. باز هم برای آن روزها احساس دلتنگی می‌کردم دلتنگ دوستان صادق، با گذشت و با مرامم در اسارت. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است

بریده‌هایی از کتاب

هر آسایشگاهی یک یا دو گروه می‌شدیم و هر گروه یک ظرف غذا داشت که به زبان عربی قُصوه می‌گفتند. با اینکه دو یا سه سال از جنگ گذشته بود و کلی اسیر در اردوگاه به سر می‌بردند، تا آن موقع به ما قاشق، بشقاب، چنگال نداده بودند.
محسن غلامعلیان دهاقانی
چفیه های زخمی
سیدحسن حسینی‌ارسنجانی
راز دوران پرالتهاب؛ خاطرات سروان عراقی ثامر حمود الخالصی
ثامر حمود الخالصی
شب‌های بی‌مهتاب: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی سرهنگ شهاب‌الدین شهبازی
محسن کاظمی
آزادگی در اسارت
سید حبیب حبیب‌پور
مجاهد مهجور
محمدعلی قاسمی
ستاره شمالی
سیدولی هاشمی
زندانی فاو؛ خاطرات گروهبان دوم عراقی عماد جبار زعلان الکنعانی
عماد جبار زعلان کنعانی
عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)
احمد عبدالرحمن
کلاه قرمزی‌ها
زهره علی‌عسگری
من و جنگ
فتح‌الله نادعلی
دیار غربت
احمد مبهوتی
زمان ایستاده بود
فرزانه قلعه‌قوند
من هم بودم
امیر کرامت‌نیا
چه کسی لباس مرا پوشید؛ خاطرات آزاده محسن فلاح
محبوبه شمشیرگرها
غربت باران
کوروش اسکندری
سید آسایشگاه ۱۵: خاطرات اسیر آزادشدۀ ایرانی سید جمال ستاره‌دان
ساسان ناطق
فتاح
میترا رفیعی
سنگ‌ریزه‌هایی که شمارش نشدند (خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی)
فاطیما فاطری
سال های خوش جوانی
حیدر مالمیر
چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟
حجت شاه‌محمدی

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان