
کتاب میراث سیسیل
معرفی کتاب میراث سیسیل
کتاب میراث سیسیل (The Sicilian inheritance : a novel) نوشته جو پیاتزا و ترجمه فاطمه ثابتی و ویراسته نسرین امیرمجاهدی، رمانی با داستانی چندلایه در باب پیوندهای خانوادگی، هویت و جستوجوی ریشههاست که نشر دختر آفتاب (انتشارات ابوعطا) آن را در سال ۱۴۰۴ منتشر کرده است. این رمان با تلفیق دو خط زمانی، داستان زنی معاصر به نام سارا را روایت میکند که پس از مرگ عمهاش با نامهای غیرمنتظره و مأموریتی عجیب روبهرو میشود؛ سفر به سیسیل برای کشف میراث خانوادگی و انجام آخرین خواستهی عمه. در کنار داستان سارا، بخشهایی از زندگی سرافینا، زنی در اوایل قرن بیستم در سیسیل بازگو میشود که با چالشهای سنتی و اجتماعی زمان خود دستوپنجه نرم میکند. کتاب با نگاه انسانی به موضوعاتی چون مهاجرت، زنانگی، فداکاری و پیوندهای نسلی میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب میراث سیسیل اثر جو پیاتزا
کتاب میراث سیسیل اثری از آمریکا به قلم جو پیاتزا است که به بررسی ریشهها، هویت و پیوندهای خانوادگی در بستر دو زمان متفاوت پرداخته است. ساختار رمان حاضر بر پایهی روایت موازی دو زن از دو نسل شکل گرفته است؛ سارا، زنی امروزی که پس از شکستهای شخصی و حرفهای با مأموریتی از سوی عمهی فقیدش راهی سیسیل میشود و سرافینا، دختری نوجوان در سیسیل اوایل قرن بیستم میلادی که با محدودیتهای اجتماعی و خانوادگی روبهرو است. داستان سارا با زبانی صمیمانه و طنزآمیز، دغدغههای زنان معاصر، فشارهای اقتصادی، فروپاشی خانواده و تلاش برای بازسازی زندگی را بازتاب داده است و در مقابل، بخشهای مربوط به سرافینا تصویری از سنتها، باورهای خرافی، نقش زنان و آرزوهای سرکوبشده در جامعهای بسته را ارائه کرده است. رمان حاضر با بهرهگیری از جزئیات فرهنگی، آدابورسوم سیسیلی و خاطرات مهاجرت، فضایی چندوجهی خلق کرده است. کتاب میراث سیسیل نهتنها داستانی دربارهی کشف گذشته و ریشههاست، بلکه به بازتعریف هویت فردی و خانوادگی در مواجهه با بحرانها و انتخابهای دشوار میپردازد.
خلاصه داستان میراث سیسیل
رمان با زندگی سارا، زنی که پس از ورشکستگی رستورانش و جدایی از همسرش درگیر بحران هویت و آیندهای نامعلوم است، آغاز میشود. مرگ عمهرزی، زنی تأثیرگذار و محبوب در خانواده، نقطهی عطفی در زندگی سارا ایجاد میکند. رزی در نامهای که پس از مرگش بهدست سارا میرسد، از او میخواهد خاکسترش را به زادگاه خانوادگیشان در سیسیل ببرد و سند زمینی قدیمی را بررسی کند. این مأموریت، سارا را به سفری ناخواسته و پر از تردید به سیسیل میکشاند؛ سفری که نهتنها برای انجام وصیت عمه، بلکه برای بازنگری در گذشته، بازسازی اعتمادبهنفس و یافتن معنای جدیدی برای زندگی است. در کنار روایت سارا، داستان سرافینا، دختری نوجوان در سیسیل سال ۱۹۰۸ روایت میشود. سرافینا با آرزوی تحصیل و فرار از سرنوشت سنتی زنان روستا، با بارداری ناخواسته و فشارهای خانوادگی روبهرو میشود. او برای حل مشکلش به ساحرهی روستا پناه میبرد، اما با واقعیتهای تلخ و محدودیتهای زمانه مواجه میشود. روایت سرافینا تصویری از زندگی زنان در جامعهای مردسالار و سنتی ارائه و نشان میدهد چگونه رؤیاها و آرزوهای فردی زیر سایهی انتظارات خانوادگی و اجتماعی قرار میگیرد. سارا با چالشهای جدیدی در سیسیل روبهرو میشود؛ مواجهه با گذشتهی خانوادگی، کشف رازهای پنهان و تلاش برای یافتن راهی برای بازسازی زندگی خود و ارتباط دوباره با دخترش. سفر به سیسیل برای سارا فرصتی است تا با ریشههایش آشتی کند، معنای واقعی خانواده را بازتعریف کند و با الهام از زنان نسلهای پیشین، مسیر تازهای برای خود بیابد. رمان با ترکیب روایتهای گذشته و حال، تصویری چندلایه از هویت، فداکاری و قدرت زنان ارائه میدهد.
چرا باید کتاب میراث سیسیل را بخوانیم؟
رمان میراث سیسیل با روایت موازی دو زن از دو نسل، فرصتی برای درک عمیقتر پیوندهای خانوادگی، نقش زنان در جامعه و تأثیر گذشته بر زندگی امروز فراهم میکند. کتاب حاضر با جزئیات فرهنگی و فضاسازی دقیق، تجربهی مهاجرت، چالشهای زنان و جستوجوی هویت را به تصویر میکشد. خواننده با مطالعهی این اثر نهتنها با داستانی پرکشش و احساسی روبهرو میشود، بلکه با دغدغههایی چون بازسازی زندگی پس از شکست، مواجهه با ریشهها و بازتعریف معنای خانواده آشنا میشود. کتاب میراث سیسیل با نگاهی انسانی و واقعگرایانه نشان میدهد چگونه انتخابها و فداکاریهای نسلهای پیشین بر سرنوشت نسلهای بعدی تأثیر میگذارد و الهامبخش بازنگری در مسیر زندگی است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب میراث سیسیل از آمریکا به کسانی پیشنهاد میشود که به رمانهایی با تم خانوادگی، جستوجوی هویت، مهاجرت و روایتهای چندنسلی علاقه دارند. همچنین این رمان معاصر به افرادی که دغدغهی بازسازی زندگی پس از بحران، نقش زنان در جامعه و پیوندهای فرهنگی را دنبال میکنند، توصیه میشود.
درباره جو پیاتزا
جو پیاتزا (Jo Piazza) روزنامهنگار برندهی جوایز، ویراستار و نویسندهای آمریکایی است که بیش از ده کتاب منتشر کرده است. آثار او ازجمله رمان میراث سیسیلی و کتاب ما مثل آنها نیستیم (با همکاری کریستین پراید) به فهرست پرفروشهای ملی و بینالمللی راه یافتهاند. این نویسنده همچنین میزبان پادکست تحسینشدهی «تحتتأثیر» بوده که بیش از ۲۵میلیون بار دانلود شده و بهطور مرتب در صدر فهرست پادکستها قرار گرفته است. نوشتههای جو پیاتزا در رسانههای معتبری مانند نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، نیویورک مگزین، ماری کلر و گلمور منتشر شده است. چند اثر به قلم او برای اقتباس سینمایی و تلویزیونی انتخاب شدهاند.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب میراث سیسیل (The Sicilian inheritance) نوشتهی جو پیاتزا، یک رمان پرفروش ملی [در آمریکا] بوده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- historicalnovelsociety.org: این رمان که داستانی هیجانانگیز دارد، همبستگی زنان را ستایش کرده است.
- واشنگتن پست: جو پیاتزا با روایت دو زمان بهصورت موازی، یک معما را در قلب رمان جذاب خود قرار داده است.
- تاون اند کانتری: کتاب حاضر جذاب و سرگرمکننده است و با شوخطبعی و پیچشهای شیطنتآمیزش خواننده را مجذوب میکند.
- نیویورک تایمز: سیسیل در صفحات کتاب میراث سیسیل میدرخشد و کاملاً وسوسهانگیز است؛ آبهای آبی برای شنا، سرآشپزهای جذاب ایتالیایی و… . از روایت پیچیده و شخصیتهای غنی این رمان لذت بردم؛ بهویژه زنان معاصر که قوی و سرسخت هستند. خواندن این اثر، لذتبخش است.
بخشی از کتاب میراث سیسیل
«پزشک شاکا ديگر هر هفته نميآمد روستا. شايعاتي بود که ميگفتند او هم رفته است آمريکا. ازآنجاييکه رزاليا فقط براي موارد ضروري ميآمد روستا، جاي پزشک شهر را گرفتم و کارهاي کوچکي را انجام دادم. روي سوختگيها مرهم ميگذاشتم و زخمها را ميبستم. براي معدهدردها شربتهايي را با هم مخلوط ميکردم و گياههاي مختلفي روي لثهها ميگذاشتم تا درد دندانشان بيفتد. وقتي ماديان ارزشمند و يکييکدانهٔ آکورسيو رومانو در ميدان به زمين افتاد، شکمش را معاينه کردم و فهميدم کرهاش بهجاي اينکه با سر يا باسن به دنيا بيايد، دارد بهپهلو به دنيا ميآيد. قبل از اينکه دستم را ببرم داخل حيوان نالان بينوا تا کرهاش را بچرخانم، کمي دستدست کردم. وظيفهٔ من نبود، اما ديگر دامپزشکي نداشتيم و نميتوانستم بگذارم اسب و کرهاش جلوي چشمهايم بميرند. کره گير کرده بود و هر حرکت مادرش را بيشتر به درد ميانداخت. قصاب يا بهتر است بگويم ساورينا را خبر کردم. يک سالي ميشد که قصابي پدرش را ميچرخاند، چون دستهاي پدرش بهشدت ميلرزيدند و برادرهايش هم رفته بودند.»
حجم
۴۷۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۴۷۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
