
کتاب خواهران باربارن
معرفی کتاب خواهران باربارن
کتاب الکترونیکی «خواهران باربارن» نوشتهٔ اریک امانوئل اشمیت و با ترجمهٔ عاطفه حبیبی، توسط نشر چترنگ منتشر شده است. این اثر داستانی در ژانر رمان خانوادگی و روانشناختی قرار میگیرد و به روابط پیچیدهٔ میان دو خواهر دوقلو میپردازد. روایت کتاب در بستری از زندگی روستایی فرانسه شکل میگیرد و با نگاهی موشکافانه، فرازونشیبهای عاطفی، حسادتها، رقابتها و پیوندهای ناگسستنی میان دو خواهر را به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خواهران باربارن
«خواهران باربارن» اثری داستانی است که در قالب رمان، زندگی دو خواهر دوقلو به نامهای «لیلی» و «موییزت» را از کودکی تا بزرگسالی دنبال میکند. اریک امانوئل اشمیت، نویسندهٔ کتاب، با روایتی چندلایه و شخصیتپردازی دقیق، به بررسی رابطهٔ پیچیدهٔ این دو خواهر میپردازد؛ رابطهای که از همزیستی کامل و همدلی آغاز میشود و به تدریج با ورود حسادت، رقابت، عشق و ناکامی، دچار فرازونشیب میشود. داستان در روستایی کوچک و سرسبز در فرانسه آغاز میشود و فضای صمیمی و بستهٔ روستا، بستری برای شکلگیری و تشدید احساسات متضاد میان خواهران فراهم میکند. ساختار کتاب خطی است و با روایت زندگی شخصیتها در دورههای مختلف، به تدریج لایههای پنهان شخصیتها و انگیزههایشان را آشکار میکند. این رمان با تمرکز بر روانشناسی شخصیتها و روابط خانوادگی، تصویری از تأثیر محیط، خانواده و جامعه بر شکلگیری هویت فردی و جمعی ارائه میدهد. «خواهران باربارن» علاوهبر روایت داستانی پرکشش، به موضوعاتی چون هویت، عشق، خیانت، بخشش و جستوجوی معنا در زندگی میپردازد.
خلاصه داستان خواهران باربارن
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «خواهران باربارن» با توصیف روستای سنسرلن و فضای آرام و گلباران آن آغاز میشود؛ جایی که لیلی و موییزت، دو خواهر دوقلو، در خانوادهای معمولی به دنیا میآیند. از همان ابتدا، شباهت ظاهری و نزدیکی روحی این دو خواهر، آنها را به یک واحد جدانشدنی تبدیل میکند. اما نخستین ترکها در این پیوند، زمانی رخ میدهد که تفاوتها و مقایسهها از سوی والدین و جامعه آغاز میشود؛ بهویژه زمانی که لیلی در مدرسه موفقتر ظاهر میشود و موییزت به تدریج احساس میکند در سایهٔ خواهرش قرار گرفته است. رابطهٔ خواهران با ورود به نوجوانی و تجربهٔ اولین عشق، پیچیدهتر میشود. لیلی عاشق پسری به نام فابین میشود و موییزت که همواره در پی جلب توجه و اثبات خود است، وارد رقابتی پنهان با خواهرش میشود. این رقابت به نقطهٔ اوج خود میرسد و منجر به خیانت و سوءتفاهمهایی میشود که پیوند میان دو خواهر را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد. با گذر زمان، هر یک مسیر متفاوتی را در زندگی انتخاب میکند؛ لیلی به تحصیل و حرفهٔ وکالت روی میآورد و موییزت با ازدواج و زندگی در رفاه، سعی میکند جایگاه خود را تثبیت کند. با این حال، حسادت، مقایسه و احساس ناکامی همچنان در روابط آنها سایه میاندازد و حتی موفقیتها و شکستهای شخصیشان نیز به رقابتی خاموش میانشان تبدیل میشود. در میانهٔ داستان، بحرانهایی چون نازایی، خیانت و جدایی، روابط خانوادگی را به چالش میکشد و هر دو خواهر را وادار میکند تا با گذشته و انتخابهای خود روبهرو شوند. بخشش، پذیرش تفاوتها و تلاش برای بازسازی پیوند خواهرانه، از مضامین اصلی کتاب است. داستان با نگاهی واقعگرایانه و گاه تلخ، نشان میدهد که عشق و رقابت، چگونه میتواند همزمان پیوندها را بسازد و ویران کند.
چرا باید کتاب خواهران باربارن را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به رابطهٔ پیچیدهٔ خواهرانه، تصویری ملموس و چندوجهی از حسادت، رقابت، عشق و بخشش ارائه میدهد. روایت داستان در بستری از زندگی روزمره و جزئیات دقیق روانشناختی، خواننده را با چالشهای هویت فردی و جمعی روبهرو میکند. «خواهران باربارن» نهتنها داستانی دربارهٔ دو خواهر، بلکه روایتی از تأثیر خانواده، جامعه و انتخابهای فردی بر سرنوشت انسان است. مواجهه با احساسات متضاد و تلاش برای یافتن معنا در روابط انسانی، از دستاوردهای خواندن این کتاب بهشمار میآید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این رمان برای علاقهمندان به داستانهای خانوادگی، روانشناختی و کسانی که دغدغهٔ روابط انسانی، هویت و تأثیر گذشته بر زندگی امروز را دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال روایتی واقعگرایانه از فرازونشیبهای زندگی و روابط خواهرانه هستند، این کتاب پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب خواهران باربارن
«خواهران باربارن در یک روز به دنیا آمده بودند. اطرافیان داشتند از دختر اول تعریف میکردند، اما وقتی نیم ساعت بعد دختر دوم از شکم مادر بیرون آمد، حیرتزده شدند. هیچکس از آمدن او خبر نداشت. در دورهای که پزشکان کمتر شکم بیمارشان را معاینه میکردند، جنسیت و تعداد بچهها فقط در زمان تولد مشخص میشد. قابله ذوق کرده بود و میگفت: «خانم باربارن دو تا بچهاند. برایمان یواشکی دو تا دختر خوشگل در شکمتان بزرگ کردهاید!» خواهران باربارن از چشمهای نیلی گرفته تا خطوط انگشتان پا، بینهایت شبیه هم بودند و مایهٔ غرور و شادی پدر و مادرشان شدند. به دنیا آوردن یک بچه واقعاً شگفتانگیز بود، چه برسد به دو تا، دو تا بچهٔ کاملاً شبیه هم معجزه بود! «چقدر عجیب است!» بزرگترها که حسابی شگفتزده شده بودند دیگر نه به متولد شدن وحشتناک دختر دوم فکر میکردند و نه به جیغ غضبآلودی که کشیده بود، انگار بچه از بزرگترها ناراحت بود که چرا نه متوجهش بودند و نه منتظرش. «اسمشان را چه میگذارید؟» باربارنها اسم دختری را که نیم ساعت بزرگتر بود همانطور که از قبل تصمیم گرفته بودند، گذاشتند «لیلی». برای دختر کوچکتری که آمدنش غیرمنتظره بود، چند لحظه فکر کردند. نهایتاً اسم «موییزت» را انتخاب کردند، چون دوست داشتند اگر صاحب پسری شدند، اسمش را بگذارند «موییز». لیلی و موییزت... آنهایی که از انتخاب دو اسم متفاوت تعجب کرده بودند، بیهوده نگران نبودند. اسم اولی خیلی خوشآهنگ و اسم دومی خیلی عجیب بود. اسمی از روی ناچاری، اسمی که سرنوشت بد صاحبش را پیشبینی میکرد...»
حجم
۲۲۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲۲۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه