
کتاب عشق و جنایت در سیسیل
معرفی کتاب عشق و جنایت در سیسیل
معرفی کتاب عشق و جنایت در سیسیل
کتاب الکترونیکی «عشق و جنایت در سیسیل» (ادبیات جهان؛ ۸۲، رمان؛ ۶۹) نوشتهٔ «لوئیجی کاپوآنا» و با ترجمهٔ «بهمن فرزانه» توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. این رمان کلاسیک ایتالیایی، داستانی پرکشش از روابط انسانی، عشق، حسادت و جنایت را در بستر جامعهای سنتی و روستایی سیسیل روایت میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب عشق و جنایت در سیسیل
این رمان در اواخر قرن نوزدهم و در فضای اجتماعی و فرهنگی سیسیل میگذرد؛ جایی که سنت، طبقات اجتماعی و باورهای مذهبی نقش پررنگی در زندگی مردم دارند. «عشق و جنایت در سیسیل» با محوریت خانوادهای اشرافی و روابط پیچیده میان ارباب و رعیت، به بررسی تأثیر قدرت، عشق ممنوع و حسادت بر سرنوشت شخصیتها میپردازد. داستان با قتل مرموز یکی از مباشرین خانواده آغاز میشود و به تدریج لایههای پنهان روابط و رازهای گذشته را آشکار میکند. نویسنده با نگاهی موشکافانه، فضای بسته و خرافی جامعه را به تصویر میکشد و نشان میدهد چگونه قضاوتهای اجتماعی و فشارهای سنتی میتوانند سرنوشت افراد را رقم بزنند. روایت، علاوه بر جنبههای عاشقانه و جنایی، به مسائل اخلاقی، عدالت و وجدان فردی نیز میپردازد و تصویری چندوجهی از زندگی در سیسیل آن دوران ارائه میدهد.
خلاصه کتاب عشق و جنایت در سیسیل
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با ورود وکیل به خانهٔ مارکی روکاوردینا، ارباب اشرافی دهکده راباتو، آغاز میشود. قتل روکو کریشونه، مباشر وفادار مارکی، جامعه را دچار شوک میکند و نلی کازاچو، مردی از طبقهٔ پایینتر، به اتهام قتل بازداشت میشود. در پس این جنایت، روابط پیچیدهای میان مارکی، آگریپینا سولمو (بیوهٔ روکو و معشوقهٔ سابق مارکی)، و دیگر شخصیتها آشکار میشود. آگریپینا که سالها معشوقهٔ مارکی بوده، به دستور او با روکو ازدواج کرده و حالا پس از قتل شوهرش، زیر نگاه سنگین قضاوت مردم و خانوادهٔ اشرافی قرار دارد. روند دادگاه و تلاش برای یافتن حقیقت، با تردیدها، شهادتهای متناقض و دخالتهای وکیل عجیب و خرافاتی همراه میشود. در این میان، مارکی با عذاب وجدان و حسادت دستوپنجه نرم میکند و در نهایت، راز قتل روکو و نقش واقعی هر یک از شخصیتها به تدریج روشن میشود. داستان با تمرکز بر کشمکشهای درونی، فشارهای اجتماعی و جستوجوی عدالت، مخاطب را تا پایان در تعلیق نگه میدارد، بیآنکه پایان ماجرا را بهطور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب عشق و جنایت در سیسیل را خواند؟
این رمان تصویری زنده و ملموس از جامعهٔ سنتی سیسیل و روابط انسانی در بستر قدرت، عشق و جنایت ارائه میدهد. روایت چندلایه و شخصیتپردازی دقیق، خواننده را با دغدغههای اخلاقی، کشمکشهای درونی و تأثیر قضاوتهای اجتماعی بر سرنوشت افراد روبهرو میکند. همچنین، فضای رازآلود و تعلیق داستان، همراه با پرداختن به موضوعاتی چون عدالت، وجدان و نقش سنت در زندگی، اثری خواندنی و تأملبرانگیز پدید آورده است.
خواندن کتاب عشق و جنایت در سیسیل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای کلاسیک، ادبیات ایتالیا، داستانهای جنایی و عاشقانه و کسانی که به بررسی روانشناسی شخصیتها و تأثیر جامعه بر فرد علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغههایی دربارهٔ عدالت، اخلاق و روابط انسانی دارند، اثری قابل توجه خواهد بود.
فهرست کتاب عشق و جنایت در سیسیل
- فصل یکم: معرفی فضای خانهٔ اشرافی، شخصیت مارکی و آغاز ماجرای قتل روکو کریشونه. ورود وکیل و شکلگیری تردیدها. - فصل دوم: بازجوییها، معرفی شخصیتهای روستایی و روابط میان ارباب و رعیت. حضور آگریپینا و آشکار شدن گذشتهٔ او با مارکی. - فصل سوم: ورود بارونس و کشیش، بازتاب قضاوتهای اجتماعی و فشار سنت بر زنان و طبقات پایینتر. - فصل چهارم تا ششم: روند دادگاه، شهادتها، تردیدها و کشمکشهای درونی شخصیتها. محکومیت نلی کازاچو و واکنش جامعه. - فصل هفتم تا دهم: عذاب وجدان مارکی، اعتراف نزد کشیش، و تلاش برای یافتن آرامش و رهایی از گذشته. - فصل یازدهم تا پانزدهم: تغییرات در زندگی مارکی، تصمیم به ازدواج، مواجهه با گذشته و تلاش برای ساختن آیندهای جدید. - فصل شانزدهم و هفدهم: مرگ کشیش، بازگشت دوبارهٔ تردیدها و مواجهه با باورهای خرافی و واقعیتهای تلخ زندگی.
بخشی از کتاب عشق و جنایت در سیسیل
«مارکی روکاوردینا که دستانش را پشت کمر در هم گذاشته بود، محوتماشای صاعقهها در تاریکی شب بود. بلافاصله پس از برق، صدای رعد نیز بلند میشد. پیرزن به او نزدیک شد و بار دیگر گفت: «آقای وکیل تشریف آوردهاند.» مرد تکان خورد، به دایه پیرش نگاه کرد و چند لحظه طول کشید تا کلمات را بشنود و معانیشان را درک کند. «بگو تشریففرما شوند.» وقتی دید پیرزن میخواهد در بالکن را ببندد اضافه کرد: «مهم نیست. خودم آن را میبندم.» بلافاصله صدای برخورد چند قطره درشت باران به شیشهها بهگوش رسید؛ شیشههایی که با ارتعاش رعد میلرزیدند. میز شام را جمع کرده بودند. چراغ پیهسوزی که چهار روزنه داشت به اتاق کمی نور میبخشید. مارکی از چراغ نفتی بیزار بود و همیشه از پیهسوزهای قدیمی استفاده میکرد. فقط در اتاق پذیرایی، آنهم به خاطر این که عمهاش بارونس لاگومورتو، آنها را به او هدیه کرده بود، دو چراغ نفتی چینی اعلا دیده میشد که تقریبا هیچ وقت روشنشان نمیکردند. مارکی شمعهای قطور مومی را در شمعدانهای هشتشاخهای نقره ترجیح میداد که روی قفسههای طلاییرنگ گذاشته شده بودند و فقط موقعی که میهمانی عالیمقام داشتند روشنشان میکردند. در مورد آقای گوتزاردی وکیل لزومی به آن تشریفات نبود. میهمانیبود بس خودمانی. هر ساعتی دلش میخواست میآمد و اگر مارکی در بستر بود حتی پا به اتاقخواب او میگذاشت.»
حجم
۲۱۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۱۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه