کتاب در رنج آفریدیم
معرفی کتاب در رنج آفریدیم
کتاب در رنج آفریدیم نوشته مهرداد همتیار است. این کتاب روایتی جذاب است که شما را با خود همراه میکند و تجربهای تازه برایتان میسازد.
درباره کتاب در رنج آفریدیم
این کتاب بر اساس یک داستان واقعی از سرگذشت زنی رنج دیده به نام مریم است. داستان جذاب و خواندنی و البته عبرت آموز. داستان واقعی از زنی که مورد ظلم آدمهای بیرحمی همچون شوهر و خانواده قرار گرفته است؛ اما با تمام سختی و بیوفاییهای روزگار همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. نویسنده که بهطور اتفاقی با راوی داستان آشنا میشود و البته بنا به درخواست خود او تصمیم به نگارش وقایع تلخ زندگیاش میکند.
یکی از الهام بخشترین کتابها زندگینامهها هستند، این کتابها به خواننده کمک میکنند با حقیقت زندگی دیگران و مسیر آنها روبهرو شوند و تجربههای تازهای بهدست آورند.
کتاب در رنج آفریدیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به تمام علاقهمندان به خواندن داستانهای واقعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در رنج آفریدیم
اما از سرگذشت مادر شوهرم غافل نشوم! پس از آن که این عمل شیطانی [اتش زدن من با نفت] به زندان افتاد تا نتیجه کارش را ببیند. خانوادهام بدون توجه به نظر من از او انتقام گرفتند؛ اما با مداخله اقوام نزدیک و خود سهراب [شوهرم] به ناچار رضایت گرفتند تا با تعهد از زندان آزاد شود.
این واقعه آتش سوزی که بیشتر بدن من را سوزاند، یک حسن داشت که شخصیت واقعی و منفی شوهرم را پیش همه آشکار کرد. چون همه را به سرزنش او واداشت و باعث شد از دید همه بیافتد. بعضیها به قصد تنبیه به او حمله ور شدند؛ ولی با مداخله بزرگترها دیگر ادامه ندادند. کار به جایی رسید که از شرم و خجالت از همه دوری میکرد و این همان چیزی بود که آرزویش را داشتم.
حالا تنها نگرانیام به دنیا آوردن فرزند عزیزم بود. آن هم در آن وضعیت هولناک، چون داروهایی که دکتر برای مداوای پوست سوخته بدنم تجویز کرده بود برای سلامتی بچه مضر بود. وضعیت خیلی سختی بود. از یک طرف، تحمل شرایط سخت بارداری و از طرف دیگر، سوزش پوست سوخته بدنم. بعضی مواقع از شدت درد و سوزش با گریه از حال میرفتم و شبها نمیتوانستم به خواب بروم. اما امید به دنیا آمدن بچه باعث میشد که این دردها را تحمل کنم. حسن دیگر این آتش سوزی بدنم این بود که در بیمارستان موقع بستری وقتی فهمیدم والدین اصلیام چه کسانی هستند، همه چیز در نظرم زیباتر شد. اما پدرم از این که رازم بر ملا شده بود، ناراحت بود. زیرا او برخلاف میل مادرم به خاطر مسایل مالی و تنگدستی مرا نزد عمهام سپرد. چون پدرم یک خانواده پرجمعیت تشکیل داد. سه خواهر بزرگترم ازدواج کردند، اما یک خواهر و برادر کوچکترم هنوز در خانه مجرد ماندند.
حجم
۱۰۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱۰۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
نظرات کاربران
خیلی جالب نوشته شده. چه اتفاقایی برای یه نفر می افته و دست اخر گذشت می کنه از بدی های همسرش و اینکه نشون میده هر کس ظلم کرد دست اخر ان ظلم از پا درش میاره. توصیه می کنم
توصیه می کنم بخونید خیلی جذاب و تاثیر گذار . یکی از زندگی نامه های جالبی بود که تا مدت ها تو ذهن ادم ماندگار می ماند
با تشکر از نویسنده محترم و آرزوی سلامتی و و عاقبت به خیری برای همگی مان از جمله این مادر و بانوی فداکار و رنجدیده خداوند متعال به ایشان اجر بدهد🤲. این کتاب درسهای مختلفی داشت و خوب شد داستان