تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب سال های بی خبری
معرفی کتاب سال های بی خبری
کتاب سال های بی خبری با عنوان اصلی The lost years نوشتهٔ «ماری هیگینز کلارک»، ترجمهٔ «حمیده رستمی» و ویراستهٔ «علی ابوطالبی» توسط انتشارات لیوسا در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است. این رمان آمریکایی، معمایی و جنایی با محوریت قتلی خانوادگی و راز یک نسخهٔ خطی باستانی، شما را به دل ماجراهای پیچیده و روابط انسانی میبرد. این رمان پرتعلیق با ترکیب روابط خانوادگی و تاریخ، داستانی پرکشش را روایت کرده است. نویسندهٔ این رمان را «ملکهٔ تعلیق» (The Queen of Suspense) نامیدهاند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سال های بی خبری اثر ماری هیگینز کلارک
کتاب «سالهای بیخبری» رمانی معمایی و جنایی است که در فضای معاصر آمریکا و با ارجاع به تاریخ مسیحیت و نسخههای خطی گمشده روایت شده است. این رمان حول محور قتل یک استاد دانشگاه و کشف احتمالی یک نامهٔ باستانی منسوب به عیسی مسیح (ع) میچرخد. «ماری هیگینز کلارک» با بهرهگیری از شخصیتهای متعدد و روایتهای موازی، فضایی پر از سوءظن و راز و تعلیق آفریده است. در کنار خط اصلی معما، روابط خانوادگی، بیماری، خیانت و وفاداری بهعنوان مضامین فرعی حضور دارند. این کتاب با نگاهی به گذشته و حال، پیوند میان تاریخ، ایمان و زندگی روزمره را به تصویر میکشد و مخاطب را با پرسشهایی دربارهٔ حقیقت، اعتماد و انگیزههای انسانی روبهرو میکند. «سالهای بیخبری» ۸۴ فصل دارد.
خلاصه داستان سال های بی خبری
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با قتل «جاناتان لاینز»، استاد دانشگاه و پژوهشگر نسخههای خطی آغاز میشود. دختر او، «ماریا» در شوک ازدستدادن پدر و وضعیت روانی مادرش (کاتلین) که به آلزایمر مبتلا است، قرار میگیرد. پلیس بهدلیل حضور کاتلین در صحنهٔ جرم و داشتن سلاح، او را مظنون اصلی میداند. در همین حال، راز یک نسخهٔ خطی باستانی که گفته میشود نامهای از عیسی مسیح (ع) به «یوسف الرامی» است، بهتدریج آشکار میشود. این نسخهٔ خطی انگیزهٔ احتمالی قتل را پیچیدهتر میکند و پای همکاران، دوستان و معشوقهٔ جاناتان را به پرونده باز میکند. هر یک از شخصیتها انگیزهها و رازهای خود را دارند و پلیس در میان فرضیههای خانوادگی و سرقت بهدنبال حقیقت است. ماریا در تلاش برای اثبات بیگناهی مادرش و کشف واقعیت قتل پدر، با گذشتهٔ خانوادگی، روابط پنهان و رازهای تاریخی روبهرو میشود. داستان با پیشروی تحقیقات، افشای تدریجی انگیزهها و پیچیدگیهای انسانی، مخاطب را تا مرزهای تردید و اعتماد پیش میبرد.
چرا باید کتاب سال های بی خبری را خواند؟
این رمان با ترکیب معمای قتل، رازی تاریخی و روابط خانوادگی، فضایی پرتعلیق و چندلایه خلق کرده است. با خواندن این کتاب علاوهبر دنبالکردن پروندهای جنایی و پرپیچوخم، با دغدغههایی همچون وفاداری، خیانت، بیماری و جستوجوی حقیقت در دل روابط انسانی مواجه میشوید. حضور نسخهٔ خطی باستانی و ارجاعات تاریخی، لایهای متفاوت به داستان میبخشد و آن را از آثار صرفاً جنایی متمایز میکند.
خواندن کتاب سال های بی خبری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای آمریکایی، معمایی، جنایی و رازآلود با پسزمینههای تاریخی مناسب است؛ همچنین کسانی که به داستانهایی دربارهٔ روابط خانوادگی، بیماریهای روانی و کشف حقیقت در دل بحرانها علاقه دارند، از این اثر بهره خواهند برد.
درباره ماری هیگینز کلارک
«ماری هیگینز کلارک» (Mary Higgins Clark) در سال ۱۹۲۷ به دنیا آمد و در ۲۰۲۰ میلادی درگذشت. او رماننویسی آمریکایی است که رمانهای پرتعلیقش به موفقیت بسیار دست یافته است. لقب او «ملکهٔ تعلیق» (The Queen of Suspense) بوده است. از آثار این نویسنده میتوان به کتابهای «الان کجایی؟»، «دو دختر کوچولوی آبیپوش»، «چرخ روزگار»، «خیره ماندهام به تو»، «تنهای تنها» و «سالهای بیخبری» اشاره کرد.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- Kirkus Reviews نوشته اگر دنبال رمزوراز بهسبک رمان «داوینچی کد» نیستید، رمان «سالهای بیخبری» با روایت آرام و انبوه وقایعش برای هواداران این سبک مناسب است.
- Publishers Weekly معتقد است طرح اولیهٔ این رمان جذاب است، اما اثر از وزن شخصیتهای بیرمق و تعداد بسیارِ حواشی رنج میبرد.
بخشی از کتاب سال های بی خبری
«یکی از کارآگاهان نیویورک فریادزنان گفت: «این محل خالی است. اما او که نمیتواند دود بشود و برود هوا. این طبقهٔ همکف است. باید راهی وجود داشته باشد که برود طبقهٔ بالا. من صدایی شنیدم، اما جایی را نمیبینم.»
او بهسرعت بیسیمش را که به کمربندش وصل بود، درآورد و از خودروهای پشتیبان خواست جواب بدهند. کارآگاه دوم روی دیوارها ضربه میزد تا بلکه از روی صدا متوجه شود فضایی خالی در پشت آنها هست یا نه.
الویرا و ویلی بیآنکه به افراد پلیس محل بگذارند، از پشت خودروی خرد و خمیرشان به داخل گاراژ خزیدند. آنها شنیدند که کارآگاه در بیسیمش فریاد میزد و درخواست پشتیبانی میکرد. الویرا وحشتزده در این فکر بود که شاید دیر شده باشد. بیشک گِرِگ میدانست که در دام افتاده است. حتی اگر ماریا هنوز زنده بود، آنها نمیتوانستند بهموقع خودشان را به او برسانند.
یک دقیقه گذشت... دو دقیقه... سه دقیقه... به اندازهٔ یک عمر طول کشید.
ریچارد در اوج ناامیدی به سمت کلید برق دوید و آن را تکان تکان داد. لحظهای انبار در تاریکی مطلق فرو رفت و سپس دوباره چراغها روشن شد. ریچارد ناامیدانه گفت: «حتما یک کلید جایی هست که دری را باز کند.»»
حجم
۳۰۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۷۵ صفحه
حجم
۳۰۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۷۵ صفحه