کتاب من این ترانه را شنیده ام

کتاب من این ترانه را شنیده ام نوشتهٔ «ماری هیگینز کلارک» با ترجمهٔ «حمیده رستمی» توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است. این کتاب، رمانی معمایی و جنایی است که در فضای خانوادگی و اجتماعی آمریکا روایت می‌شود. داستان حول محور ناپدیدشدن دختری جوان و پیامدهای آن بر خانواده‌ها و شخصیت‌های مختلف شکل می‌گیرد و با لایه‌هایی از راز، سوءظن و روابط پیچیدهٔ انسانی همراه است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب من این ترانه را شنیده ام اثر ماری هیگینز کلارک

کتاب «من این ترانه را شنیده‌ام» در ژانر معمایی و جنایی قرار می‌گیرد و فضای آن در شهر انگلوود در نیوجرسی و اطراف آن می‌گذرد. رمان حاضر در دوره‌ای روایت می‌شود که خاطرهٔ آدم‌ربایی لیندبرگ هنوز در ذهن مردم زنده است و سایهٔ آن بر زندگی شخصیت‌ها سنگینی می‌کند. داستان با روایتی چندلایه، گذشته و حال را به هم پیوند می‌زند و از زبان شخصیت‌های مختلف به‌ویژه «کاترین (کای) لنسینگ» روایت می‌شود. محوریت داستان بر ناپدیدشدن «سوزان آلتورپ» و مرگ مشکوک «گریس کارینگتون» استوار است و در کنار آن روابط خانوادگی، رازهای پنهان و تأثیر رسانه‌ها بر زندگی افراد بررسی می‌شود. «ماری هیگینز کلارک» با استفاده از عناصر کلاسیک رمان‌های معمایی، فضایی پرتعلیق و پر از سوءظن خلق می‌کند که خواننده را تا پایان با خود همراه می‌سازد. این کتاب در کنار روایت معما به موضوعاتی همچون وفاداری، قضاوت اجتماعی و جست‌وجوی حقیقت می‌پردازد.

خلاصه کتاب من این ترانه را شنیده ام

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان با خاطره‌ای از کودکی «کای لنسینگ» آغاز می‌شود؛ زمانی که همراه با پدرش وارد عمارت کارینگتون می‌شود و به‌طور تصادفی شاهد گفت‌وگوی مرموزی میان یک زن و مرد می‌شود. این خاطره، سال‌ها بعد با ناپدیدشدن «سوزان آلتورپ»، دختر جوانی از خانواده‌ای سرشناس، دوباره ذهن کای را درگیر می‌کند. کای که حالا کتابدار است، برای جمع‌آوری اعانه به عمارت کارینگتون بازمی‌گردد و با «پیتر کارینگتون»، وارث عمارت و مظنون اصلی پروندهٔ ناپدیدشدن سوزان آشنا می‌شود. در ادامه، مرگ مشکوک همسر پیتر و افشای رازهای قدیم، کای را درگیر شبکه‌ای از سوءظن، اتهام و جست‌وجوی حقیقت می‌کند. با پیداشدن جسد سوزان پس از سال‌ها، فشار رسانه‌ها و دادستانی بر پیتر افزایش می‌یابد و کای باید میان اعتماد به همسرش و شواهد موجود تصمیم بگیرد. روایت با ورود کارآگاهی خصوصی، بازجویی از شخصیت‌های مختلف و افشای تدریجی رازها پیش می‌رود و خواننده را با پیچیدگی‌های روانی و اجتماعی شخصیت‌ها روبه‌رو می‌کند.

چرا باید کتاب من این ترانه را شنیده ام را خواند؟

این رمان با ترکیب عناصر معمایی، روان‌شناختی و خانوادگی، فضایی پرتعلیق و پر از ابهام خلق می‌کند. روایت چندلایه و شخصیت‌پردازی دقیق، خواننده را به دل روابط پیچیده و رازهای پنهان خانواده‌ها می‌برد. کتاب «من این ترانه را شنیده‌ام» علاوه‌بر معمای اصلی، به تأثیر گذشته بر حال، نقش رسانه‌ها در شکل‌دهی افکار عمومی و چالش‌های اعتماد و وفاداری در روابط انسانی می‌پردازد.

خواندن کتاب من این ترانه را شنیده ام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای دوستداران رمان‌های معمایی، جنایی و روان‌شناختی مناسب است. کسانی که به داستان‌هایی با محوریت رازهای خانوادگی، سوءظن و تأثیر گذشته بر زندگی امروز علاقه دارند، از این اثر لذت خواهند برد؛ همچنین این کتاب به مخاطبانی که به روایت‌های چندلایه و شخصیت‌پردازی عمیق علاقه‌مند هستند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب من این ترانه را شنیده ام

«برای دومین روز پیاپی، ساعت هفت صبح به وینسنت اسلاتر تلفن شد. این بار کانر بنکز پشت خط بود. بی‌هیچ مقدمه‌ای گفت: «گاومان زایید. دیشب پیتر توی خواب راه رفت، در مدتی که در درمانگاه بود، و سعی کرد در اتاق خوابش را باز کند. این می‌تواند تخطی از شروط آزادی‌اش تلقی شود. به‌محض اینکه خبر به گوش دادستان برسد، یک جلسهٔ دیگر برای وجه‌الضمان برگزار می‌شود. کراوز این مبلغ وثیقه را هم بابت جریمه ضبط می‌کند.»

اسلاتر پاهایش را از تخت آویزان کرد و نشست. پرسید: «تو می‌خواهی من چه کار کنم؟»

«می‌خواهم فقط بنشینی و دعا کنی که قاضی قضیه را به نفع ما تمام کند؛ اینکه پیتر نمی‌دانسته چه کار می‌کند. درغیراین‌صورت تو باید با بیست‌وپنج میلیون دلار دیگر خداحافظی کنی.»

«معلوم است که تو نباید بگذاری چنین اتفاقی بیفتد.»

«تو خیال می‌کنی من تمام سعی خودم را نمی‌کنم؟ وینس، من تمام این مدت به تو می‌گفتم که دفاعیه براساس خوابگردی دیوانگی است. هیچ راهی وجود ندارد که قاضی این را قبول کند. شکی نیست که او هیچ راضی نبود اجازه بدهد پیتر به مرکز بررسی اختلالات خواب برود، حتی با چندتا نگهبان. بیشترین نگرانی من این است که شاید به‌نظر برسد ما این نمایش را راه انداخته‌ایم تا در دادگاه براساس خوابگرد بودن پیتر از او دفاع کنیم. اگر قاضی قضیه را این‌طور تلقی کند، پول شماها به ایالت نیوجرسی کمک می‌کند کسری بودجه‌اش را کاهش بدهد.»

اسلاتر پرسید: «این موضوع را به کای هم گفتی؟»»