
کتاب چرخ روزگار
معرفی کتاب چرخ روزگار
کتاب چرخ روزگار با عنوان اصلی As time goes by نوشته ماری هیگینز کلارک و ترجمه مرجان رزمآزما در سال ۱۴۰۲ توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است. این رمان معمایی و جنایی و آمریکایی، داستانی پرکشش را در بستر روابط خانوادگی، رازهای پنهان و دادگاهی پرهیاهو روایت میکند. نویسنده، شخصیتهایی چندلایه و موقعیتهایی پیچیده را خلق کرده که هرکدام درگیر گذشته و انتخابهای سرنوشتساز خود هستند. محوریت داستان حول پروندهی قتل دکتر ادوارد گرانت و اتهام همسرش، بتسی گرانت میچرخد، اما در کنار این خط اصلی، روایتهایی از فرزندخواندگی، جستوجوی هویت و روابط میان اعضای خانوادههای مختلف نیز به چشم میخورد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب چرخ روزگار اثر ماری هیگینز کلارک
کتاب چرخ روزگار اثری به قلم ماری هیگینز کلارک است که در ژانر معمایی و جنایی جای میگیرد. داستان در فضای معاصر و شهری آمریکا رخ میدهد و با محوریت یک پروندهی قتل، لایههای مختلفی از زندگی شخصیتها را به تصویر میکشد. روایت با تولد نوزادی آغاز میشود که سرنوشتش با فرزندخواندگی و رازهای خانوادگی گره خورده است. در ادامه، ماجرای قتل دکتر ادوارد گرانت و اتهام همسرش، بتسی به نقطهی مرکزی داستان تبدیل میشود. دادگاه، شهادتها، وکلای مدافع و دادستان، همگی در فضایی پرتنش و پرابهام حضور دارند. در کنار این خط اصلی، شخصیتهایی همچون دیلانی، خبرنگار تلویزیونی و فرزندخوانده و الویرا، زنی کنجکاو و فعال، هرکدام با دغدغههای شخصی و جستوجوی حقیقت به پیشبرد داستان کمک میکنند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر فصل از زاویهی دید شخصیتهای مختلف روایت و بهتدریج ابعاد تازهای از ماجراها و انگیزهها آشکار میشود. رمان آمریکاییِ چرخ روزگار نهتنها یک معمای جنایی را دنبال میکند، بلکه به موضوعاتی مانند هویت، خانواده، وفاداری و عدالت نیز میپردازد.
خلاصه داستان چرخ روزگار
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
رمان با صحنهی تولد نوزادی آغاز میشود که بهسرعت به خانوادهای دیگر سپرده میشود و این راز، سالها بعد بر زندگی دیلانی، یکی از شخصیتهای اصلی سایه میاندازد. دیلانی که حالا خبرنگار تلویزیونی است، درگیر پروندهی قتل دکتر ادوارد گرانت میشود؛ پروندهای که همسر دکتر، بتسی گرانت متهم اصلی آن است. اثر با بازجوییها، شهادتها و فضای دادگاه پیش میرود و هر بار زاویهی جدیدی از ماجرا و شخصیتها آشکار میشود. بتسی، زنی که سالها با فداکاری از همسر بیمار خود مراقبت کرده، حالا باید در برابر اتهام قتل از خود دفاع کند. در این میان، انگیزههای مالی، روابط خانوادگی و گذشتهی پنهان شخصیتها، فضای داستان را پیچیدهتر میکند. آلن، پسر دکتر گرانت که از حمایت مالی پدرش محروم شده، یکی از کسانی است که از محکومیت بتسی سود میبرد. در کنار این خط اصلی، شخصیتهایی همچون الویرا و ویلی با کنجکاوی و تجربهی خود، بهدنبال کشف حقیقت هستند. همچنین ماجرای فرزندخواندگی دیلانی و جستوجوی او برای یافتن مادر واقعیاش، لایهای احساسی و انسانی به داستان میافزاید. درنهایت دادگاه و شهادتها سرنوشت شخصیتها را به هم گره میزند و خواننده را تا آخرین صفحات در تعلیق نگه میدارد.
چرا باید کتاب چرخ روزگار را بخوانیم؟
رمان چرخ روزگار با ترکیب عناصر معمایی، جنایی و خانوادگی، روایتی چندلایه و پرکشش ارائه میدهد. یکی از ویژگیهای شاخص این کتاب، پرداختن به موضوعات انسانی مانند هویت، وفاداری و جستوجوی حقیقت در کنار یک معمای جنایی است. شخصیتها، هرکدام با گذشته و انگیزههای خاص خود، داستان را از زوایای مختلف روایت میکنند و همین باعث میشود خواننده با هر فصل، قطعهای تازه از پازل را کشف کند. فضای دادگاه، بازجوییها و شهادتها حس تعلیق و هیجان را حفظ میکند و درعینحال دغدغههای عاطفی و خانوادگی شخصیتها نیز بهخوبی به تصویر کشیده شده است. این کتاب برای کسانی که به داستانهای معمایی با لایههای روانشناختی و اجتماعی علاقه دارند، تجربهای خواندنی خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستانهای معمایی و جنایی آمریکا، کسانی که به موضوعات خانوادگی و روابط پیچیده میان اعضای خانواده توجه دارند و نیز افرادی که دغدغهی هویت و جستوجوی حقیقت را دنبال میکنند، پیشنهاد میشود. همچنین این رمان معاصر میتواند برای دانشجویان و علاقهمندان به حقوق و روانشناسی اجتماعی سودمند باشد.
درباره ماری هیگینز کلارک
ماری هیگینز کلارک (Mary Higgins Clark)، نویسندهی پرآوازهی آمریکایی در سال ۱۹۲۷ زاده شد و در سال ۲۰۲۰ درگذشت. او با نگارش رمانهای پرتعلیق و رازآلود، جایگاهی ماندگار در ادبیات معاصر به دست آورد و بهدلیل سبک منحصربهفردش در خلق هیجان و رمزوراز، لقب «ملکهی تعلیق» (The Queen of Suspense) را از آنِ خود کرد. از میان آثار مشهور او میتوان به کتابهای الان کجایی؟، دو دختر کوچولوی آبیپوش، چرخ روزگار، خیره ماندهام به تو، تنهای تنها و سالهای بیخبری اشاره کرد؛ آثاری که بسیاری از آنها در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفته و به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
ماری هیگینز کلارک در طول دوران حرفهای خود جوایز و افتخارات متعددی دریافت کرده است. او در سال ۱۹۸۰ میلادی برای رمان A Stranger Is Watching برندهی جایزهی بینالمللی Grand Prix de Littérature Policière (جایزهی بزرگ ادبیات پلیسی) شد و در سال ۱۹۹۰ نیز Colorado Blue Spruce Award را برای The Cradle Will Fall به دست آورد. در سال ۲۰۰۲ کتاب خاطرات او با عنوان Kitchen Privileges: A Memoir نامزد Agatha Award در بخش غیرداستانی شد. رمان I Heard That Song Before در سال ۲۰۰۷ برندهی جایزهی انتخاب منتقدان Romantic Times Book Reviews در بخش معمای معاصر شد و Just Take My Heart در سال ۲۰۰۹ نامزد Goodreads Choice Awards در بخش تریلر و معما بود. او در سال ۲۰۰۰ از سوی انجمن نویسندگان معمایی آمریکا جایزهی بزرگ استاد (Grand Master Award)، در سال ۲۰۱۰ جایزهی Malice Domestic Award for Lifetime Achievement از جایزهی Agatha را و در سال ۲۰۱۳ Christopher Life Achievement Award را برای دستاوردهای عمر هنری دریافت کرد و در سال ۲۰۱۴ میلادی به تالار مشاهیر نویسندگان ایالت نیویورک (New York State Writers Hall of Fame) راه یافت.
بخشی از کتاب چرخ روزگار
«دیلانی در تمام طول صبح یادداشت برداشته بود. عادت داشت که در کافه تریای دادگاه غذا بخورد و تماشاچیان نیز آنجا بودند و در مورد شهادت شهود صحبت و تبادل نظر میکردند. نه بتسی گرانت و وکلایش آنجا بودند و نه دادستان.
کافه خیلی شلوغ بود اما دیلانی توانست یک میز کوچک پیدا کند. سر میز بغلی پنج خانم نشسته بودند و در مورد دادگاه صحبت میکردند. از موهای جوگندمی و خاکستریشان معلوم بود که همگی در دههٔ هفتاد زندگیشان هستند. از بس کافه شلوغ و پرسروصدا بود، مجبور بودند با صدای بلند صحبت کنند. بههمیندلیل دیلانی از آنچه شنید خیلی تعجب کرد.
یکی از خانمها گفت: «من که میگویم کار بتسی گرانت است. منظورم این است که تقریباً مطمئنم کار خودش است. مادربزرگم آلزایمر داشت و مادرم که ازش مراقبت میکرد. از دستش دیوانه شده بود. نانا شیرینترین و مهربانترین و خوشاخلاقترین آدمی بود که تا حالا دیدم. اما روزهای آخر به همه شک داشت و همهاش خیال میکرد مامانم میخواهد بکشدش و داروهایش را میریخت دور. خدا رحم کرد که مُرد چون یاد و خاطرهٔ شوخیهایش و خوشاخلاقیاش باقی ماند.»
«لوئیز، حالا واقعاً مامانت وسوسه نشد بکشدش؟»
«ای بابا، معلوم است که نه.»»
حجم
۲۴۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه
حجم
۲۴۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه