تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب تو را با تمام وجود احساس می کنم
معرفی کتاب تو را با تمام وجود احساس می کنم
کتاب تو را با تمام وجود احساس می کنم (با مقدمهٔ دکتر «گرگ موران») نوشتهٔ «مری هیگینز کلارک» و ترجمهٔ «فرزام حبیبی اصفهانی»، توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است. این رمان معمایی و جنایی، داستان قتل حلنشدهای را روایت میکند که پس از سالها با گردهمایی دوبارهٔ مظنونان و بازسازی ماجرا برای یک برنامهٔ تلویزیونی، بار دیگر زنده میشود. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تو را با تمام وجود احساس می کنم
کتاب «تو را با تمام وجود احساس میکنم» رمانی در ژانر معمایی و جنایی است که فضای آن حول محور یک قتل قدیمی و رازآلود میچرخد. داستان در دورهای معاصر روایت میشود و با بازگشت به گذشته، لایههای پنهان یک پروندهٔ قتل را آشکار میکند. نقطهٔ آغاز ماجرا قتل همسر یک پزشک است که پنج سال پیش رخ داده و قاتل هرگز شناسایی نشده است. تهدیدی که پس از قتل به خانوادهٔ مقتول میرسد، سایهای از ترس و ناامنی را بر زندگی بازماندگان میاندازد. در ادامه، تهیهکنندهای به نام «لوری موران» تصمیم میگیرد با ساخت یک برنامهٔ تلویزیونی، پروندهٔ قتل حلنشدهٔ دیگری را بازسازی کند؛ قتلی که در شب جشن فارغالتحصیلی چهار دختر جوان رخ داده و هنوز هم راز آن فاش نشده است. این تصمیم پای شخصیتهای مختلفی را به ماجرا باز میکند و هرکدام با گذشته و زخمهای خود روبهرو میشوند. کتاب با روایتهای موازی از زندگی شخصیتها فضایی پرتعلیق و پر از سوءظن را به تصویر میکشد و مخاطب را با پیچیدگیهای روابط انسانی و رازهای سربهمهر روبهرو میکند.
خلاصه داستان تو را با تمام وجود احساس می کنم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با قتل ناگهانی «گرگ موران»، پزشک اورژانس در زمین بازی آغاز میشود؛ قتلی که پسر خردسالش (تیمی) شاهد آن است. قاتل با تهدید خانواده، فضای رعبآوری ایجاد میکند. پنج سال بعد، همسر گرگ با نام «لوری موران» که تهیهکنندهٔ تلویزیونی است تصمیم میگیرد برنامهای دربارهٔ قتل حلنشدهٔ دیگری بسازد؛ قتل «بتسی پاول» در شب جشن فارغالتحصیلی دخترخواندهاش و سه دوست دیگر. این چهار زن هرکدام با گذشتهای پر از زخم و سوءظن، پس از ۲۰ سال دوباره دور هم جمع میشوند تا در بازسازی تلویزیونی آن شب شرکت کنند. در این میان، هرکدام از شخصیتها با ترسها و خاطرات و رازهای خود دستوپنجه نرم میکنند و سایهٔ قاتل ناشناس همچنان بر سرشان سنگینی میکند. همزمان، تهدیدهای قاتل گرگ نیز ادامه دارد و امنیت خانوادهٔ لوری را به خطر میاندازد. روایت با جابهجایی میان گذشته و حال، لایههای پنهان شخصیتها و انگیزههای احتمالی قتل را آشکار میکند و مخاطب را تا مرز کشف حقیقت پیش میبرد.
چرا باید کتاب تو را با تمام وجود احساس می کنم را خواند؟
این رمان با تلفیق دو پروندهٔ قتل حلنشده و بازسازی تلویزیونی یک جنایت قدیمی، فضایی پرتعلیق و پر از سوءظن خلق میکند. شخصیتپردازی چندلایه و روایت موازیِ گذشته و حال، مخاطب را درگیر پیچیدگیهای روانی و روابط انسانی میکند. کتاب به موضوعاتی چون تأثیر زخمهای قدیم، ترس، وفاداری و جستوجوی حقیقت میپردازد و با گرهافکنیهای متعدد، تا پایان، حس تعلیق را حفظ میکند.
خواندن کتاب تو را با تمام وجود احساس می کنم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معمایی، جنایی و داستانهایی با محوریت رازهای خانوادگی و قتلهای حلنشده مناسب است؛ همچنین کسانی که به روایتهای چندصدایی و شخصیتپردازی عمیق علاقه دارند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب تو را با تمام وجود احساس می کنم
«جین نواک از پنجرهٔ اتاق آراسته و کمتر مورد استفادهاش، سیل خودروهایی را تماشا میکرد که از برابر خانه عبور میکردند.
کارکنان شبکهٔ تلویزیونی در اتاق بتسی در طبقهٔ بالا بودند.
جین به کنایه در دل گفت: منظورم اتاق خانم پاول است.
از بیستوپنج سال پیش که جین بهعنوان کدبانوی خانه به آنجا قدم گذاشته بود، بتسی برایش به خانم پاول تبدیل شده بود.
بتسی گفته بود: «جین، خانم پاول کاملاً رسمیتر است. آقای پاول به من گفته که اگر بخواهم تو را استخدام کنم، از نظر او هیچ ایرادی ندارد، بهشرط اینکه مرا خانم پاول صدای کنی، نه بتسی.»
آن روز، جینِ اهمیتی به این موضوع نداده بود. تنها مسئلهای که برایش مهم بود، بهدست آوردن آن شغل بود. آقای پاول اصرار داشت که پیش از استخدام حتما با او مصاحبه کند و به همین منظور رانندهاش را دنبال او فرستاده بود. میگفت که آنجا خانهٔ بزرگی است. هر روز دو خدمتکار از طرف یک شرکت به آنجا میآمدند و زیر نظر یک ناظر، چهار ساعت در آن خانه کار میکردند. بنابراین وظیفهٔ جین تهیهٔ غذا بود و اگر مهمانی شبنشینی داشتند، سیورساتچیها ترتیب پذیرایی را میدادند. بهاینترتیب، با دو خدمتکاری که زیر نظر جین کار میکردند، تنها وظیفهای که برایش باقی میماند آشپزی بود که از نظر او تفریح بود، نه کار. آنقدر از کارش رضایت داشت که گاهی باور نمیکرد واقعیت داشته باشد.
یک سال از استخدامش که گذشت، با تمام وجود احساس میکرد باید دائما بابت آن شغل شکرگزار باشد.
او با تمام وجود عاشق راب پاول شده بود.
اما حتی یک لحظه هم باور نمیکرد مردی مثل راب که توجه هر زنی را جلب میکرد، حتی نیم نگاهی به او بیندازد.
با تدارک تمام شرایط آسایش راب، برافروخته و سرخ شده از تعریف و تمجید او دربارهٔ آشپزیاش، صدای پای او را میشنید که هر روز صبح از پلهها پایین میآمد تا برای بتسی قهوه ببرد و او را بیدار کند. در طول این همه مدت بعد از مرگ بتسی، جین همواره با این رؤیا میزیست که همسر آقای پاول است.»
حجم
۲۸۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۲۸۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه