
کتاب زن ها روحانی نمی شوند
معرفی کتاب زن ها روحانی نمی شوند
معرفی کتاب زن ها روحانی نمی شوند
کتاب الکترونیکی «زنها روحانی نمیشوند (زندگینامه داستانی استاد فاطمه سیدخاموشی (طاهایی))» نوشتهٔ اعظم عظیمی و منتشرشده توسط بهنشر، روایتی داستانی و مستند از زندگی «فاطمهسادات سیدخاموشی» مشهور به «خانم طاهایی» است. این اثر با تکیه بر مصاحبههای مفصل و خاطرات نزدیکان، به فراز و نشیبهای زندگی، تحصیل، مبارزه و فعالیتهای اجتماعی و دینی این بانوی تاثیرگذار میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زن ها روحانی نمی شوند
این کتاب با نگاهی داستانی اما مستند، زندگی «فاطمهسادات سیدخاموشی» را از کودکی تا دوران بلوغ فکری و اجتماعی روایت میکند. نویسنده با بهرهگیری از مصاحبههای طولانی با خود «خانم طاهایی» و اطرافیانش، تلاش کرده است تصویری نزدیک به واقعیت از زندگی یک زن مذهبی و فعال در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی ایران معاصر ارائه دهد. روایت کتاب از دهههای ۱۳۲۰ تا پس از انقلاب اسلامی ایران را دربرمیگیرد و به موضوعاتی چون تحصیل زنان، محدودیتهای اجتماعی، مبارزات سیاسی، تأسیس مدارس دینی ویژه زنان و نقش زنان در تحولات اجتماعی میپردازد. اثر حاضر نه صرفاً یک زندگینامه خشک و خطی، بلکه بازآفرینی فضای اجتماعی، دغدغهها و چالشهای زنان مذهبی در دورهای پرتلاطم از تاریخ ایران است. کتاب بهویژه به شکلگیری و گسترش مکتب حضرت نرجس و تلاشهای «خانم طاهایی» برای آموزش و توانمندسازی زنان میپردازد و در کنار آن، تصویری از خانواده، روابط اجتماعی و فضای فکری آن دوران ارائه میدهد.
خلاصه کتاب زن ها روحانی نمی شوند
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با روایت زندگی «اشرفسادات» (خانم طاهایی) آغاز میشود؛ دختری از خانوادهای مذهبی و اهل علم که در دوران کودکی و نوجوانی با محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی برای تحصیل و حضور در عرصههای دینی روبهروست. او با وجود مخالفتها و موانع، مسیر تحصیل علوم دینی را پی میگیرد و با اساتید برجستهای چون آیتالله تبریزی و آیتالله میلانی درس میخواند. ازدواج با «جلال طاهایی» که خود روحانی است، به او فرصت بیشتری برای رشد علمی و اجتماعی میدهد. اشرفسادات با دغدغه آموزش و توانمندسازی زنان، کلاسهای درس خانگی راه میاندازد و به تدریج با استقبال زنان محله و شهر، این کلاسها به مدرسهای رسمی به نام «مکتب حضرت نرجس» تبدیل میشود. در این مسیر، او با چالشهایی چون فشارهای اجتماعی، مخالفت برخی علما، محدودیتهای حکومتی و حتی تهدیدهای ساواک روبهرو میشود. روایت کتاب، علاوه بر زندگی شخصی و خانوادگی اشرفسادات، به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، از کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب اسلامی و پس از آن، میپردازد و نقش زنان در این تحولات را برجسته میکند. داستان با تمرکز بر تلاشهای اشرفسادات برای حفظ و گسترش آموزش دینی زنان، مبارزه با بیسوادی، و ایستادگی در برابر فشارهای سیاسی و اجتماعی، تصویری از مقاومت، امید و پویایی زنان مذهبی در تاریخ معاصر ایران ارائه میدهد.
چرا باید کتاب زن ها روحانی نمی شوند را خواند؟
این کتاب با روایتی داستانی و مستند، تجربه زیستهٔ یک زن فعال مذهبی را در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی ایران به تصویر میکشد. خواننده با چالشهای زنان در مسیر تحصیل، فعالیت اجتماعی و مبارزه با محدودیتها آشنا میشود و میتواند از زاویهای متفاوت به نقش زنان در تاریخ معاصر ایران نگاه کند. اثر حاضر علاوه بر روایت زندگی فردی، به موضوعات کلانی چون آموزش زنان، شکلگیری مدارس دینی، و تعامل دین و جامعه میپردازد و برای کسانی که به تاریخ اجتماعی، مطالعات زنان و تحولات فکری ایران علاقه دارند، منبعی غنی از تجربه و روایت است.
خواندن کتاب زن ها روحانی نمی شوند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران، مطالعات زنان، فعالان حوزه آموزش و پژوهشگران حوزه دین و جامعه مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغه آموزش زنان، نقش زنان در تحولات اجتماعی و دینی، و تجربه زیسته زنان مذهبی را دارند، خواندنی و آموزنده خواهد بود.
فهرست کتاب زن ها روحانی نمی شوند
- فصل اول: روایت ورود اشرفسادات به مدرسه علمیه و مواجهه با موانع اجتماعی و مذهبی برای تحصیل زنان.- فصل دوم: زندگی خانوادگی، مهاجرت به مشهد، دغدغههای مادرانه و روابط خانوادگی.- فصل سوم: آغاز فعالیتهای آموزشی و دینی اشرفسادات، شکلگیری کلاسهای خانگی و مواجهه با مسائل زنان محله.- فصل چهارم: گسترش کلاسها، استقبال زنان، چالشهای مالی و اجتماعی، و تلاش برای تأسیس مدرسه.- فصل پنجم: تحولات سیاسی، اعتراضات روحانیون، و تأثیر آن بر زندگی و فعالیتهای اشرفسادات.- فصل ششم: تأسیس مکتب حضرت نرجس، توسعه فعالیتهای آموزشی و مذهبی، و نقش زنان در جامعه.- فصل هفتم تا نهم: روایت مبارزات سیاسی، فشارهای ساواک، تعطیلی مکتب، و مقاومت در برابر محدودیتها.- فصل دهم تا پانزدهم: سفرها، ارتباط با دیگر زنان فعال، بازگشایی مکتب پس از انقلاب و ادامه فعالیتهای آموزشی و اجتماعی.- فصل شانزدهم تا بیست و دوم: روایت سالهای پس از انقلاب، گسترش فعالیتهای مکتب، چالشهای جدید، و نقش زنان در جامعه انقلابی.هر فصل با تمرکز بر یک مقطع مهم از زندگی و فعالیتهای اشرفسادات، سیر تحولات فردی و اجتماعی او را دنبال میکند.
بخشی از کتاب زن ها روحانی نمی شوند
«نگاهی به گنبد امام رضا (ع) کرد و نگاهی به طاق هلالی ورودی نواب. شکری زیر لب گفت. از پلههای ورودی بالا رفت. نُه سال از اولین روزی که از این پلهها بالا آمده بود گذشته بود. دیگر کسی جلوی راهش را نمیگرفت. دیگر نگاههای متعجب اذیتش نمیکردند. آرام بود و این را مدیون اساتیدش بود.با صدای فریادهایی از توی خیابان سرش را برگرداند. کامیون شهربانی را دید. پر از مردهایی بود که قیافههای شکسته و آفتاب سوخته و بیل و کلنگشان داد میزد کشاورز هستند. فریاد میزدند: «اراضی! اصلاحات!» کامیون خیلی آرام طول خیابان را طی میکرد. معلوم بود وظیفهاش تبلیغات برای انتخابات لوایح ششگانه انقلاب سفید است. مردم ایستاده بودند به تماشای دهقانهای خوشحال.کربلایی از توی دکهٔ نگهبانی کله کشید و آمد بیرون. با اشرف سلام و علیک کرد. با دیدن کامیون سری به تأسف تکان داد. اشرف نگاهی به مردمی که ایستاده بودند به تماشا انداخت. بدبینی از نگاهشان میبارید. هیچکس دلش به وعدههای جدید شاه خوش نبود. کامیون هنوز دور نشده بود که یک عده مرد کفنپوش از انتهای خیابان پیدایشان شد. چوبهای کلفتی دستشان گرفته بودند و داد میزدند: «جاوید شاه!» قیافههایشان به آدم حسابی نمیخورد. یقه هاشان باز بود و پشت کفششان را خوابانده بودند._اوه اوه! بیایید خانوم داخل که اوضاع خرابه!اشرف با صدای کربلایی به خودش آمد. کربلایی ادامه داد: «اینها لاتهای پایین خیابون اند! دنبال شر میگردند!» اشرف داخل ساختمان شد. کربلایی در را بست و گوش خواباند روی در.»
حجم
۱۴۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۴۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه