کتاب خوانشی از گرافیک های بوف کور
معرفی کتاب خوانشی از گرافیک های بوف کور
کتاب الکترونیکی «خوانشی از گرافیک های بوف کور» نوشتهٔ حامد نعمتی در انتشارات اندیشه احسان چاپ شده است. این کتاب به موضوع جدیدی میپردازد که در آن تحلیل و بررسی تصویری و گرافیکی اثر معروف صادق هدایت، بوف کور، مورد توجه قرار گرفته است. این کتاب با نگاهی به تأثیرات بصری و فرهنگی این رمان بر جامعه و هنر معاصر، فضای جدیدی را در نقد ادبی و هنری ایران گشوده است.
درباره کتاب خوانشی از گرافیکهای بوف کور
خوانشی از گرافیکهای بوف کور کتابی است که با دیدگاهی نو به تحلیل تصویری و گرافیکی رمان معروف بوف کور نوشتهٔ صادق هدایت میپردازد. این اثر تلاش میکند تا با استفاده از ابزارهای نقد بصری و گرافیکی، ابعاد جدیدی از فهم و تفسیر این رمان را که در میان آثار مهم ادبیات فارسی جای دارد، بررسی کند. این کتاب هم برای اهالی هنر و هم برای فعالان حوزهٔ ادبیات داستانی ایران مطالب متفاوتی را دربر دارد.
حامد نعمتی در این کتاب به ارتباط میان متن و تصویر در بوف کور پرداخته و نشان میدهد که چگونه تصاویر و گرافیکها میتوانند لایههای پنهان متن را آشکار سازند و به خواننده کمک کنند تا درک عمیقتری از مضامین و شخصیتهای داستان به دست آورد. نویسنده با تحلیل دقیق و منظم گرافیکهای مختلفی که از رمان بوف کور ایجاد شده، به خوانندگان این امکان را میدهد که نگاهی تازه به این اثر داشته باشند.
کتاب خوانشی از گرافیکهای بوف کور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران در موضوع گرافیک و هنر و نقد ادبی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب خوانشی از گرافیکهای بوف کور
« «داستان بوف کور برخلاف داستان رئالیستی فاقد تسلسل زمان و حادثه است. داستان از دو بخش تشکیل شده که دارای یک شباهت دور و نزدیک به یکدیگرند، یعنی دو بخش داستان مانند عناصر ساختاری آن (شخصیتها، فضا، زمان و ماجرا) یکدیگر را تکرار و بیان میکنند. زمان خواندن داستان همان حالتی در خواننده ایجاد میشود که راوی نسبت به شخصیتها، مکان و حوادث حس میکند: آشنایی و غریبگی، نزدیکی و دوری. به جای آنکه هر حادثهٔ نتیجه منطقی حادثه قبلی باشد، هر حادثه – یا بهتر بگویم یک حادثه که دیگر حوادث را در خود انباشت کرده- بارها و بارها تکرار میشود. در یک سطح این تکرارها بسیار واضح است: تکرار حوادث، تصاویر، مکانها، شخصیتها، یا عناصری مثل پول (دو قران و یک عباسی، دو درهم و چهار پشیز)، زمان دو ماه و چهار روز، نیلوفر و غیره. اما آنچه بیشتر مدنظر ماست ساختار عمقی بوف کور که بر پایهٔ نوع خاصی از تکرار- استعاره- شکل گرفته است که آن را به ساختار شعر نزدیک میکند.»(نفیسی، ۱۳۶۹:۱۰، ۱۱).
در این میان میتوان به دلالت آوردن خطهای فاصله در متن بوف کور اشاره کرد؛ بودن خطهای فاصله در سرتاسر بوف کور (علاوه بر دلالتهای قبلی که ذکر شد) وجه شعروارگی آن را تقویت میکند و ضرباهنگی بطئی به آن بخشیده است. استفاده ممتد از خط فاصله که دلالت بر جدا کردن و فاصلهگذاری با جمله قبل از خود دارد، در بوف کور میتواند در حکم راهنمای چگونه خواندن این اثر باشد؛ همانطور که شعر را بیت به بیت و یا در شعر نو سطر به سطر میخوانیم، در خوانش این متن امپرسیونیستی و شاعرانه هم باید با تأمل پیش رفت.
حال متنی دیگر از مؤلف بوف کور را میآوریم، البته این متن نوشتاری نیست؛ بلکه نقاشیای به سبک و سیاق امپرسیونیستی است؛ و غرض از نام نهادن متن بر روی نقاشی مورد نظر فلسفه پستمدرنها درباره متن است که ایشان همه گونههای هنر را متن میدانند. در اینجا چون هدف تطبیق یک نقاشی با متن بوف کور است، واژه «بینامتنیت» هم میتواند کاربرد داشته باشد. در تعریف بینامتنیت که یولیا کریستیوا آن را تبیین کرده است، گفته شده که هیچ متنی متن آزاد و خودارجاع نیست، و هر متنی (اعم از شعر، نمایشنامه، رمان و حتی در تبلیغات و آگهیهای تجاری و تلویزیونی) با متون پیش از خود ارتباط دارد؛ و توسعاً این ارتباط را میتوان رابطه متن یک رمان با متن یک نقاشی (بنا به نگاه نو در زمانه ما به متن) دانست.»
درباره صادق هدایت
صادق هدایت در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در تهران متولد شد. این نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی را از بنیانگذران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. صادق هدایت تحصیل در دورهٔ متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد، اما بهعلت درد چشم مجبور شد که یک سال مدرسهٔ متوسطه را ترک کند و پس از آن به مدرسهٔ سنلویی که مدرسهٔ فرانسویها بود رفت. تحصیل در این مدرسه زمینهٔ آشنایی هدایت با ادبیات جهانی را فراهم کرد. او از نوجوانی نوشتن در روزنامهها را آغاز کرد. نخستین کتاب صادق هدایت «انسان و حیوان» نام دارد که درمورد مهربانی با حیوانات است. هدایت در سال ۱۳۰۵ با اولین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج، راهی بلژیک شد و در رشتهٔ ریاضیات محض به تحصیل پرداخت. در همین سال داستان کوتاه «مرگ» را در مجلهٔ ایرانشهر که در آلمان منتشر میشد به چاپ رساند و مقالهای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ لهویل دلیس نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشتهاش در بلژیک راضی نبود و میخواست خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمانْ مرکز تمدن غرب بود، برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد.
هدایت در سال ۱۳۰۹، بیآنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد، اما از وضع کارش راضی نبود. با این وجود سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب میشود. او در این مدت، آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد؛ از جملهٔ این آثار میتوان به مجموعهٔ «انیران»، مجموعه داستانهای کوتاه «سایهروشن»، نمایشنامهٔ «مازیار» با مقدمهٔ مجتبی مینوی، «کتاب مستطاب وغوغ ساهاب» با همکاری مسعود فرزاد، مجموعه داستانهای کوتاه «سه قطره خون» و چندین داستان کوتاه دیگر نظیر «گرداب»، «دون ژوان کرج»، «مردی که نفسش را کشت»، «صورتکها»، «چنگال»، «لاله»، «آفرینگان»، «طلب آمرزش»، «محلل»، «مردهخورها»، «عروسک پشت پرده»، چاپ نخست «علویهخانم» و همچنین سفرنامهٔ «اصفهان نصف جهان» اشاره کرد. صادق هدایت در دوران اقامت خود در بمبئی در هند، اثر معروف خود «بوف کور» را که در پاریس نوشته بود، پس از اندکی دگرگونی، با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشته و بهصورت پلیکپی در ۵۰ نسخه منتشر کرد. این نویسندهٔ سرشناس ایرانی سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس، با گاز خودکشی کرد.
حجم
۴۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۳ صفحه
حجم
۴۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۳ صفحه