تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب کفش هایش
معرفی کتاب کفش هایش
معرفی کتاب کفش هایش
کتاب الکترونیکی «کفشهایش» (The Giver of Stars) نوشتهٔ «جوجو مویز» با ترجمهٔ الهه طالبزاده و ویراستاری ولیاله یزدانی، توسط انتشارات نیمکت چوبی و در قلم منتشر شده است. این رمان معاصر، داستانی دربارهٔ زنان، هویت، و تغییرات ناگهانی زندگی است و با نگاهی به روابط انسانی و چالشهای روزمره، مخاطب را به دنیای شخصیتهایش میبرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کفش هایش
«کفشهایش» اثری از «جوجو مویز» است که در سالهای اخیر منتشر شده و به سرعت توجه مخاطبان رمانهای معاصر را به خود جلب کرده است. داستان در بستر زندگی شهری و خانوادگی میگذرد و با محوریت دو زن از طبقات اجتماعی متفاوت، به موضوعاتی چون بحران هویت، فشارهای اجتماعی، و نقش زنان در جامعه میپردازد. روایت کتاب با زبانی ملموس و شخصیتپردازی دقیق، زندگی روزمره، دغدغهها و احساسات شخصیتها را به تصویر میکشد. این رمان با نگاهی انتقادی به تفاوتهای طبقاتی و جنسیتی، تلاش میکند تا نشان دهد چگونه یک اتفاق ساده میتواند مسیر زندگی افراد را تغییر دهد. «کفشهایش» با تمرکز بر جزئیات روابط انسانی و چالشهای شخصی، تصویری از زنانگی، قدرت، و آسیبپذیری ارائه میدهد و در عین حال، طنز و تلخی زندگی را در کنار هم قرار میدهد.
خلاصه کتاب کفش هایش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان «کفشهایش» با معرفی دو زن به نامهای «سم» و «نیشا» آغاز میشود که هرکدام در نقطهای متفاوت از زندگی قرار دارند. «سم» زنی میانسال است که با مشکلات شغلی، فشارهای خانوادگی و اضطرابهای روزمره دست و پنجه نرم میکند. او در تلاش است تا شغلش را حفظ کند و همزمان با بحرانهای عاطفی و مالی خانوادهاش کنار بیاید. در سوی دیگر، «نیشا» همسر مردی ثروتمند است که ناگهان با خیانت و طرد شدن از سوی همسرش روبهرو میشود و همه چیزش را از دست میدهد. نقطه عطف داستان زمانی رخ میدهد که به طور تصادفی کیف و کفشهای این دو زن در رختکن باشگاه جابهجا میشود. این اتفاق ساده، هر دو را وارد دنیای جدیدی میکند؛ «سم» ناچار میشود کفشهای گرانقیمت و زندگی پرزرق و برق «نیشا» را تجربه کند و «نیشا» با واقعیتهای تلخ و دشوار زندگی طبقه متوسط روبهرو میشود. روایت کتاب با رفت و برگشت میان زندگی این دو زن، به تدریج نشان میدهد که چگونه هرکدام با چالشهای تازهای روبهرو میشوند و مجبور میشوند برای بازپسگیری هویت و جایگاه خود، تصمیمات دشواری بگیرند. داستان با طنز، تلخی و امید، مسیر تغییر و رشد شخصیتها را دنبال میکند، بیآنکه پایان ماجرا را به طور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب کفش هایش را خواند؟
این رمان با پرداختن به موضوعاتی چون هویت، زنانگی، فشارهای اجتماعی و تفاوتهای طبقاتی، تصویری ملموس از زندگی زنان در دنیای معاصر ارائه میدهد. روایت داستان از زاویه دید دو زن با پیشینههای متفاوت، امکان همذاتپنداری با دغدغهها و احساسات شخصیتها را فراهم میکند. «کفشهایش» با ترکیب طنز و تلخی، به پیچیدگیهای روابط انسانی و قدرت تغییر در مواجهه با بحرانها میپردازد و نشان میدهد که حتی یک اتفاق کوچک میتواند سرنوشت افراد را دگرگون کند.
خواندن کتاب کفش هایش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر، داستانهای زنانه و روایتهایی درباره هویت و تغییر مناسب است. کسانی که دغدغههایی مانند بحرانهای خانوادگی، فشارهای اجتماعی یا جستوجوی معنای زندگی دارند، میتوانند با شخصیتهای این رمان ارتباط برقرار کنند. همچنین برای مخاطبانی که به داستانهایی درباره قدرت زنان و عبور از موانع علاقهمندند، گزینهای قابل توجه است.
بخشی از کتاب کفش هایش
«سم به سقف بالای سرش که کمکم روشن میشوده خیره میشود. مطابق توصیهٔ پزشکش تمرین تنفس انجام میدهد تا ساعت ۵ صبح افکارش به یک ابر سیاه بزرگ در بالای سرش تبدیل نشوند. «شش ثانیه تنفس، سه ثانیه نگهدار، هفت ثانیه بده بیرون.»آهسته تکرار میکند: «من سالمم. خانوادهم سالمه. سگم دیگه تو سالن خرابکاری نمیکنه. یخچال پر از غذاست و من هنوز کار دارم.»از به کار بردن واژهٔ هنوز پشیمان میشود. فکر کار معدهاش را به هم میریزد.پدر و مادرش زنده هستند. اگرچه توجیه گذاشتن این مورد در فهرست مواردی که بابت آنها سپاسگزار باشی، کار دشواری است. خدایا! مادرش قرار است روز یکشنبه در مورد اینکه چرا همیشه به دیدن مادر فیل میرود نیش و کنایه بزند! اینطور نیست؟ احتمالاً در موقعیتی بین خوردن نوشیدنی و کیک این حرف را خواهد زد. به اندازه مرگ، مالیات و رویش موهای روی چانه گریزناپذیر است. در تصوراتش با یک لبخند مودبانه از حرفهای مادرش میگذرد. «خب مامان، نانسی به تازگی شوهرش رو بعد پنجاه سال زندگی مشترک از دست داده. الان ممکنه که احساس تنهایی بکنه.»انگار ذهن مادرش را میخواند. «نه اینکه وقتی زنده بود همیشهٔ خدا بهش سر میزدی؟ نمیزدی.»«بله، چون شوهرش داشت میمرد. فیل دوست داشت تا جایی که امکان داره قبل از اینکه باباش بمیره کنارش بمونه. به مهمونی و جشن که نمیرفتیم.»متوجه میشود که درحال بحث کردن خیالی دیگری با مادرش است. دست نگه میدارد و سعی میکند فکرش را مانند آنچه در مقالهای که خوانده، در جعبه فلزی قرار دهد و یک درپوش خیالی روی آن بگذارد؛ اگر چه درپوش خیالی آن بسته نمیشود. متوجه میشود که این روزها بحثهای خیالی زیادی انجام داده: با سایمون در محل کار، با مادرش و زنی که دیروز در فروشگاه در صف صندوق او را هل داد. هیچ یک از این بحثها هرگز در زندگی واقعی از دهان او خارج نمیشود. او فقط دندانهایش را به هم فشار میدهد و سعی میکند نفس بکشد: «شش ثانیه تنفس، سه ثانیه نگهدار، هفت ثانیه بده بیرون.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه