
کتاب آن سوی اتهام (جلد اول)
معرفی کتاب آن سوی اتهام (جلد اول)
کتاب آن سوی اتهام (جلد اول) نوشتهٔ عباس امیرانتظام توسط نشر نی متشر شده است. این کتاب دربرگیرندهٔ خاطرات شخصی خاطرات عباس امیرانتظام از مقطعی حساس و پرالتهاب از تاریخ معاصر ایران است. جلد اول این اثر، به طور خاص، به بازهٔ زمانی شهریور ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۰ میپردازد و روایتی دستاول از وقایع انقلاب اسلامی، دوران دولت موقت و تحولات سیاسی و اجتماعی آن دوره ارائه میدهد. این کتاب تنها یک روایت تاریخی صرف نیست، بلکه تلاشی است برای بازخوانی و ثبت تجربیات شخصی یک فعال سیاسی در کوران حوادثی که مسیر تاریخ ایران را دگرگون ساخت. امیرانتظام در این اثر، دیدگاهها، تحلیلها و احساسات خود را در مواجهه با رویدادهای گوناگون به تصویر میکشد و خواننده را به سفری در عمق خاطرات و تأملات خود میبرد. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آن سوی اتهام (جلد اول)
کتاب آن سوی اتهام (جلد اول)، اثری مستند و تاریخی است که در قالب خاطرات نگاشته شده است. این کتاب، دربرگیرندهٔ روایت عباس امیرانتظام از دوران فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود، بهویژه در مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. نویسنده در این اثر، به بیان دیدگاهها، تجربیات و تحلیلهای خود از رویدادهای مهم آن دوران میپردازد. جلد اول کتاب، با تمرکز بر بازهٔ زمانی شهریور ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۰، به مسائلی همچون انقلاب اسلامی، تشکیل دولت موقت، چالشهای پیش روی آن و در نهایت، دستگیری و محاکمهٔ نویسنده میپردازد. امیرانتظام در این اثر، به نقش خود در مذاکرات با شاپور بختیار، نخستوزیر وقت و همچنین فعالیتهایش در دولت موقت اشاره میکند. این کتاب، از زوایای گوناگون، همچون سیاست، تاریخ و جامعهشناسی، قابل بررسی و تحلیل است. کتاب آن سوی اتهام تنها یک روایت شخصی نیست، بلکه سندی تاریخی است که به درک بهتر تحولات سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب اسلامی کمک میکند.
خلاصه کتاب آن سوی اتهام (جلد اول)
جلد اول کتاب آن سوی اتهام با خاطرات عباس امیرانتظام از شهریور ۱۳۵۷ آغاز میشود و تا خرداد ۱۳۶۰ ادامه مییابد. نویسنده در این کتاب، به تشریح فضای سیاسی و اجتماعی ایران در آستانهٔ انقلاب، نقش خود در مذاکرات با شاپور بختیار و تشکیل دولت موقت میپردازد. امیرانتظام در این اثر، به فعالیتهای خود در دولت موقت، از جمله معاونت نخستوزیری و سخنگویی دولت، اشاره کرده و دیدگاههایش را دربارهٔ مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی آن دوران بیان میکند. او همچنین به تدوین طرح انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی و مخالفتش با ولایت فقیه میپردازد. بخش دیگری از کتاب، به دستگیری و بازداشت نویسنده پس از اشغال سفارت آمریکا و اتهام جاسوسی برای ایالات متحده اختصاص دارد. امیرانتظام در این بخش، به شرح وقایع بازداشت، بازجوییها و شرایط نگهداری خود در زندان میپردازد. در مجموع، جلد اول کتاب آن سوی اتهام روایتی دستاول از تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوران انقلاب و پس از آن است که از منظر یک فعال سیاسی و درگیر در متن حوادث، بیان شده است.
چرا باید کتاب آن سوی اتهام (جلد اول) را بخوانیم؟
این کتاب، روایتی دست اول از دوران حساس و پرالتهاب تاریخ ایران، یعنی انقلاب اسلامی و سالهای پس از آن، ارائه میدهد. مطالعهٔ این اثر، به خواننده کمک میکند تا درک عمیقتری از تحولات سیاسی و اجتماعی آن دوران پیدا کند. عباس امیرانتظام، نویسندهٔ کتاب، از جمله فعالان سیاسی ایران در دوران انقلاب بود. مطالعهٔ خاطرات و دیدگاههای او، میتواند به شناخت بهتر جریانهای سیاسی و فکری آن دوران کمک کند. آن سوی اتهام روایتی متفاوت از تاریخ رسمی ارائه میدهد و به خواننده امکان میدهد تا رویدادها را از منظر یک فرد درگیر در متن حوادث تحلیل کند و به درک جامعتری از واقعیت دست یابد. مطالعهٔ این کتاب، خواننده را به چالش میکشد تا با دیدی انتقادی به روایتهای تاریخی بنگرد و به دنبال حقیقت پنهان در پس پرده ظواهر باشد. کتاب حاضر علاوه بر ارزش تاریخی، از منظر ادبی نیز اثری قابل توجه است. نثر روان و صریح نویسنده، خواننده را مجذوب خود کرده و تا پایان با کتاب همراه میسازد.
خواندن کتاب آن سوی اتهام (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران، فعالان سیاسی و اجتماعی، دانشجویان رشتههای علوم انسانی، افرادی که به دنبال درک عمیقتری از انقلاب اسلامی هستند و عموم علاقهمندان به مطالعه خاطرات و زندگینامهها، مخاطب این کتاب هستند.
درباره عباس امیرانتظام
عباس امیرانتظام، سیاستمدار ایرانی متولد ۱۳۱۱، در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ نقش مهمی ایفا کرد و بهعنوان معاون نخستوزیر و سخنگوی دولت مهدی بازرگان فعالیت داشت. او که از اعضای شورای رهبری جبههٔ ملی ایران بود، سابقهٔ فعالیتهای سیاسی در دوران قبل از انقلاب را نیز داشت و از هواداران محمد مصدق و عضو نهضت مقاومت ملی محسوب میشد. با این حال، روایتهایی از همکاری او با دولت پس از کودتای ۲۸ مرداد و نیز عدم فعالیت سیاسی طولانیمدت او در دوران تحصیل در فرانسه و آمریکا وجود دارد. ارتباط نزدیک او با مهدی بازرگان از دانشگاه تهران آغاز شده بود و در جریان انقلاب، او بهعنوان نمایندهٔ بازرگان با شاپور بختیار مذاکره کرد تا او را به استعفا متقاعد سازد، اگرچه این توافق با مخالفت آیتالله خمینی روبهرو شد. در دوران دولت موقت بازرگان، امیرانتظام علاوه بر سخنگویی، مسئولیتهای دیگری نیز بر عهده داشت که این امر موجب نارضایتی برخی اعضای نهضت آزادی شد. او از مخالفان جدی ایدهٔ ولایت فقیه بود و طرح انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی را ارائه داد که با واکنش تند رهبر انقلاب مواجه شد. پس از استعفای دولت بازرگان و در پی گروگانگیری در سفارت آمریکا، امیرانتظام که در آن زمان سفیر ایران در اسکاندیناوی بود، به تهران احضار و به اتهام ارتباط با آمریکا بازداشت و به حبس ابد محکوم گردید. او سالها در زندان و سپس در حبس خانگی سپری کرد و همواره بر بیگناهی خود تأکید داشت. در سالهای پایانی عمر، امیرانتظام همچنان به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد، از جمله پیشنهاد تشکیل کنگرهٔ ملی و حمایت از جنبش سبز. او در سال ۱۳۸۱ کتاب خاطرات خود را با نام «آن سوی اتهام» منتشر کرد که به دوران دستگیری و محاکمهاش میپرداخت و با واکنشهایی از سوی برخی چهرههای سیاسی روبرو شد. عباس امیرانتظام در تیر ماه ۱۳۹۷ درگذشت و پس از مرگ، فرزندان او به دلیل شرایط حبس و بیماری که منجر به فوت او شد، از جمهوری اسلامی ایران در دادگاههای آمریکا شکایت و حکم غرامت دریافت کردند. او همچنین در طول زندگی خود موفق به دریافت چند جایزهٔ بینالمللی حقوق بشر شده بود.
بخشی از کتاب آن سوی اتهام (جلد اول)
«دیشب بیش از بیست نفر از زندانیان این بند را بردند. کجا؟ نمیدانم! چون در اتاق و پنجره کوچک آن را هم بسته بودند خدا کند که آزاد شده باشند. امروز صبح مجددا عده دیگری را آوردند و همه سلولها پر شد. آنچه میتوانم بگویم این است که تعداد زندانیان زیاد است و گذراندن این دوران بلاتکلیفی بدون شک زجرآورترین دوران زندگی هر انسانی است. اولین کاری را که دولت بایستی انجام دهد رسیدگی به کار همین مردم است. خدایا به همه بیگناهان کمک کن و آنها را نجات بده. امروز صبح اجازه دادند پانزده دقیقه راه بروم. بعدازظهر نیز مسئول دادسرا در زندان ما و پاسداران محبت کردند و اجازه دادند یکساعت در محوطه با حضور پاسدار قدم بزنم.
نکات جالب درباره زندان این است که زندان عبارت از یک چهاردیواری است که دارای یک پنجره در ارتفاع ۲/۵ متر در ابعاد ۸۰×۱۰۰ سانتیمتر با روپوش نرده آهنی و غیرقابل دسترسی، یک در آهنی، یک پنجره که از بیرون نگهبان میتواند داخل را ببیند و یک لامپ در داخل محفظه فولادی غیرقابل دسترسی برای روشنایی. در زندان پریز برق وجود ندارد، آینه وجود ندارد، دستشوییها و توالت بسیار کثیف است. دوش آنقدر کثیف است که من فکر نمیکنم تا آخرین روز بتوانم از آن استفاده کنم و در راهرو هم با نرده آهنی بسته میشود. کف سلولها پتوی سربازی کثیف و تشک اسفنجی با ضخامت ۱۰ــ۸ سانتیمتر که پارچه پاره و کثیفی روی آنها را پوشانده، بهعنوان روانداز برای خواب، استفاده میشود. بالش وجود ندارد. لیوان شیشهای به کسی نمیدهند و هر شخصی یک بشقاب پلاستیکی و یک قاشق و یک لیوان پلاستیکی دارد. در سلولی که من هستم کانال هوادهنده بهعنوان گرمایش مرکزی وجود دارد ولی کار نمیکند و همان روز اول آنقدر سرد بود که داشتم خشک میشدم، خواهش کردم یک بخاری علاءالدین به من دادند، ولی نتیجه این است که هرچه تنفس میکنم دوده و گاز کربنیک است که تمام بینی و آب دهانم را سیاه کرده است. امروز سومین روزی است که آمدهام. نتوانستم اصلاح کنم، نمیدانم چه مدتی در اینجا خواهم بود؟ قاعدتا اگر روزی آزاد شوم با انبوهی از ریش و موی بلند سر و قیافه کثیف و زننده خارج خواهم شد.»
حجم
۷۸۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۷۸۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
نظرات کاربران
نظری ندارم