
کتاب ابر شهر (جلد سوم)
معرفی کتاب ابر شهر (جلد سوم)
کتاب ابر شهر (جلد سوم) نوشتهٔ محمد رودگر (نویسنده و پژوهشگر عرصهٔ روایت ایرانی) است. انتشارات کتابستان معرفت این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی معاصر ایران قرار گرفته، رمانی تاریخی در باب عارفان ایرانی و جزو یک مجموعهٔ سهجلدی است. این مجموعه به تاریخ عرفان اسلامی و ایرانی از خاستگاه اصلی آن در نیشابور قدیم تا زمان معاصر پرداخته است. جلد حاضر سه تن از عارفان ایرانی را به ما میشناساند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ابر شهر (جلد سوم) اثر محمد رودگر
کتاب «ابرشهر (جلد سوم)» که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، رمانی معاصر با فضای تاریخی و عرفانی و ایرانی است که در سه فصل روایت شده است. «ابرشهر» نامی استعاری برای شهر نیشابور است. ابرشهر سرزمینی بوده که در طول تاریخ پرورشدهندهٔ بسیاری از عارفان بزرگ بوده است. «محمد رودگر» با بهرهگیری از سبکی نو موسوم به «رئالیسم عرفانی» روایتی از تاریخ و معنویت ایرانی ارائه میدهد. داستان از جلد اول در دوران امام رضا (ع) آغاز شده و با تمرکز بر زندگی «محمد محروق» پیش رفته است. نویسنده بهشکلی خلاقانه و تازه به زندگی و اندیشههای عارفان برجستهای همچون «احمد غزالی»، «بایزید بسطامی»، «سید حیدر آملی»، «سید علی قاضی»، «ملا حسینقلی همدانی» و بسیاری از دیگر عارفان زن و مرد پرداخته است. این سیر تاریخی و عرفانی در نهایت به دوران روحالله خمینی ختم شده و داستان را به زمانهٔ معاصر پیوند زده است. جلد دوم این مجموعهٔ سهجلدی، شما را با شخصیتهایی مانند «سید محمد ولی (۶۵۰ تا ۷۳۴ قمری)»، «حُسامالدین یاور (۹۵۰ تا ۹۹۶ قمری)»، «میرعلیآقا بَزّاز (۱۰۳۰ تا ۱۱۱۰ قمری)»، «میرآقا سید هاشم حسینی طبرسی (سید هاشم پیشنماز)» و «علیمحمد شهید (۱۱۱۸ تا ۱۲۵۰ شمسی)» آشنا میکند. جلد سوم این مجموعه که اکنون پیش روی شما است، در باب «مولی سید هاشم (۱۲۴۷ تا ۱۳۲۱ شمسی/ ۱۲۸۵ تا ۱۳۶۱ قمری)»، «سید محمد حسینی طبرسی (آقاجان) (۱۲۸۸ تا ۱۳۸۸ شمسی/ ۱۳۲۷ تا ۱۴۳۰ قمری)» و «فاطمه بیگم مهرانی» است.
چرا باید کتاب ابر شهر (جلد سوم) را بخوانیم؟
مطالعهٔ این اثر شما را با عارفان ایرانی آشنا میکند.
کتاب ابر شهر (جلد سوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان با درونمایهٔ عرفانی پیشنهاد میکنیم.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب «ابرشهر» برگزیدهٔ جایزهٔ دوم بخش رمان و جایزهٔ ملی داستان حماسی (رتبهٔ سوم) در دو جشنوارهٔ «حماسه» و «هنر آسمانی» بوده است.
بخشی از کتاب ابر شهر (جلد سوم)
«چهارمین کسی که در تبارم صاحبآستان است، کسی نیست، جز یک بانو، فاطمهبیگم فخرالسّلطان مِهرانی. مردم صدایش میزدند فاطمهبیگم و ترکها و همولایتیها، فاطما آغا بیگم و توی خانواده، فخری بهجز همسرش، سیّد ناصر، که صدایش میکرد بانو یا خاتون. او را از شوهرش بیشتر دوست دارم. از اوّل دوستش داشتم، چون شبیهترین آدم به فرشتهٔ نگهبانم است، خواهرم، ملیکه. جوانی خیرهکنندهای داشت. با همان نگاه اوّل مهرش به دلم نشست. با همان دستورالعملی که آقاجان بهم داده بود، دوباره به صفحات سرگذشت فاطمهبیگم رفتم. به همین سادگی هم که نبود، داستانش طولانی است. میرعلیآقا بزّاز که از رجالالغیب بود، کارگزارم شد برای پیداکردنِ آستانهٔ خاصّ خودم برای رسیدن به غیب، آستانهٔ فاطمهبیگم. این بار که به صفحات سرگذشتش رفتم، خیلی چیزها دستگیرم شد. مهمترینشان اینکه فهمیدم آستانهٔ درگذشت خودش کجا بوده. فاطمهبیگم از طریق امّسلمه نیریزی، دختر قطبالدّین نیریزی، به ذهبیّه متّصل بوده. او از طریق دختر قطب، هم صاحبآستان شده بوده و هم اجازهٔ دستگیری داشته.
وقتی به این حقیقت رسیدم، حسرت خوردم که چرا همان اوّل خوب دقّت نکردم و اینهمه وقتم تلف شد. آقاجان همان روز اوّل بهم توصیه کرده بود که به نقطهٔ اتّصالشان با تبارنامههای باطنی و شخصیتهای صاحبآستان و صاحباجازه بیشتر دقّت کنم. من هم خداوکیلی دقّت کردم، ولی باید چشمهایم را بیشتر باز میکردم. وقتی به صفحات سرگذشت سیّد ناصر رسیدم، همان موقع نیمنگاهی هم به صفحات سرگذشت فاطمهبیگم انداختم، امّا باورم نمیشد آستانهٔ درگذشت من از آنِ یک زن بوده باشد. فکرش را هم نمیکردم. هر بار او را میدیدم، به یاد یُسرا، همسر جدّم میافتادم، همسر سیّد محمّد مسافر، به یاد همان عصر پاییزی در بویآباد نیشابور که یُسرا شانهبهشانهٔ محمّد قدم میزد. قیافه و راهرفتن فاطمهبیگم خیلی شبیه یُسرا بود. هیچوقت فکر نمیکردم صاحبآستان باشد و اجازهٔ دستگیری داشته باشد، چه رسد به اینکه آستانهٔ خاصّ خودم همین بوده باشد. از فاطمهبیگم شرمنده شدم و آنقدر خودم را خوردم که «مگر فرشتهٔ نگهبان تو ملیکه نیست؟ پس چرا احتمال نمیدادی آستانهٔ درگذشتت هم از آنِ یک زن بوده باشد؟»»
حجم
۴۶۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۶۰ صفحه
حجم
۴۶۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۶۰ صفحه