دانلود و خرید کتاب صبح فلسطین سوزان ابوالهواء ترجمه مرضیه خسروی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب صبح فلسطین اثر سوزان ابوالهواء

کتاب صبح فلسطین

انتشارات:نشر روزگار
امتیاز:
۴.۴از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صبح فلسطین

«صبح فلسطین» رمانی به قلم سوزان ابوالهواء، نویسنده فلسطینی است که در جنگ سال ۱۹۶۷ به همراه خانواده‌اش مهاجرت کرد و در کشورهای مختلفی چون کویت و اردن و ایالات متحده زندگی کرد. او پس از پایان تحصیلات به حرفه روزنامه‌نگاری روی آورد. این کتاب نخستین رمان نویسنده است که دغدغه‌های انسانی در روزهای سخت جنگ را به تصویر می‌کشد و مضامینی مانند عشق، ایمان، مقاومت و غرور را مطرح می‌کند. مترجم کتاب درباره اهمیت آن می‌گوید: صبح فلسطین درسال ۲۰۰۹ عنوان پرفروش‌ترین کتاب را در فرانسه از آن خود کرد و تا کنون به بیش از ۱۴ زیان ترجمه شده‌است. نسخه اصلی کتاب در سال ۲۰۰۶ در ایالات متحده منتشر شد. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: بعد از جنگ ۱۹۶۷ نیز فقط من می‌دانستم که پدر هدی کشته شده است. هدی در حالی که با چشمانش به درون جمعیت خیره شده بود، سوال کرد: «برادرت در میان جمعیت است؟» «بله، فاروق چطور؟» «بله، اما برهنه» «یوسف هم برهنه است.» «برای چی برهنه؟» در جوابش گفتم: «احتمالا چون لباس‌هایشان را دزدیده‌اند». در میان جمعیت مادرم را در کنار همسایه‌مان ام عبدالله دیدم، ام عبدالله مادر سمیرا، فاروق و عبدالله بود و البته نزدیک‌ترین دوست مادرم که همسر خود را در جریان اشغال از دست داده بود، مدت زیادی بود که در کمپ همسایه بودیم، او و مادرم بسیاری از کارهای خود را با هم آن جام می‌دادند و اکنون نیز با هم منتظر فرزندانشان بودند. با انگشت به سمت مادرم اشاره کردم و گفتم: «مادرم آن جاست»، «می‌دانم روسری ابریشمی‌اش را بسته است»، «می‌دانم»، نمی‌دانم چرا دوست داشتم بر سر هدی فریاد بزنم، شاید از این که گاهی آنقدر سرد و بی‌اعتنا می‌شد حرصم می‌گرفت. بعد از لحظه‌ای هدی پرسید: «فاروق هم در بینشان است؟» جواب ندادم، در میان جمعیتی که نزدیک می‌شد، پدرم را نمی‌دیدم. «به نظرت او هم برهنه است؟» بعد در حالی که به پاها و بعد آسمان نگاه می‌کرد، پاسخ خود را داد «به هر حال فرقی نمی‌کند، همه‌شان برهنه هستند»

نظرات کاربران

گلابتون بانو
۱۳۹۸/۰۶/۰۷

من قبلا این کتاب رو با عنوان زخم داود از نشر آرما خوندم. با وجود تلخ بودنش بسیار جذاب بود. داستان چهار نسل از یک خانواده فلسطینی رو در خلال اشغال و جنگ و مهاجرت روایت میکنه. خوندنش می تونه

- بیشتر
|قافیه باران|
۱۳۹۸/۰۶/۲۶

ای زادگاه و خانه ی پیغمبران ای قدس 🕌 ای قبله ی اول بمانی جاودان ای قدس... فردا بهاری تازه در راه است فردا بهاری سبز و رویاگون فردا طلوع لاله های سرخ در باغ های روشن زیتون..🌿 ------------------ کمی پویتل 💣💣 در روستای عین هود، پا

- بیشتر
fahime
۱۳۹۷/۰۶/۳۱

من قبلا زخم داوود از انتشارات آرما رو خوندم و خیلی دوستش داشتم. این کتاب رو که دیدم، فکر کردم یک کتاب دیگه‌ از سوزان ابوالهواست و کلی خوشحال شدم، اما با خوندن چند صفحه متوجه شدم همون کتابه با

- بیشتر
Barzegar:)
۱۳۹۹/۰۴/۱۸

کتاب خوبی بود اما ترجمه اون چیزی نبود که فکرش رو میکردم... اما خب در کل آدم دلش از این همه مصیبتی که میخونه به درد میاد.

aya63
۱۴۰۰/۰۳/۰۱

جدا از متن و ترجمه که میتونست بهتر باشه ؛ داستان خوبی داشت و ما رو با فلسطین آشنا کرد و با زورگویان جهان

محب الشهدا
۱۴۰۲/۱۰/۲۸

🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟

ساجده
۱۴۰۰/۱۱/۲۲

چقدر تلخ بود تلخی که هنوز ادامه دارد... نمیدونم کتاب در مورد فلسطین کم نوشته شده یا من ندیدم .چقدر فلسطین مغفول مانده و چقدر ناشناخته است و چقدر مظلومند فلسطینی ها و اوارگان و چقدر ستمگرند اسرائیلی های اشغالگر

- بیشتر
کاوه
۱۳۹۶/۰۵/۱۵

یک داستان عاشقانه زیبا.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۴)
آمال می‌خواست دوباره از نزدیک به چشم های سرباز نگاه کند اما لوله اسلحه اتوماتیکی که به پیشانی‌اش تکیه داده شده بود، مانع این کار می‌شد.
virus
یهودی‌ها یکی از دوقلوها به اسم جمال را که دوازده ساله بود کشتند البته کودک شش سال هام هم پس از رهایی از دست آن ها در خانه فوت کرد
ادریس
خواب فاطمه را در حالی که فلسطین را در آغوش گرفته و به دنبال جایی برای مزار خود می‌گشت، می‌دیدم. فاطمه به من می‌گفت که می‌خواهم سنگ قبری داشته باشم و نشانه‌ای. آخر اینها نباشد شما چگونه به ملاقاتم خواهید آمد؟
عضوی از قبیله لیلی ها
«عزیزم آمال، ای هجای بلند امید. گاهی هوا از یادآوری برخی خاطرات تلخ مسموم می‌شود و گاه خاطره‌ای چون نسیمی وزیده از بادهای زیتون و موهای بلند عشق در هوا عطر یاسمن می‌پراکند، گاهی زمان به اندازه جسدی سنگین می‌شود و در تخت خوابم مرا در آغوش می‌گیرد و من بی‌تفاوت به این حضور سنگین زمان دل به رویای تو می‌بندم. هرچند نتوانستم به وعده‌هایم عمل کنم اما هنوز یک انسان هستم... و عشق هنوز در رگهایم جاری است.»
ساجده

حجم

۲۶۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

حجم

۲۶۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۵۰%
تومان