کتاب جادوی زمین
معرفی کتاب جادوی زمین
کتاب جادوی زمین سرودهٔ زهرا ابراهیمی است. انتشارات متخصصان این مجموعه شعر معاصر را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب جادوی زمین
کتاب جادوی زمین یک مجموعه شعر معاصر را در بر گرفته است. عنوان برخی از شعرهای کتاب حاضر عبارت است از «خانهای در هر کجا»، «گربهماهی صحرا »، «چشمان عاقبتبین»، «طوطی و پادشاه » و «آوای فاخته». کتاب جادوی زمین شامل اشعاری است که از زمین، درختان، پرندگان، حیوانات و انسان میگویند. در این کتاب به زمین و موجودات نگاهی متفاوت وجود دارد. زهرا ابراهیمی در شعر «اساطیر آسمان» به زمین و تفاوت آن با دیگر سیارههای منظومهٔ شمسی اشاره میکند. در این شعر زمین جایی خاص و مقدس شمرده شده که خداوند کعبه را بر خاک آن قرار داده است.
میدانیم که شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
شعر نو فارسی با وانهادن قالبهای شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری بهوجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر میدهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریانهای اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و بهلحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است. معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم میکنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندیاری) میدانند. احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو میسرودهاند.
خواندن کتاب جادوی زمین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جادوی زمین
«جنگلی بود و یکی جنگی پلنگ
شیر هم اندیشه میکردش ز جنگ
با غریوش خشک میشد خون به رگ
زان شدی خرگوشکی هر گرگ و سگ
هدهدی بود آشنایش زان میان
مینشست بر شانهٔ آن پهلوان
گفت هدهد را به روزی با غرور
سروری شیر را تا کی صبور
سر برتربودنش بر دیگران
گوی بر من زود ای دانای جان
حیف باشد با چنین فر و جلال
بگذرد ایام عمرم بر ظلال
ظل شیرانم ذلالت آورد
شهشدن را چون دلالت آورد؟
گفت شهبودن ز رستن میرسد
از خود و از سر گذشتن میرسد
بعد صید، شیری خورد از لاشه سیر
بگذرد از باقیش بیدار و گیر
گسترد خوانی برای این و آن
کرکس و کفتار و روباه و سگان
گفت سهل آید مرا این رسم و راه
هادیم باش و خودت بر من گواه
ساعتی بعد کرد گوری را شکار
خورد سیر و آمدش وقت گذار
گفت هدهد کن رها ای شه پلنگ
گفت نه یک اندکی دیگر درنگ
گفت خوردی در حد یک گله شیر
گفت اشکم پرتر از پر لب نه سیر
چون کنم باز ار شوم من گرسنه
گفت شاهی کن دگر باقی بنه
کرد قبول و چند متری دور گشت
چشم بر لاش و همانجا هم نشست
روبه لنگی بشد تا سوی آن
آن پلنگ با غرشی کردش دوان
تا ز دیده روبهک شد ناپدید
گفت هدهد کاین شهنشاهی که دید؟
گفت آخر این کجا باشد روا
هر کسی بیسعی گیرد زین نوا
این نوا بیسعی وزر است و وبال
جهد و کوشش میکند رزقی حلال
این بگفت و زد به دور لاشه زود
یک حصار از خار و سنگی و غنود»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه