
کتاب صید قزل آلا در آمریکا
معرفی کتاب صید قزل آلا در آمریکا
کتاب صید قزل آلا در آمریکا با عنوان اصلی Trout fishing in America نوشتهٔ ریچارد براتیگان و ترجمهٔ هوشیار انصاری فر است. نشر نی این رمان آمریکایی را منتشر کرده است. این اثر اولین رمان نویسنده است که در سال ۱۹۶۷ میلادی به چاپ رسید. نویسنده در این اثر مدرنیتهٔ آمریکایی را به سخره میگیرد و زیر سؤال میبرد. این کتاب، همانند دیگر نوشتههای ریچارد براتیگان، لحنی طنز، پرکنایه، هجوآمیز و شعرگونه دارد. او در این کتاب میکوشد ذهنیت، فرهنگ و سبک زندگی مردم آمریکا را در ضمن روایتهای طنز و تم کلی صید ماهی قزلآلا، برای مخاطب کتاب ترسیم کند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه دریافت کنید.
درباره کتاب صید قزلالا در آمریکا
کتاب صید قزلآلا در آمریکا رمانی از ریچارد براتیگان، نویسنده و شاعر آمریکایی است که در سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۸۴ زندگی میکرد. این اثر به صورت اول شخص روایت میشود و به توصیف نحوهٔ صید ماهی قزلآلا در آمریکا، همراه با نمایش مناظر طبیعی و فرهنگ مرتبط با آن، میپردازد. براتیگان در این رمان، قزلآلا را به عنوان نمادی از افراد سرکش و بیقرار جامعهٔ آمریکا ترسیم میکند. ساختار رمان به صورت بخشهای به ظاهر مستقل از هم است که با نخ تکرارشوندهای از شخصیتها و موضوعات به هم متصل شدهاند. در این کتاب، راوی با فرزند خردسال و مادر او به سفر میرود و در طول داستان، اطلاعاتی در مورد نحوه و مکانهای صید قزلآلا ارائه میدهد. توصیفات و تخیل نویسنده، فضایی متفاوت به داستان بخشیده است. این رمان ساختار روایی مشخصی ندارد و به جای آن، از مجموعهای از روایتهای مجزا تشکیل شده است. عبارت «صید قزلآلا در آمریکا» به شکلهای گوناگون در داستان تکرار میشود و براتیگان از این تم برای نقد طنزآمیز فرهنگ و جامعه آمریکا استفاده میکند. اشیای نمادین مانند شیشهٔ مایونز و مجسمه بنجامین فرانکلین، نقش مهمی در داستان ایفا میکنند و نمادی از ویژگیهای جامعهٔ مدرن آمریکا هستند. به نظر میرسد که اشیاء در این رمان از شخصیتها اهمیت بیشتری دارند، چرا که براتیگان بیشتر به توصیف اشیاء و حالات پرداخته است تا شخصیتپردازی. داستان در سه مکان اصلی رخ میدهد: کودکی براتیگان در شمال غربی آمریکا، زندگی روزمرهٔ او در سان فرانسیسکو و یک سفر خانوادگی به آیداهو در سال ۱۹۶۱.
درباره ریچارد گری براتیگان
ریچارد براتیگان در ۳۰ ژانویهٔ ۱۹۳۵ در واشنگتن آمریکا به دنیا آمد و همانجا رشد کرد تا زمانی که روزهای مأیوسکنندهٔ جنگ جهانی دوم باعث شد تا به شهرهای دیگری مثل اورگان و یوجین برود. یکی از وقایع تأثیرگذار در زندگی ریچارد وقتی اتفاق افتاد که او هنوز متولد نشده بود. مادر و پدر او از یکدیگر جدا شدند و کمی بعد مادرش متوجه شد که باردار است. پدر او هیچگاه نفهمید که پسری به نام ریچارد دارد. ریچارد براتیگان در چنین شرایطی رشد کرد و تجربیات او از زندگی آنقدر سهمگین بود که او در نوجوانی در شهر اورگان مرتکب جرمی (خردکردن شیشههای پاسگاه پلیس با پرتاب خردهسنگ) شد. بعد از دستگیری بهدلیل خلقوخوی ناآرامش به آسایشگاه روانی فرستاده شد. پزشکان پارانویا و شیزوفرنی را در او تشخیص دادند. ریچارد بهمدت ۲ ماه در آسایشگاه بستری بود و روند درمان او به شکلی پیش رفت که چندینبار به او شوک الکتریکی داده شد. کمی بعد از اینکه از آسایشگاه مرخص شد، به سانفرانسیسکو نقلمکان کرد؛ جایی که دور خودش را با نویسندگان، شاعرها و ترانهسراهای همنسل خود مثل رابرت دانکن، لارنس فرلینگتی، مایکل مککلور و... پر کرد. علیرغم وضعیت مالی بیثباتی که ریچارد داشت، دیگر خودش هم خوب میدانست که یک نویسنده است و علاوه بر کارهای معمول (مثل پیشخدمتی در کافه) وقت زیادی را به نوشتن اختصاص میداد.
آثار ریچارد براتیگان از سال ۱۹۵۷ یعنی از ۲۱سالگی او یکی پس از دیگری منتشر شدند. شعر ۲۶ خطی «بازگشت رودخانهها» (۱۹۵۷)، مجموعه اشعار «اتواستاپزن گالیله» (۱۹۵۸)، مجموعهای شامل ۲۴ شعر به نام «چای مرمر» (۱۹۵۹) و چند مجموعه شعر دیگر با نامهای خلاقانه و جالب از ریچارد براتیگان منتشر شدند. کمی بعد براتیگان اولین رمانش را خلق کرد. این رمان «ژنرال جنوبی اهل بیگسور» نام داشت و در سال ۱۹۶۴ منتشر شد. سال ۱۹۶۷ نوبت به انتشار رمانی رسید که اسم ریچارد براتیگان را بهعنوان نویسندهْ حسابی بر سر زبانها انداخت و شهرت او را چندین و چند برابر کرد. «صید ماهی قزلآلا در آمریکا» دومین اثر داستانی ریچارد بود که حتی بهعقیدهٔ برخی از منتقدین این اثر شاهکاری است که توسط براتیگان خلق شده است. این کتاب یک رمان معمولی نبود که خواننده بهراحتی بتواند خط سیر داستان را مشخص کند. میتوان گفت که مجموعهای از خاطراتی است که بهشکلی مقطع و برهمریخته روایت میشوند. نویسنده با این رمان عجیبوغریب نقدهای طنازانه و هنرمندانهای را به جامعه و فرهنگ آمریکایی وارد میکند. از زمان انتشار «صید ماهی قزلآلا» به بعد بود که سبک نوشتاری براتیگان، وقایع خندهدار و کابوسواری که او در نوشتههایش میساخت و همچنین سورئالیسمی که فقط مختص خودش بود، باعث شد تا بهعنوان یک نویسنده شناخته شود. تااینکه براتیگان شاهکاری دیگر را رو کرد و اثر داستانی «در قند هندوانه» را نوشت و در سال ۱۹۶۸ راهی بازار نشر کرد. در جهان این داستان یک تمدنْ فروریخته و حالا قرار است که تمدنی دیگر ساخته شود. جهان این داستان هیچ شباهتی به دنیای واقعی ما ندارد. خورشید هر روز به رنگی درمیآید، هندوانههایی با اشکال مختلف تولید میشوند و همهچیز از ابتدا از قند هندوانه درست شده است. اگرچه ریچارد براتیگان همچنان یک نویسنده و ترانهسرای محبوب، خلاق و پرفروش بود، اما شهرت و فروش کتابهای ریچارد براتیگان آرامآرام فروکش کرده بود. طبق گفتههای دختر ریچارد در کتاب خاطراتش، ریچارد از ۱۰ سال قبل میدانست که قدمبهقدم بهسمت مرگ پیش میرود. کتاب «پس باد همهچیز را نخواهد برد» تبدیل به آخرین اثر براتیگان شد و یکی - دو سال قبل از مرگ او (یعنی در سال ۱۹۸۲) منتشر شد. او در این داستان یک جهان خیالی را بر اساس وقایع واقعی خلق کرد. جنگ جهانی دوم، سختیها، ترسها و خشمی که از دوران کودکی و نوجوانی در ریچارد باقی مانده بود، همگی به اشکال مختلف در این کتاب بازسازی شدند و سروشکلی وهمی پیدا کردند. راوی داستان هرازگاهی کودکی ۵ساله میشود و آرامآرام رشد میکند و بعد بهشکل مردی جاافتاده و ۴۰ساله روایت داستان را بر عهده میگیرد و دقایقی بعد دوباره کودک است که فرمان هدایت داستان را در دست گرفته است. ۵ اثر آخر ریچارد براتیگان با فروشی کمجان روبهرو شده بودند. او وقتی نتوانست برای رمان آخرش ناشری پیدا کند، در ۲۵ اکتبر ۱۹۸۴ تصمیم گرفت تا با اسلحهای شکاری خودش را از پا دربیاورد؛ پس چنین کرد.
بخشی از کتاب صید قزل آلا در آمریکا
«در سانفرانسیسکو سال گذشته حدودا مقارن با عید پاک، آنان یک رژهٔ صلح صید قزلآلا در آمریکا بر پا نمودند. ایشان هزاران برچسب سرخ چاپ کردند و آنها را آنان بر سواریهای کوچک خارجی خود، و بر ابزارهای مخابرات ملی، از قبیل دکلهای تلفن چسبانیدند.
بر روی برچسبها عبارت شاهد برای صلح صید قزلآلا در آمریکا به چاپ رسیده بود.
آنگاه این گروه از کمونیستهای دبیرستان و دانشگاهدیده، همراه با تعدادی از کشیشهای کمونیست و کودکان مارکسیست بارآمدهشان، از سانی ویل، که یککانون فرماندهی کمونیستی واقع در چهل مایلی آنجا است، تا سانفرانسیسکو راهپیمایی نمودند.
چهار روز به طول انجامید تا پیاده به سانفرانسیسکو رسیدند. شبها در شهرهای متعدد واقع در بین راه اتراق مینمودند، و در چمنزارهای متعلق به همسفران و همقطاران به خواب میرفتند.
همراه خود پوسترهای کمونیستی تبلیغات صلح صید قزلآلا در آمریکا حمل میکردند:
«بمب هیدروژنی روی گودال آشنای ماهیگیریمان نیاندازید!»
«آیزاک والتون اگر بود از بمب منزجر بود!»
«کالسکهران سلطنتی، SI. آی سی بی ام، نه!»
همراه خود بسیاری از دیگر عوامل تشویقی صلح صید قزلآلا در آمریکا را هم حمل میکردند، همگی پیرو خط استیلای جهانی کمونیسم: اسب تروایخشونتپرهیزی گاندیمسلکانه.
هنگامیکه این اعضای به کلی مغزشسته و جوان توطئهٔ کمونیستی به دستهتاوه رسیدند، که مقر پناهندههای کمونیست اکلاهما شعبهٔ سانفرانسیسکو است، هزاران کمونیست دیگر هم در انتظار ایشان به سر میبردند. اینان کمونیستهایی بودند که چندان قادر به راه رفتن نبودند. توان پایین شهررفتن را هم به زور داشتند.
هزاران کمونیست، تحتالحمایهٔ پلیس، تا میدان یونین در قلبسانفرانسیسکو راهپیمایی نمودند. پیش از آن نیز شورشهای کمونیستی ۱۹۶۰ در تالار شهر شواهدی بر آن عرضه کرده بود، پلیس آن زمان از فرار صدها کمونیست ممانعت به عمل نیاورد، اما کیفرخواست نهایی را رژهٔ صلح صید قزلآلا در آمریکا رقم زد: حمایت از جانب پلیس.»
حجم
۲۲۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۲۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه